هر زمان که در مصرف انرژی صرفه جویی می کنید، نه تنها پول پس انداز می نمایید، بلکه نیاز به سوخت های فسیلی مثل نفت، بنزین، زغال سنگ و گازهای طبیعی را پایین می آورید. سوختن کمتر سوخت های فسیلی به معنی دفع دی اکسید کربن کمتر است که جزء مهمترین علل گرم شدن کره زمین و سایر آلاینده ها است.
نیازی نیست برای صرفه جویی در این سوخت ها دست از مصرف بکشید. امروزه یک جایگزین بسیار کارآمد برای تقریباً همه انواع اسباب و وسایل سوختی وجود دارد و این یعنی مصرف کننده ها قدرت و انتخاب واقعی برای تغییر مصرف انرژی خود با مقیاسی متحول کننده دارند.
با تمرین کردن راهکارهای زیر می توانید مصرف سالانه خود را تا هزاران پوند کاهش دهید.
وسایل خانگی
1. درجه یخچال و فریزر را پایین بیاورید. چیزی درحدود 20 درصد مصرف برق خانگی به خاطر یخچال است. برای تنظیم درجه حرارت یخچال نزدیک به 3 درجه و فریزر نزدیک به 16- درجه از دماسنج استفاده کنید. دقت کنید که دکمه بهینه ساز انرژی آن روشن باشد. همچنین، واشر دور درب های یخچال و فریزر را چک کنید تا تمیز و سالم باشند.
2. ماشین لباسشویی را طوری تنظیم کنید که آب را سرد و گرم کند نه داغ. تغییر تنظیمات آن از داغ به گرم برای دو مرتبه در هفته اگر ماشین لباسشوییتان برقی باشد تقریباً 225 کیلوگرم و اگر گازی باشد 70 کیلوگرم دی اکسید کربن کمتری در سال تولید می کند.
3. ماشین ظرفشویی را حتماً کامل پر کنید بعد روشن کنید و دقت کنید که درصورت وجود، دکمه بهینه ساز انرژی آن روشن باشد تا ظروف با هوا خشک شوند. همچنین می توانید به صورت دستی چرخه خشک کننده آن را خاموش کنید. استفاده نکردن از گرما در چرخه خشک کردن تا 20 درصد از مصرف کلی برق دستگاه می کاهد.
4. ترموستات آب گرمکن را پایین بیاورید. ترموستات ها معمولاً در 60 درجه تنظیم می شوند درحالیکه 50 درجه معمولاً کافی است. هر 10 درجه کاهش تا 270 کیلوگرم برای گرمکن های برقی و تا 180 کیلوگرم برای گرمکن های گازی دی اکسید کربن کمتری در سال تولید می کند. اگر هر خانواده دمای آب گرمکن خود را تا 20 درجه پایین بیاورد می توان تا چند میلیون تن دفع دی اکسید کربن کمتری در سال داشته باشیم.
5. در خرید دستگاه ها و وسایل جدید سعی کنید مدل هایی انتخاب کنید که بهینه ترین مصرف انرژی را داشته باشند. سعی کنید دستگاه هایی که انتخاب می کنید برچسب انرژی داشته باشند تا مطمئن شوید انرژی را بهینه استفاده کرده و آلودگی ایجاد نمی کند. اندازه دستگاهی که می خرید باید متناسب با محل شما باشد نه بزرگترین دستگاهی که در بازار موجود است. ماشین لباسشویی هایی که درب آن از جلو باز می شود 60 تا 70 بار مصرف آب گرم کمتری دارند تا ماشین لباسشویی های معمولی. جایگزین کردن یک فریزر 40 سال پیش با یک نوع جدید که برچسب انرژی داشته باشد 1/4 تن دی اکسید کربن کمتری در سال تولید می کند. خرید یک آب گرمکن خورشیدی 4/9 تن دی اکسید کربن کمتری دفع می کند.
گرمایش و سرمایش خانه
6. اتاق را بیش از حد گرم یا سرد نکنید. در زمستان ترموستات را در روز روی 20 درجه و در شب روی 13 درجه تنظیم کنید. در تابستان، آنرا روی 25 نگه دارید. پایین آوردن حتی 2 درجه ترموستات در طول زمستان تا 6 درصد تولید دی اکسید کربن مربوط به گرمایش را پایین می آورد. این یعنی 195 کیلوگرم کاهش تولید دی اکسید کربن برای یک خانه عادی.
7. فیلترهای هوا را طبق دستور تمیز و تعویض کنید. وقتی دستگاه تهویه هوا مجبور باشد برای رد کردن هوا از فیلترهای کثیف بیشتر کار کند، انرژی هدر خواهد رفت. تمیز کردن یک فیلتر دستگاه تهویه تا 5 درصد از مصرف انرژی می کاهد. این می تواند تا 80 کیلوگرم از دفع دی اکسید کربن در سال جلوگیری کند.
سرمایه گذاری های کوچک که سود می دهد
8. از لامپ های فلورسنت فشرده (لامپ های کم مصرف) استفاده کنید. گرچه قیمت اولیه خرید این لامپ ها بیشتر است اما با مصرف درصد کمتری انرژی نسبت به یک لامپ رشته ای معمولی در دراز مدت پول زیادی برایتان پس انداز می کند و 8 تا 12 مرتبه بیشتر عمر می کند. این لامپ ها همان میزان نور را تولید می کنند ولی فقط 10 درصد انرژی مصرفی یک لامپ عادی برای تولید نور استفاده می کند. اگر هر خانواده ایرانی فقط یکی از لامپ های معمولی خود را با این لامپ ها جایگزین کند، می توان همان میزان انرژی که یک کارخانه انرژی هسته ای در سال تولید می کند، پس انداز کنیم. در یک خانه معمولی، یک لامپ کم مصرف می تواند تا 117 کیلوگرم دی اکسید کربن کمتری در سال تولید کند.
9. آبگرمکن خانه را با جلیقه عایق بپوشانید که برای آبگرمکن های برقی 500 کیلوگرم و آبگرمکن های گازی 100 کیلوگرم دی اکسید کمتری در سال تولید کند.
10. با نصب دوش های کم فشار آب داغ کمتری استفاده کنید. این دوش ها قدرت زیادی دارند و برای آبگرمکن های برقی تا 135 کیلوگرم و برای آبگرمکن های گازی تا 36 کیلوگرم دی اکسید کربن کمتری در سال تولید می کند.
11. با آب بندی کردن و پوشاندن درزها و شکاف های اطراف درها و پنجره ها از اتلاف انرژی جلوگیری کنید. اینکار هزینه زیادی در بر ندارد اما باعث می شود تا 500 کیلوگرم دی اکسید کربن کمتری در سال تولید شود.
رفت و آمد
12. در صورت امکان مسیرهای رفت و آمد خود را با دوچرخه، پیاده یا وسائل نقلیه عمومی بپیمایید. هر گالن بنزینی که صرفه جویی شود از تولید 10 کیلوگرم دی اکسید کربن جلوگیری می کند. بعنوان مثال اگر اتومبیل شما در ازای هر گالن بنزین 25 مایل راه می رود، و شما رانندگی سالانه خود را از 12000 کیلومتر به 10000 کیلومتر کاهش دهید، باعث خواهید شد 1800 پوند دی اکسید کربن کمتری تولید شود.
13. اگر می خواهید ماشین بخرید، ماشینی انتخاب کنید که مصرف سوخت آن پایین باشد. اگر ماشین جدیدتان به جای 25 مایل 40 مایل به ازای هر گالن بنزین راه می رود، و شما 10000 مایل در سال راه می روید، تولید دی اکسید کربن سالانه را تا 3300 پوند کاهش می دهید.
کاهش دهید، دوباره استفاده کنید، بازیافت کنید
14. با مصرف محصولاتی که بسته بندی سبک تری دارند، قابل استفاده مجدد هستند و بازیافت آنها، ضایعات خود را کاهش دهید. به ازای هر پوند ضایعاتی که کاهش می دهید یا بازیافت می کنید، در مصرف انرژی صرفه جویی می کنید و تولید دی اکسید کربن را تا حداقل یک پوند کاهش می دهید. کاهش تولید زباله تا یک کیسه بزرگ در هفته حداقل 1100 پوند از تولید دی اکسید کربن در سال می کاهد. تولید محصولاتی که با مواد قابل بازیافت ساخته شده باشند 30 تا 55 درصد برای محصولات کاغذی، کمتر از 33 درصد برای شیشه، و 90 برای آلومینیم مواد کمتری استفاده می کند.
15. اگر اتومبیلتان تهویه مطبوع دارد، دقت کنید که خنک کننده آن مرتب سرویس شود. نشتی از تهویه مطبوع ماشین ها بزرگترین منبع تولید کلروفلوروکربن (CFC) می باشدکه به لایه ازن آسیب می رساند و به گرم شدن کره زمین هم آسیب می رساند. CFC تولید شده از تهویه مطبوع یک اتومبیل در سال تا 4800 پوند به تولید دی اکسید کربن می افزاید.
ارتقاء خانه ها
16. دیوارها و سقف خانه را عایق کنید. این می تواند 20 تا 30 درصد از قبض های مربوط به گرمایش خانه بکاهد و تولید دی اکسید کربن را 140 تا 2100 پوند در سال پایین بیاورد. اگر در آب و هوای سردتر زندگی می کنید، عایق بندی شما باید محکم تر باشد که تا 5/5 تن از تولید دی اکسید کربن سالانه را برای خانه هایی که گرمایش گازی و 8/8 تن برای خانه هایی که گرمایش نفتی دارند کاهش می دهد. اگر گرمایش منزل شما برقی است، بهتر است که آنرا به گرمایش های گازی و نفتی که بهینه تر هستند تغییر دهید.
17. پنجره های خانه را مدرنیزه کنید. تعویض پنجره های کنونی با شیشه های دوجداره برای خانه هایی که گرمایش گازی دارند 2/4 تن و خانه هایی که گرمایش نفتی دارند 3/9 تن و برای خانه هایی که گرماش برقی دارند 9/8 تن دی اکسید کربن کمتری در سال تولید می کند.
18. اگر در آب و هوای گرم زندگی می کنید دیوارهای خانه را رنگ روشن بزنید و اگر در آب و هوای سرد زندگی می کنید دیوارها را تیره نقاشی کنید. اینکار تا 2/4 تن دی اکسید کربن کمتری در سال تولید خواهد کرد.
کار و جامعه
19. برای اجرای این نکات و سایر اقدامات بهینه ساز انرژی در محل کار با کارفرمای خود صحبت کنید. به شورای شهر برای اجرای این اقدامات در مدارس و ساختمان های عمومی پیشنهاد دهید.
20. در جریان مسائل و مشکلات محیط زیست چه در سطح محل و چه در سطح کشور قرار گیرید و برای ابراز نگرانی هایتان درمورد بهینه سازی انرژی و گرم شدن هوا با رسانه های گروهی ارتباط برقرار کنید.
زندگی، اعمالی است که بین زمانیکه پا به این دنیا می گذاریم و زمانیکه از این دنیا می رویم انجام می دهیم. فقط یک بار شانس آنرا داریم و باوجود آنچه بقیه مردم ممکن است تصور کنند، این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم با آن چه کنیم.
زندگی با ساعت ها و دقیقه ها اندازه گیری نمی شود. باید آنرا با خاطرات و لحظات سنجید. وقتی این جمله را خواندید چه حسی پیدا کردید؟
زندگی یا برای ما اتفاق می افتد یا ما آنرا به چنگ می آوریم. در اینجا 10 راه عالی برای به چنگ آوردن زندگی و شروع به زیستن در آن به شما معرفی می کنیم.
1. برای طلب کردن زندگی به خودتان اجازه دهید. درست است، اجازه بدهید. شما تنها کسی هستید که می تواند تصمیم بگیرد که مسئول زندگیش باشد. بااینکه شاید به نظر برسد نباید اینکار را بکنید، اما این ویرایشگرهای درونیتان، آن ضبط صوتی که مدام بایدها و نبایدها و قوانینی که به شما تعلق ندارد را به شما گوشزد می کند را خاموش کنید.
2. زندگی کردن را برای خودتان تعریف کنید. به آن اندازه ای که به نظر می رسد سخت نیست. فقط کافی است خودتان را در پایان زندگیتان تصویر کنید که به عقب نگاه می کند. دوست دارید در آن زمان خودتان را چطور توصیف کنید؟
3. دست از زندگی کردن در آینده بردارید. هر زمان که گفتید "یک روز" یا "هر زمان وقت کردم اینکار را می کنم"، از خودتان بپرسید، "چرا الان نه؟" به این جمله فکر کنید: "همیشه می خواستم اما هیچوقت اینکار را نکردم." کارهایی که همیشه دوست داشتید را انجام دهید، همین امروز، همین الان. هر روز صبح زندگیتان را انتخاب کنید. هر روز برای انجام کاری در آن روز برنامه ریزی کنید که احساس زنده بودن به شما دست دهد.
4. دور و اطرافتان را با آدم هایی پر کنید که از زندگی کردن لذت می برند. آنها مطمئناً فهمیده اند چطور باید زندگی کنند و از زندگی کردن لذت ببرند. چرا نباید با این آدم ها بگردید؟
5. ناراحتی، درد و عصبانیتتان را زمین بگذارید. حمل کردن آنها با خودتان فقط زندکیتان را سخت تر می کند و نمی گذارد از زندگی لذت ببرید. هیچ فایده ای برایتان ندارد و همه خوشبختیتان را هم می دزدد.
6. بگذارید بازنده ها برنده شوند. درمورد چیزهایی که برایتان اهمیت ندارند بحث نکنید، مگراینکه واقعاً تهدیدی برایتان تلقی شوند. بگذارید کسانیکه چیزی برای ثابت کردن دارند آنچه که لازم دارند را اثبات کنند. چرا باید زندگیتان را در تلاش برای درست کردن اشتباهات آنها هدر دهید؟
7. انرژی تولید کنید. ببخشید و دوست داشته باشید بعد نتیجه گیری کنید. اکثر نتیجه هایی که به آن می رسیم نه تنها اشتباه هستند بلکه منفی اند. نتیجه گیری های منفی ما را به حالت دفاعی می کشاند. قرار گرفتن در حالت دفاعی زندگی کردن نیست. پنهان شدن از آن است.
8. نشانه های فیزیکی زمانی که رابطه مغز و قلبتان قطع می شود را بشناسید. وقتی برای خودمان افسوس می خوریم یا نسبت به احساسات دیگران کور می شویم خودمان می فهمیم. می توانیم به یاد بیاوریم که وقتی بدرفتاری کردیم چه حس فیزیکی داشتیم. باید این نشانه ها را بشناسید تا بتوانید آن رفتارها را متوقف کنید.
9. ریسک های کوچک کنید که به طرق مختلف مرزهایتان را گسترده تر می کند. لذت زندگی در یاد گرفتن چیزهایی است که با مهارت های ما در ارتباط است. وقتی کمی از نظر عقلی، فیزیکی یا احساسی خودمان را گسترش می دهیم، رشد می کنیم. زندگی کردن یعنی رشد کردن. حتی تک تک سلول های شما این را می دانند.
10. برای افراد یا مکان هایی که برایتان مهم است ارزش قائل باشید و از آنها حمایت کنید. کار ما زندگی ما نیست. فقط بخشی از آن است. اجازه بدهید کسانیکه برایتان اهمیت دارند در اولویت زندگیتان باشند و به همه این را نشان دهید. شماره 1 و 2 را دوباره بخوانید.
مطالعات نشان می دهد که روش درمان باستانی برای کاهش وزن و چربی اضافی، اکنون نیز می تواند مفید و مثمر ثمر باشد.
تحقیقات انجام شده در ژاپن ثابت کرده
است که سرکه های خانگی و معمولی که اصولا برای تهیه سس سالاد و ترشی به کار
می رود می تواند ژن های مقابله کننده با چاقی را فعال کند.
از زمان های بسیار قبل سرکه به عنوان دارویی برای درمان اغلب بیماری ها مورد توجه بوده است. در حالیکه مدارک پزشکی مدرن کمتر به نقش درمانی این ماده توجه داشته است. مطالعات سالهای اخیر ثابت کرده است که ماده شیمیایی اسید استیک که در سرکه موجود است می تواند در کنترل فشار خون و قند خون بسیار موثر باشد. و به علاوه یافته ها نشان می دهد که سرکه در کاهش وزن و چاقی نقش موثری دارد.
محققان معتقدند که اسید استیک ژن هایی را فعال می کنند که تولید کننده پروتئین خاص برای تجزیه چربی ها هستند.این عملکرد مانع از تجمع و انباشتگی چربی در بدن می شود و به طبع وزن نیز کاهش می یابد,
آیا دوران بارداریتان به پایان رسیده و به فکر برگرداندن تناسب اندامتان هستید؟ باید بدانید که بدن شما در این دوران و پس از وضع حمل متحمل تغییرات قابل توجهی شده است. توصیه نمی شود که در اولین روزهای مادر شدن خودتان را درگیر یک رژیم غذایی بسیار محدود کنید. شما برای شیردهی و مراقبت از فرزندتان نیازمند انرژی و موادمغذی زیادی هستید. باید به تدریج وزنتان را پایین بیاورید و تناسب اندامتان را بازیابید. عجله کردن در این کار جز ضرر رساندن به بدنتان چیزی به همراه نخواهد داشت.
با دنبال کردن این 6 راه آسان خواهید توانست بدون ضرر رساندن به بدنتان، به تناسب اندام دست یابید.
1. با یک رژیم غذایی مناسب شروع کنید. حتماً به اندازه کافی از غذا و تنقلات در رژیمتان استفاده کنید، البته در مصرف قندیجات نباید زیاده روی کنید. می توانید با داشتن یک تغذیه صحیح به تناسب اندام قبل از بارداری خود دست پیدا کنید. برای این منظور باید یک رژیم غذایی که شامل موادمغذی کافی ازجمله نان، پاستا، سیریال، برنج، سبزیجات، حبوبات، میوه ها، پنیر، شیر، ماست، گوشت، مرغ، ماهی، تخم مرغ و آجیل باشد را دنبال کنید.
2. از خوردن وعده های غذایی مخصوصاً صبحانه شانه خالی نکنید. اگر تصور می کنید که نخوردن وعده های غذایی به شما کمک می کند وزنتان را پایین بیاورید، کاملاً در اشتباهید. تحقیقات نشان می دهد که افرادیکه صبحانه نمی خورند وزن بیشتری نسبت به آنهایی دارند که از یک صبحانه سالم استفاده می کنند. شما برای سالم ماندن به میزان کافی کالری و موادمغذی نیاز دارید. در رفتن از وعده های غذایی فقط باعث می شود برای جبران کالری های نخورده، به خوردن تنقلات رو بیاورید یا در وعده بعدی غذای بیشتری بخورید.
3. وعده های غذایی را بیشتر کنید. به جای نخوردن وعده های غذایی، یک رویکرد بهتر برای لاغر شدن این است که غذاهای سبک اما در وعده های بیشتر میل کنید. دقت کنید که غذاهایی که انتخاب می کنید حتماً موادمغذی لازم را داشته، در عین حال کم چرب و کم کالری باشند. با این روش بدون احساس گرسنگی وزنتان پایین خواهد آمد.
4. به میزان کافی آب بنوشید. توصیه می شود که باید حداقل 10 لیوان آب در روز بنوشید. آب سموم را از بدنتان خالی کرده و باعث می شود بین وعده های غذایی احساس سیری بیشتری کنید. خیلی اوقات ما تشنگی را با گرسنگی اشتباه می گیریم. با نوشیدن آب کافی در طول روز کمتر به سراغ تنقلات و درنتیجه کالری های بیشتر خواهید رفت.
5. تا زمانیکه می توانید به فرزندتان شیر بدهید. برای خیلی از مادرها پایین آوردن وزن در طول شیردهی خیلی ساده تر است. شیردهی چربی اضافه بدن را می سوزاند. درواقع، می توانید تا 500 کالری در روز با شیردهی بسوزانید. شیردهی به همان میزان که برای فرزندتان پرفایده است، برای شما نیز هست.
6. خواب کافی الزامی است. بااینکه نوازد تازه به دنیا آمده نیاز به مراقبت بسیار دارد، اما سعی کنید هر زمان که کودکتان می خوابد، شما هم چرتی بزنید. کمبود خواب تنظیم هورمون هایی که اشتها را کنترل می کنند را برهم می زند و به مغزتان پیغام گرسنگی می فرستد. این مسئله ممکن است موجب پرخوری و اضافه وزن شود. پس اگر می خواهید بعد از حاملگی تناسب اندامتان را برگردانید بهتر است به اندازه کافی بخوابید.
با این شش تغییر ساده می توانید به تناسب اندام قبل از بارداریتان برگردید. کم کم شروع کنید و سعی کنید اضطرابتان ر ا پایین بیاورید. با داشتن یک رژیم غذایی و سبک زندگی سالم دوباره خودتان را با هیکل قبل از حاملگیتان خواهید دید.
متخصصین توصیه می کنند که به جای رژیم گرفتن از انواع و اقسام موادغذایی تازه استفاده کنید. این یعنی وقتی به خاطر گرسنگی می خواهید سراغ شیرینی بروید، بهتر است که سیب، هویج یا بیسکویت گندم کامل بخورید. نکته مهم این است که اگر شیر می دهید، باید در روز حداقل 1800 کالری مصرف کنید.
درکنار اهمیت داشتن یک رژیم غذایی سالم، انجام تمیرینات هوازی، ایروبیک، و قدرتی هم برایتان مفید است. ورزش روزانه فواید بسیار زیادی برای مادران تازه دارد. ورزش نه تنها از بروز افسردگی جلوگیری می کند بلکه خوابتان را تنظیم کرده و استرستان را هم خالی می کند.
این به آن معنا نیست که باید برای فرزندتان پرستار بگیرید تا خودتان بتوانید هر روز به باشگاه بروید. می توانید با کمی پیاده روی تند همراه نوزادتان در اطراف خانه ورزش هوازی داشته باشید. متخصصیت توصیه می کنند که حداقل 150 دقیقه در هفته روی قلب و عروق و عضلاتتان کار کنید. البته با وجود فرزند جدید پیدا کردن 30 دقیقه زمان بدون وقفه شاید غیرواقعبینانه باشد. اما لازم نیست همه ورزشتان را پشت سر هم انجام دهید. می توانید زمانتان را به فواصل 10 دقیقه ای تقسیم کنید.
و آخر اینکه، مادران می توانند از تمرینات قدرتی و بدنسازی هم بهره گیرند. چند وزنه سبک برای خود خریداری کنید یا در اطراف خانه از اشیائی مثل بطری ها یا ظرف های موادشوینده بعنوان وزنه استفاده کنید. بعد چند حرکت روی عضلاتتان انجام دهید.
تاریخچه آشنایی با ویتامین ها چندان طولانی
نیست ، در اواخر قرن گذشته دانشمندان متوجه
شدند که عدم تنوع در برنامه غذایی ، مخصوصاً عدم استفاده از مواد
غذایی تازه موجب ابتلاء به برخی از بیماریها می شوند مثل خونریزی لثه ها یا بیماری بری بری که اختلالات عصبی
و قلبی ایجاد می کند در اوایل قرن بیستم ( 1912 ) کارتیرفونک با
استخراج موادی از غذاهای تازه توانست بیماری بری
بری را در جوجه ها درمان کند . از آنجائیکه در ماده استخراج
شده آمین وجود داشت، نام این ترکیبات را ویتامین یا آمین حیاتی نامید . در صورتیکه مطالعات بعدی نشان داد
که در تمام ویتامین ها آمین وجود ندارد ، به همین
دلیل استفاده از کلمه ویتامین را مناسب ندانستند و دانشمندان
از سال 1930 به بعد تصمیم گرفتند زمانیکه ترکیبات شیمیایی مواد مشخص شد از نام ترکیب شیمیایی آنها همراه با
نامگذاری قدیم استفاده کنند . به عنوان مثال : رتینول
یا ویتامین A ، ویتامین یا
B1 ، ریبوفلاوین یا ویتامین
B2 . ویتامین ها ترکیبات آلی هستند که در بیشتر مواد غذایی به مقدار جزئی وجود دارند و هر کدام اعمال
حیاتی مخصوصی را در بدن انسان انجام می دهند .
اگر چه احتیاجات ویتامین مورد نیاز بدن بسیار جزئی می باشد ولی برای ادامه حیات ، رشد و تولید مثل ، وجود
همین مقدار کم بسیار ضروری و اساسی است . مقدار
آنها در مواد غذایی بسیار کم ( حدود میلی گرم یا میکروگرم
) است. اگر رژیم غذاییب متعادل باشد ، ویتامین ها
به نحو شایسته ای تأمین می
شوند و بدن نیاز به مکمل ویتامینی ندارد. اعمال حیاتی بدن
انسان توسط ترکیباتی به نام آنزیم ها کاتالیزور می شوند. برای تکمیل ساختمان تعداد زیادی از آنزیمها به ویتامین
نیاز است و در صورت عدم وجود آنها، آنزیمها نمی
توانند واکنشهای مربوط به خود را انجام دهند. آنزیمها نقش
کاتالیزوری در اعمال حیاتی بدن دارند، یعنی به مقدار کم باعث تسریع واکنشهای حیاتی می شوند، اما وارد واکنش نمی
شوند . به همین علت ویتامینها مواد مغذی نگهدارنده
تعادل حیاتی نام گرفته اند. این دسته از مواد مغذی نه نقش
ساختمانی دارند و نه از متابولیسمشان انرژی تولید می شود اما در متابولیسم و رها شدن انرژی نقش اساسی دارند
.
ویتامینها کلا موادی هستند که در بدن به میزان کم موجود می باشند و در غذاها به میزانهای متفاوت وجود دارند . ویتامینها برای عملکرد طبیعی بدن ضروری اند و کمبود آنها موجب بروز بعضی عوارض وگاهی بیماری می شود . نامگذاری ویتامینها که 13 خانواده هستند باحروف الفبا صورت می گیرد . ویتامینهای محلول در چربی : ویتامین A، ویتامینD ، ویتامینE و ویتامینK هستند و ویتامینهای محلول در آب : ویتامین های خانوادهB و ویتامینCهستند ین تقسیم بندی اولیه بدلیل تفاوت در جذب ، عملکرد و ذخیره آنها در بدن و بر اساس قابلیت حل شدن در آب یا چربی می باشد
ویتامینها چیستند؟ویتامینها موادی ارگانیک هستند که جهت انجام واکنشهای متابولیکی نرمال در بدن موجودات زنده ضروری میباشند این مواد وارد واکنشهای شیمیایی بدن شده و دچار تغییر ماهیت گردیده و با مواد دیگر باند شده و پس از آنکه آنها را به واکنش نهایی مورد نظر هدایت نمودند خود به صورت اولیه از واکنش خارج میشوند .این مواد جهت سلامتی و حفظ پرفورمنس متابولیسم موجودات زنده ضروری به نظر میرسند .ویتامینها در بسیاری از واکنشها به صورت اختصاصی عمل مینمایند و به همین خاطر کمبود هر کدام از آنها میتواند منجر به اختلال در واکنشی خاص گردد.این مواد در بسیاری از مواد خام دامی و گیاهی وجود دارند و بدن هر موجود بخش اعظمی از آنها را از راه غذا بدست می آورد در بسیاری از پستانداران آلی ارگانهایی از بدن ساخت برخی از ویتامینها را برعهده دارند .بسیاری از آنها به صورت پیش ویتامین وارد بدن گردیده و جهت ساخت ویتامین مورد استفاده قرار میگیرند .به طور کلی بدن موجودات زنده به تنهایی قادر به تامین تمامی نیاز خود به ویتامین نمی باشد. ویتامینها چگونه کار میکنند ؟کمبود یا فقدان برخی از ویتامینها میتواند باعث نارسایی های زیادی در متابولیسم گردیده و در نتیجه موجود زنده را به سمت بیماری هدایت نماید همچنین میتواند از رشد صحیح جلوگیری نموده و با ایجاد عوارضی چون خستگی و عدم کارایی صحیح بازده کاری آن را به نحو قابل توجهی پایین آورد همچنین مشخص گردیده است که افزایش میزان ویتامینها میتواند در بهبود کارایی سیستم ایمنی بدن و افزایش سطح مقاومت بدن در برابر عوامل محیطی نامناسب مفید واقع شود.دو گروه عمده از ویتامینها وجود دارند ویتامینهای محلول در چربی و ویتامینهای محلول در آب. هر کدام از این دوگروه نیز به روش متفاوتی فعالیت خود را در بدن انجام میدهند.عمده فعالیت ویتامینهای محلول در چربیها در ساخت و گسترش بافتهای مختلف بدن و تثبیت بخشیدن به وظایف آنها میباشد در حالیکه ویتامینهای محلول در آب بیشتر بعنوان یک کو آنزیم عمل نموده و فعالیتهای کاتالیتیک در کنترل مکانیسم های متفاوت متابولیسم در بدن دارند.نکته قابل توجهی که درباره ویتامینها میتوان به آن اشاره نمود اینکه بدن برای تامین کلیه نیاز خود به ویتامین به حجم بسیار کوچکی از این مواد در طول روز نیاز دارد.همانطور که گفته شد هر ویتامین وظیف کاملا اختصاصی دارد که ویتامینهای دیگر قار به انجام آن نیستند.
مقالات زیر راکه بصورت ورد آفیس وپاورپوینت تهیه شده را دانلود ومطالعه بفرمائید
تولید اینترفرونها در زمان خود، انقلاب در پزشکی محسوب شد و این امیدواری
را پیش آورد که بتواند بهعنوان درمان قطعی سرطان مورد استفاده قرار گیرد؛
اما گذشت زمان برخی محدودیتهای آن را نمایان ساخت.
پس از آن، ژندرمانی به عنوان راهی برای درمان سرطان مطرح شد که سر و صدای
زیادی در مجامع علمی و پزشکی به راه انداخت؛ در این تکنولوژی، معمولاً از
ویروسها به عنوان ناقلین ژنها استفاده میشود که مشکلاتی همچون
تومورزایی، بیماریزایی و غیره را به همراه دارد و لذا این روش نیز با
محدودیتهای جدی روبرو شد.
امروزه یکی از کاربردهای سلولهای بنیادی که توجه زیادی را به خود معطوف
داشته است، همین
درمان سرطان است؛ چرا که از سلولهای بنیادی انسانی و معمولاً
بدون تغییر ژنتیکی، میتوان برای ترمیم بافتهای آسیب دیده استفاده کرد.
هر چند استفاده از سلولهای بنیادی، در مراحل اولیه خود به سر میبرد، اما
متخصصین معتقدند در آیندهای نهچندان دور، کاربردهای وسیعی در علم پزشکی
خواهد داشت. با این اعتقاد، هماکنون در اقصی نقاط جهان تحقیقات وسیعی در
خصوص استفاده از سلولهای بنیادی در جهت تأمین سلامت انسان در حال انجام
است. در ذیل به چند نمونه از کاربردهای نزدیک به حصول سلولهای بنیادی
اشاره میشود:
سلول های بنیادی چه هستند؟
* سلول های بنیادی چه هستند و چگونه عمل می کنند ؟
سلول های بنیادی یا STEM CELLS به سلول های چند پتانسیلی مغز استخوان گفته می شود که توانایی تبدیل به انواع سلول های خونی را دارند. توانایی تبدیل این سلول ها به انواع سلول های خونی، توجه دانشمندان و پژوهشگران را به طرف تبدیل این سلول ها به سایر سلول های تخصص یافته ی بافت های دیگر معطوف داشت.
در کلیه ی بافت های بدن نوعی از سلول های بنیادی یافت می شود که توانایی تبدیل به سلول های تخصص یافته ی همان بافت را دارند و در موقع اختلال بافتی، دست به کار شده و تکثیر پیدا می کنند و به دلیل داشتن همین توانایی به آنها " سلول بنیادی" می گویند.
سلول های بنیادی اصولا سلول های تخصصی نشده ای هستند که با دو مشخصه مهم از دیگر سلول ها تفکیک می شوند:
اولا توانایی تکثیر و افزایش تعداد برای مدت طولانی را دارند.
دوم اینکه پس از دریافت پیام های شیمیایی معین می توانند تمایز حاصل کنند یا به سلول های تخصص یافته ای با عملکردهای خاص، مثل سلول قلبی یا عصبی تبدیل شوند. عملکرد این سلول ها در بدن این است که در هنگام اختلال و بیماری تکثیر شده و سلول های جدیدی به بافت ارائه می کنند که اساس سلول درمانی را تشکیل می دهد.
سلول های بنیادی بر اساس توانایی تکثیر و تمایز به انواع مختلفی تقسیم می شوند:
1- سلول های بنیادی TOTIPOTENT یا همه توانی:
این سلول ها می توانند به هر نوع سلولی در بدن تغییر پیدا کرده و تبدیل شوند. یک تخمک بارور شده در واقع یک نوع سلول بنیادی همه توانی است. سلول های تولید شده در تقسیمات تخمک بارور شده نیز همه توانی هستند.
2- سلول های بنیادی PLURIPOTENT یا پرتوانی:
این سلول ها که از سلول های بنیادی رویان منشا می گیرند، حدود 4 روز پس از لقاح به وجود می آیند و می توانند به هر نوع سلولی به جز سلول های بنیادی همه توانی و سلول های جفت تبدیل شده و تمایز حاصل کنند.
3- سلول های بنیادی MULTIPOTENT یا چند توانی :
از سلول های بنیادی پرتوانی منشا می گیرند و سلول های تخصص یافته از آنها ناشی می شوند. برای مثال سلول های بنیادی خون ساز که در مغز استخوان وجود دارند به همه انواع سلول موجود در خون تبدیل می شوند، مثل گلبول قرمز، گلبول سفید و پلاکت. یا سلول های بنیادی عصبی که می توانند به سلول های عصبی و سلول های حمایت کننده عصبی تبدیل شوند.
4- سلول های بنیادی UNIPOTENT یا تک توانی :
این نوع سلول ها می توانند فقط به یک نوع سلول تبدیل شده و آن را تولید کنند.
* سلول درمانی چیست و چگونه از سلول های بنیادی برای سلول درمانی استفاده می شود؟
سلول درمانی در واقع عمل پیوند سلول های خویش منشا یا اتولوگ است. روشی که در حال حاضر تحت عنوان سیستم سلولی اتولوگ یا AUTOLOGOUS CELLULAR SYSTEM مطرح می گردد.
در این روش درمانی سلول های خود فرد تکثیر شده و مجدد به محل مورد نظر تزریق می شود تا اختلال ایجاد شده رفع شود
سلول های بنیادی
سلولهای بنیادی سلول های اولیهای هستند که توانائی تبدیل و تمایز به انواع مختلف سلولهای انسانی را دارند و از آنها میتوان در تولید سلولها و نهایتا بافتهای مختلف در بدن انسان استفاده کرد .
منابع اصلی سلولهای بنیادی شامل : مغز استخوان، بند ناف و جفت میباشد . امروزه استفاده از این سلولها جهت ترمیم بافتهای آسیب دیده انسانی در حال گسترش است .
جالب اینکه سلولهای بنیادی چند پتانسیلی هستند یعنی قابلیت تبدیل به بافتهای مختلف را دارند اعم از بافت عصبی ؛ عضلانی ؛ پوششی و غیره. که این توانائی محور اصلی توجه به سلولهای بنیادی است.
مزیت اصلی سلولهای بنیادی بند ناف این است که بسیار اولیه
بوده و توان تمایز بالایی دارند.همچنین سلولهای مشتق از مغز استخوان (
BMSCs ) توان تمایز بالایی دارند.
کاربردهای سلولهای بنیادی
توصیه میشود برای افرادی که در مراحل وخیم بیماری قلبی بوده و در انتظار دریافت قلب پیوندی بهسر میبرند، در کنار تجویز داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی، از روش پیوند سلولهای بندناف بهعنوان یک روش کمکی استفاده کرد. بر این اساس، این ایده در دنیا مطرح شده است که نمونه
پیوند سلولهای بنیادی علاوه بر بیماران قلبی در سایر بیماران نیز نتایج خوبی را نشان داده است. برای مثال، در حال حاضر اگر بیماری دچار سرطان کبد باشد، جراح مجبور است برای جلوگیری از انتشار سرطان (متاستاز) به بخشهای دیگر بدن، بخش سرطانی کبد را نابود کند. برای این منظور معمولاً طی دو عمل جراحی همزمان، خون ناحیه سرطانی کبد را قطع میکنند تا بافت* استفاده سلول های بنیادی در cloning :
یک دودمان سلول بنیادی جمعیتی از سلول ها است که مستمرا تقسیم شده و از بافت های انسان یا دیگر موجودات بدست می آید . محققین برای اهداف درمانی و پژوهشی از سلول های بنیادی جنینی و بالغ استفاده می کنند . Totipotent: این سلول ها توانایی تولید تمام سلول های مورد نیاز یک موجود زنده را داشته و عاقبت آنها مشخص نیست و بر اساس نیاز ، توانایی تبدیل شدن به هر دارند. 3- تماس سلول- سلول باعث متعهد بودن یک سلول بنیادین در لانه گزینی و رشد و تکثیر آن می مامع بیان ژن می گردد. تحت شرایط نوترکیبی به واسطه cre توالی خاتمه خارج شده و بیان ژن دوباره فعال می گردد. مدل سازی بیماری ها: توانایی ایجاد جهش های جایگاه خاص و ناک اوت کامل ژنها توسط gene targeting منجر به تولید موشهای مدل برای انواع بیماری ها از جمله بیماریهای عصبی و متابولیک و خونی شده است. یک مثال مربوط به آلزایمر می باشد که حداقل بر اثر جهش در 4 ژن ایجاد می شود . افزایش دز ژن و جهش در پروتئین پیش ساز بتا آمیلوئید (APP) با آلزایمر در ارتباط بوده جهش در زن آپولیپوپروتئین E نیز با ریسک افزایش یافته و کاهش سن شروع بیماری در ارتباط است. امروزه توسط gene targeting در سلول هایES مدل های موشی ایجاد شده اند که حاوی یک جهش نقطه ای در ژن APP و یا ژن ApoE ناک اوت شده می باشند. به کمک BAC و یستم های نوترکیبی جایگاه خاص مثل cre/Lox P مدل هایی برای جابه جایی های کروموزومی برای سرطانهای خاص ایجاد کرده اند. رد یابی دودمانها :همانطور که ذکر شد یک استفاده تکنولوزیgene targetiung قرار دادن یک ژن گزارشگر تحت کنترل یک پروموتر اندوژن برای مطالعه الگوی بیان ان ژن می باشد(knock in) . به کمک این تکنیک امکان رد یابی دودمانها یا انجام fate mapping توسط دستکاری ژنتیکی را فراهم آورده است . در این سیستم یک ریکامبیناز جایگاه خاص مثل cre تحت کنترل پروموتر خاصی در دودمان یا cell type خاصی قرار می گیرد. موشهای تهیه شده توسط این سلول های ES می توانند با موش های دارای یک ژن گزارشگر همراه با یک توالی خاتمه کراس داده شوند. بیان cre در سلول های خاص دودمان که بر اثر نوترکیبی بین جایگاههای LoxP ، برداشت توالی خاتمه و بیان ژن گزارشگر می باشد ، انجام می گیرد . بنابر این تمام اولاد سلول های اولیه بیان کننده cre با ژن گزارشگر نشاندار می شوند . بدین ترتیب می توان سرنوشت اخلاف سلول های مختلف را طی تکوین دنبال نمود
سلول های جنین های کلون شده موقعیت جدیدی برای مطالعه بیماری هایی که ژن آنها شناخته نشده است ایجاد می کند . بیماری motor neuron disease(بیماری نورون های حرکتی ) یکی از این موارد است . تخریب نورون های حرکتی علت عمده این بیماری کشنده می باشد اما علت دقیق بیماری به درستی شناخته نشده است . چندین فاکتور ژنتیکی و محیطی به نظر می رسد که در این بیماری نقس داشته باشند گرچه علت تخریب نورون ها شناخته نشده است . اکثر موارد این بیماری sporadic می باشند اما 5-10 % وراثتی اند . در میان این موارد خانوادگی جهش های ژن سوپر اکسید دیس موتاز (SOD 1) مسئول تقریباً 20 % موارد می باشد و آنالیز ژنتیکی نشان می دهد که حداقل 4 ژن دیگر هنوز در رابطه با این بیماری شناخته نشده اند . در ابتدا گمان می رفت که علت این بیماری کاهش عملکرد ژن باشد اما این گمان به نظر نمی آید که صحیح باشد . موش هایی که در آنها ژن SOD 1 اندوژن حذف شده دچار بیماری نورون های حرکتی نمی شوند در حالی که موش هایی که اشکال موتان ژن انسانی را بیان می کنند دچار فلج می گردند . چون موش ترانس ژنی که ژن انسانی را حمل می کند دو نسخه ژن خودش را نیز دار است ، این مشاهده نشان می دهد که تأثیر جهش به خاطر اثر سیتوتوکسیک یک پروتئین غیر طبیعی است و نه به خاطر نبود عملکرد پروتئین . چندین منبع سلولی جدید دارای بیماری وجود دارد که آشکار می کنند این پروتئین چگونه باعث تخریب نورون ها می شود . اگر غربال ژنتیکی پیش از کاشت جنین در مورد مواردی که موتاسیون ها شناخته شده اند انجام گیرد ، سلول های بنیادی جنینی حاوی جهش را می توان از جنین بدست آورد . متناوبا ، جهش های شناخته شده را می توان به سلول های بنیادی جنین وارد کرد (جنینی که فاقد بیماری است) . در نتیجه سلول های دارای بیماری نورون های حرکتی با دودمان اولیه متفاوت خواهند بود . هر چند این روش ها فقط در مواردی در دسترس می باشند که جهش شناخته شده باشد (تقریباً 2% موارد ) . در 8 % از موارد ، حالت بیماری وراثتی است اما ژن آن کشف نشده است و SCNT در این موارد فرصت های جدیدی ایجاد می کند . روش های مختلفی برای استخراج انواع سلول های خاص از دودمانهای سلول های بنیادی ابداع شده ، گرچه در اکثر موارد هنوز عملکرد نرمال آنها پس از انتقال به بدن تائید نشده است . در هر رژیم درمانی ، باید از دفع ایمنولوژیکی سلول های پیوند شده جلوگیری کرد اما پاسخ ایمنی احتمالاً در بیماری های مختلف متفاوت است . سلول های جنین های کلون شده ، در شرایطی مثل بیماری های قلبی عروقی که در انها دفع ایمنی می تواند توسط پیوند سلول های سازگار از نظر ایمونولوژی جلوگیری شود ، بسیار با ارزش است . بیماری های دیگری که به عنوان کاندیدا های مناسبی برای سلول درمانی می باشند بیماری های خود ایمنی شامل دیابت نوع 1 می باشند . در مورد این بیماری ها انتقال سلول های مشابه ار نظر ایمنی به فرد بیمار ، موجب دفع سلول ها می گردد . سلول های بنیادی ، سلول هایی هستند که واقعا می توانند به هر کدام از 200 نوع سلول بدن انسان تبدیل شوند . برای انجام این نوع درمان دو چالش در پیش رو وجود دارد : 1- وادار کردن سلول های بنیادی به تبدیل شدن به سلول مورد نظر 2- وادار کردن بدن به پذیرفتن آنها . اولین مشکل در مورد استفاده از سلول های بنیادی منبع به دست آوردن آنها است . هر کسی دارای سلول های بنیادی می باشد ، مثلاً در مغز استخوان ، اما در کودکان و بالغین این سلول ها قبلا کمی تخصصی شده اند . بسیاری از محققین شک دارند که آیا این سلول ها می توانند به انواع سلول های مورد نیاز تبدیل شوند یا خیر . بنابراین در انجام تحقیقات و معالجات از سلول های بنیادی جنینی استفاده می شود که هنوز تخصصی نشده اند . امروزه اکثر سلول های بنیادی را از جنین های IVF و یا سقط شده به دست می آورند . در مورد IVF ، یک جنین 5 روزه –بلاستولا – در رحم یک زن کاشته می شود و 9 ماه بعد یک نوزاد متولد خواهد شد . جنین های اضافی برای موارد عدم موفقیت یا حاملگی های بعدی نگه دارای می شوند . برای تهیه سلول های بنیادی های جنینی برای تحقیق ، بعضی از سلول های بلاستولا های اضافی را خارج می کنند و در ظروف مجزا برای رشد ، کشت می دهند . برای تبدیل این سلول ها به دودمانهای سلولی بنیادی دائمی ( دارای عمر طولانی ) سلول ها با فاکتور های رشد خاصی تغذیه می شوند . بلاستولا ها در این عملیات از بین خواهند رفت . در دیابت نوع 1 ، به کمک تولید سلول های پانکراس به دنبال روشی برای جایگزین کردن سلول های سازنده انسولین از دست رفته می گردیم . هدف از این نوع درمان جلوگیری از تزریق دائم انسولین و جلوگیری از مشکلاتی است که بعدا زندگی بیماران را تهدید می کنند . در یکی از تحقیقات سلول های بنیادی جنینی موش را وادار به تبدیل شدن به سلول های تولید کننده انسولین کرده اند اما از این سلول ها نمی توان برای انسان استفاده کرد . در یک سری آزمایشات که در اسرائیل انجام گرفته اند توانسته اند به موش هایی که سیستم ایمنی انها توسط دستکاری ژنتیکی مهار شده ، سلول های بتای کلون شده پانکراس را پیوند دهند ، ولی در انسان نمی توان این کار را انجام داد و همچنین یکی از اهداف این نوع درمان جلوگیری از رد پیوند است زیرا دارو های سرکوبگر ایمنی اثرات نامطلوبی مثل ناهنجاری کلیوی و افزایش خطر ابتلا به سرطان را ایجاد می کنند . در یکی از پژوهش ها تلاش شده تا سلول های بنیادی را در حالی که توسط کپسولی احاطه شده اند به بدن وارد کنند تا مانع دفع ایمنی گردند . در درمان به کمک سلول های بنیادی برای جلوگیری از دفع بافت از هسته سلول های فرد بیمار استفاده می شود . دانشمندی به نام Skorecki در صدد است تا شکل تغییر یافته ای از این تکنیک را مورد استفاده قرار دهد و از ترکیب مهندسی ژنتیک و کلونینگ استفاده کند . او معتقد است که انجام therapeutic cloning برای هر بیمار به کمک سلول های خودی بسیار گران و غیر عملی است . در این روش قرار است سلول های بنیادی بالغ کلون شده را طوری تغییر ژنتیکی دهند که توسط سیستم ایمنی دفع نگردند و برای درمان هر بیماری می توان از این سلول ها استفاده کرد . تا کنون توانسته اند سلول های بنیادی انسان را به سلول های خون ، عصبی و سلول های بتای پانکراس تبدیل کنند . اما اگر بر مشکل دفع پیوند هم غلبه شود سوالی که باقی می ماند این است که آیا سلول های پیوند شده در بدن عملکرد نرمال خواهند داشت یا نه ؟ مثلاً در این مورد در استرالیا سلول های عصبی تولید شده اند و به مغز نوزاد موش پیوند شده اند و عملکرد طبیعی داشته اند . اما هنوز هم قطعیت این موضوع در انسان و یا بیماری های دیگر مشخص نشده است . یکی از کاربرد هایSCNT جلوگیری از انتقال بیماری از والدین به نسل بعد می باشد ( بیماری هایی که بر اثر جهش یا ناهنجاری ژنوم هسته ای نمی باشند مثلاً بیماری های میتوکندریایی) . میتوکندری های اسپرم به فرزند منتقل نمی شوند بنابراین بیماری های میتوکندریایی فقط از مادر به فرزند منتقل می شوند . برای جلوگیری از این بیماری ها می توان هسته یکی از سلول های یک جنین مبتلا به بیماری میتوکندریایی را خارج کرده و به سیتوپلاسم یک تخمک سالم منتقل کرد و این تخمک سالم را در رحم مادر کاشت. در یکی از آزمایشات انجام شده ، سلول های بنیادی جنینی به مغز موشهای تازه متولد شده ای که از بیماری مشابه با multiple sclerosis رنج می بردند تزریق شدند . این موشها فاقد سلول های تولید کننده غلاف میلین بودند. سلول های تزریق شده به تمام مناطق مغز این موشها مهاجرت کرده و خود را به انواع سلول های از دست رفته تبدیل کردند و با جایگزین شدن سلول های تولید کننده غلاف میلین ، روند بیماری متوقف شد و بسیاری از موش ها به طور کامل بهبود یافتند . با دستکاری ژنتیکی در سلول های بنیادی می توان سلول های مقاوم به عوامل سرطان زا ، عوامل دارویی و ....... را انتخاب و جدا سازی نمود . به طوری که با وارد کردن ژن متیل گوانین متیل ترانسفر از (دارای نقش در ترمیم DNA) در سلول های بنیادی ، این سلول ها در in vitro به اثرات سمیت سلولی و ژنتیکی مواد سمی مانند Bis Cloro-ethyl nitrosurea (BCNU) و O4 Benzyl Guanin (O4BG) مقاوم شده و سپس با وارد کردن این سلول ها به موجود زنده و تیمار آن با این دارو ها سایر سلول ها حذف و سلول های مقاوم به این مواد شیمیایی انتخاب و تکثیر می شوند. سلولهای بنیادی پوششی بالغ در بین کراتینو سیت های غشاء پایه پوست دیده می شوند . این سلول ها باعث تولید سلول های جدید جهت ترمیم بافت سطحی پوست می شوند. سلول های بنیادی پوششی در تولید بافت پوست تولید شده به روش مهندسی بافت کاربرد داشته و این فرآورده ها امروزه کاربرد های کلینیکی متفاوتی از قبیل بانک پوست ، ترمیم سوختگی ها و ...... دارند. همچنین سلول های بنیادی پوست باعث تولید پوشت مصنوعی و پیوندی جهت درمان زخم ها و بیماری هایی از قبیل vitteligo می شوند.
سلولهای منفرد،پس از اندک زمانی شروع به تقسیم شدن پیاپی و مکررمی کند وسرانجام یک رویان ابتدایی (embryo)پدید می آورد. رویان ابتدایی،در ظرف چند روز به شکل خوشه ای از سلول در می آید که دانشمندان آنها را«سلولهای بنیادی ((embryonic stem cells(ESC)»،می نامند. این سلولهای بنیادی، خاستگاه همه سلولهای تخصص یافته(specialized) بدن فرد به شمار می آیند.
سلولهای بنیادی رویانی،تنها در رویانهای ابتدایی وجود دارند. در پیکر کودکان و بزرگسالان نیز سلولهای بنیادی یافت می شوند،اما از نوع دیگری هستند و آنها را«سلولهای بنیادی بالغ (adult stem cells(AS))»می نامند.
معمولا برای دستیابی به سلولهای بنیادی رویانی باید رویان (جنین) را متلاشی کرد.
یکی از دانشمندانی که درباره سلولهای رویانی پژوهش می کند،آنها را؛«سلولهای نوزادی که هنوز حرفه ای را انتخاب نکرده اند»،نامیده است. سلولهای بنیادی را بر مبنای کاری که می توانند انجام دهند،توصیف می کنند،نه از روی ریختشان. نخست،این سلولها هیچگونه تخصصی ندارند؛نمی توانند مو در بیاورند،یا غذا هضم کنند،یا پیامهای عصبی انتقال دهند. دوم، توانایی«انتخاب کردن حرفه ای»دارند. یعنی می توانند به سلولهای گوناگون تبدیل شوند. مثلا،سلولهای بنیادی آدمی،می توانند بیش از 200 نوع سلول تخصص یافته،از جمله سلولهای پوست،خون،استخوان،ماهیچه ای و عصبی،تولید کنند. سوم، سلولهای بنیادی می توانند خود را،در طول زمان زیادی،با تقسیم سلولی پیاپی از نو بسازند. یعنی می توانند نسخه های دقیق و مکرری از خود،به طور متوالی تولید کنند،تا وقتی که عاملی آنها را برای متمایز شدن برانگیزد.
نخستین باری که دانشمندان،به وجود سلولهای بنیادی گمان بردند،در اوایل قرن20وهنگامی بود که نمو رویان های ابتدایی را مورد بررسی قرار می دادند.
نخستین تایید وجود سلولهای بنیادی،در اوایل دهه1960، حاصل آمد.جیمزتل((Till, J.و ارنست مک کلوخMcCulloch, E.)) در بنیاد سرطان اونتاریو،در تورنتو کانادا،چگونگی تخریب سلولهای خون موش های آزمایشگاهی را به وسیله تابش،بررسی می کردند. آنان دریافتند که می توانند با تزریق سلولهای مغز استخوان موش های دیگر دارای ژنتیک مشابه،به موش های مورد آزمایش،مقدار لازم سلولهای خون این موشها را تامین کنند و مانع مرگ آنها شوند.
تل و مک کلوخ،کمتر از دو هفته پس از تزریق سلولهای مغز استخوان،به موش های پذیرنده،مغز استخوان و طحال این موش ها را آزمایش کردند. این دو پژوهشگر چند مجموعه کلون (Clone) از سلولهای خون پیدا کردند. آنان انتظار داشتند که در هر مجموعه فقط یک نوع سلول خون پیدا کنند. اما،مشاهده کردند،که هر مجموعه کلون محتوی همه انواع سلولهای خون است و همه آنها فقط از یک سلول مغز استخوان پدید آمده اند. بنابراین،به گفته مک کلوخ«برای نخستین بار ثابت می شد که چیزی از قبیل سلول بنیادی،وجود دارد.»
تاریخچه پژوهش درباره سلول های بنیادی،نشان می دهد که شناسایی این سلولها کار ساده ای نیست. سلولهای بنیادی،برخلاف سلولهای عصبی،سلولهای خون و دیگر سلولهای بالغ،ظاهر مشخصی ندارند. بنابراین پژوهشگران،سلولهای بنیادی را بر اساس توانایی هایی که دارند توصیف می کنند،نه از روی ریخت و اندازه آنها. پژوهشگران،سلولهایی را که کشت(رشد)می دهند، همواره آزمایش می کنند تا ببینند آیا این سلولها،ویژگی هایی را که باید،نشان می دهند یا نه.
سلولهای بنیادی رویانی را که از رویان ابتدایی جدا می کنند و در محیط کشت آزمایشگاهی کشت می دهند،ویژگی بسیار مهمی دارند:می توانند در طی زمان طولانی همواره تقسیم و در نتیجه تجدید شوند. این سلولها در شرایط مناسب،پی در پی تقسیم می شوند و سلولهای رویانی دیگری را تولید کنند.
در سالهای اخیر،دانشمندان پرشماری سلولهای بنیادی را کانون پژوهش های خود ساخته اند. توجه کم نظیر به سلولهای بنیادی، سه علت اصلی دارد:ارزش آنها برای پژوهش های پایه،دورنمای استفاده از آنها برای درمان بیماری و آسیب دیدگی،و امکان به کارگیری آنها در تولید داروهای جدید.
دانشمندان بسیاری عقیده دارند که سلولهای بنیادی به نیاز موجود برای دارو و درمان های جدیدی که ممکن است رنج آدمی را کم کنند،پاسخ خواهند داد.
اغلب سلولهای بدن انسان عملا قادر به تقسیم نیستند و
بسیاری از زمان تولد تا مرگ شخص بدون تقسیم شدن حضور دارند.
البته بعضی بافتهای بدن نظیر خون، پوست و لوله گوارش دارای چرخه بازسازی سریعی هستند و در هر روز ممکن است چندین سلول جدید بسازند. به عنوان مثال یک مرد متوسط با وزن 70 کیلوگرم در هر روز 1011×2 سلول خونی می سازد. همچنین روزانه میلیونها سلول پوستی و گوارشی ساخته می شود. سلولهای بنیادی سلولهایی هستند که قادر به همانندسازی خود هستند و نیز می توانند طی فرایند تمایز به یک یا انواعی از سلولهای بالغ تبدیل شوند.
به طور کلی سلولهای بنیادی به سه دسته تقسیم میشوند:
سلولهای بنیادی بزرگسال مانند همه سلولهای بنیادی دیگر دو ویژگی مشترک دارند؛ اول اینکه قادر به ساخت کپی های خود به مدت طولانی می باشند و دوم اینکه می توانند به سلولهای بالغی با خصوصیات مورفولوژیک شناخته شده و با عملکرد اختصاصی تبدیل شوند.
ین سلولها قادر نیستند به همه نوع سلول تمایز پیدا کنند بلکه تنها قادرند به سلولهای بالغ همان بافتی که در آن هستند تبدیل شوند (مثلا سلولهای بنیادی مغز استخوان که به سلولهای خونی تبدیل می شوند). سلولهای بنیادی بزرگسال بسیار کم و نادر هستند به عنوان مثال از هر 10 تا 15 هزار سلول مغز استخوان تنها یک سلول از نوع سلولهای بنیادی است. منشا و چگونگی شکل گیری این سلولها به طور دقیق مشخص نیست و فرضیات مختلفی برای آن مطرح شده است از جمله اینکه این سلولها در هنگام تمایز جدا از بقیه مانده و تمایز نیافته اند. امروزه سلولهای بنیادی از بافتهای مختلفی از جمله خون، مغز، نخاع، لوله گوارش، پوست، عضلات و غیره جدا شدهاند.
نام سلولهای بنیادی جنینی (رویانی) از منشا آنها یعنی رویان گرفته شده است. در واقع این سلولها از یکی از مراحل ابتدایی تشکیل و توسعه جنین بنام مرحله بلاستوسیتی گرفته می شوند. به طور اختصاصی سلولهای بنیادی جنینی از توده سلولی درونی بلاستوسیت در مرحله پیش از لانه گزینی در دیواره رحم به دست می آیند. این سلولها هم قادر به همانندسازی خود هستند و هم قادرند به انواعی از سلولهای مختلف تمایز یابند.
دسته سوم سلولهای بنیادی سلولهای بند ناف هستند که همانطور که از نامشان بر می آید از خون بند ناف در هنگام وضع حمل جدا می شوند و قابل نگهداری هستند تا در آینده در صورت لزوم برای همان بچه یا اعضای خانواده وی و یا برای شخص دیگری استفاده شوند.
امروزه محققان در حال بررسی و آزمایش امکان کاربرد سلولهای بنیادی در درمان بیماریهای مختلف می باشند. از جمله بیماریهایی را که امیدهای زیادی به درمان آنها می رود می توان به آلزایمر و پارکینسون، آسیبهای نخاعی، دیابتها (از طریق جایگزین نمودن سلولهای پانکراتیک ترشح کننده انسولین)، بیماریهای کرونری قلب (با جایگزینی سلولهای ماهیچه ای قلب)، بیماریهای کبدی مثل سیروز و غیره اشاره نمود.
سلول های بنیادی قادر به ایجاد هر نوع سلولی در بدن هستند.
آنها می توانند تحت تأثیر بعضی شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی به سلول
هایی با عملکردهای اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب یا سلول های
تولیدکننده انسولین در پانکراس و... تبدیل شوند.
تحقیقات در زمینه سلول
های بنیادی دو ویژگی مهم دارند که آنها را از انواع سلول های دیگر متمایز
می سازد:
۱- توان نوسازی سلول های نامتمایزی هستند که توانایی تکثیر
نامحدود خود را دارند و در حالت نامتمایز باقی بمانند.
۲- پرتوانی:سلول
های بنیادی قادر به ایجاد هر نوع سلولی در بدن هستند. آنها می توانند تحت
تأثیر بعضی شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی به سلول هایی با عملکردهای
اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب یا سلول های تولیدکننده انسولین در
پانکراس و... تبدیل شوند.
دانشمندان در ابتدا با دو نوع از سلول های
بنیادی که از حیوانات و انسان ها به دست آمده بودند، شامل سلول های بنیادی
جنینی و سلول های بنیادی بالغین کار می کردند که این دو دسته سلولی
عملکردها و ویژگی های مختلفی دارا هستند.
بیشتر از ۲۰ سال قبل دانشمندان
توانستند سلول های بنیادی را از جنین ابتدایی موش جدا کنند و با مطالعه
سالها جزئیات بیولوژی سلول های بنیادی موش؛ در سال ۱۹۹۸ دانشمندان موفق به
جدا کردن سلول های بنیادی جنینی از جنین انسان و رشد آنها در محیط
آزمایشگاه شدند و این سلول ها را سلول های بنیادی جنینی انسان نامیدند. این
سلول های همانطور که از نامشان مشخص است از جنین های ۴ یا پنج روزه که از
تخم های آزمایشگاهی بارور می شوند به دست می آیند و در محیط آزمایشگاهی در
محیط کشت های اختصاصی رشد داده می شوند.
سلول های بنیادی بالغین، سلول
های نامتمایزی هستند که در بین سلول های تمایز یافته بافت ها و ارگان های
بدن انسان یافته می شوند و توانایی نوسازی و تمایز به انواع سلول های
اختصاصی اصلی بافت یا ارگان را دارند. نقش های اولیه این سلول ها در یک
ارگان زنده شامل حمایت کردن و تعمیر بافت هایی است که از آنها به دست می
آیند.
دانشمندان سلول های بنیادی بالغین را در بافت های بیشتری نسبت به
آنچه فکر می کردند به دست آوردند. این یافته ها دانشمندان را به استفاده از
این سلول ها در علم پیوند راهنمایی کرد. اکنون بیشتر از ۳۰ سال از استفاده
سلول های بنیادی بالغین خون ساز که از مغز استخوان برای پیوند جدا می
شوند، می گذرد.
در سال ۱۹۶۰ محققان کشف کردند که مغز استخوان حداقل دو
نوع سلول بنیادی را دربردارد که شامل سلول های بنیادی خون ساز که انواع
سلول های خونی را در بدن می سازند و سلول های استرومال که می توانند بافت
های غضروف، استخوان، چربی، بافت های همبندی فیبروز را در بدن بسازند، است.
در
سال ۱۹۶۰ دانشمندانی که موش ها را مطالعه می کردند دو منطقه از مغز موش را
که شامل سلول های تقسیم شونده که تبدیل به سلول های عصبی می شوند، کشف
کردند. بر خلاف این گزارش ها بیشتر دانشمندان معتقد بودند که سلول های عصبی
جدید در مغز بالغین نمی تواند تولید شود تا اینکه در سال ۱۹۹۰ دانشمندان
توافق کردند که مغز بالغین شامل سلول های بنیادی است که توانایی تولید سه
نوع اصلی سلول های مغزی را که شامل آستروسیت ها و الیگودندروسیت ها (سلول
های غیرعصبی) و نورون ها (سلول های عصبی) دارا هستند.
سلول های بنیادی
بالغین در ارگان ها و بافت های زیادی از بدن جدا شده اند، اما نکته مهم این
است که تعداد بسیار محدودی از این سلول ها در هر بافت وجود دارد که در
منطقه خاصی از آن بافت برای سالها ساکن می مانند، تا اینکه با ظهور بیماری
یا آسیب بافتی فعال می شوند.
بافت هایی که سلول های بنیادی بالغین در
آنها یافت می شوند عبارتند از: مغز استخوان، خون محیطی، مغز، عروق خونی،
پالپ دندان، عضله اسکلتی، پوست، کبد، پانکراس، قرنیه، شبکیه، سیستم گوارش.
دانشمندان
در خیلی از آزمایشگاه ها تلاش می کنند تا بتوانند که سلول های بنیادی
بالغین را در کشت سلول به انواع سلول ها اختصاصی تبدیل کنند تا از آنها
برای درمان بیماری ها و صدمات بافتی استفاده کنند.
پتانسیل های درمانی
این سلول ها عبارتند از: جایگزینی سلول های تولیدکننده دوپامین در مغز در
بیماری پارکینسون، تولید سلول های انسولین ساز برای نوع یک دیابت (وابسته
به انسولین) و تعمیر سلول های عضلانی تخریب شده.
سلول های بنیادی بند
ناف از سلول های پرتوان دیگر هستند که همچون سلول های بنیادی بالغین قادرند
تا انواعی از سلول ها را در محیط آزمایشگاهی تولید کنند. در بند ناف دو
دسته سلول های بنیادی وجود دارند که قادر به ساختن سلول های خونی و سلول
های استخوانی و چربی بوده و همچنین به عنوان جایگزینی برای سلول های مغز
استخوان در علم پیوند مغز استخوان محسوب می شوند.
●ضرورت تحقیق و پژوهش
در خصوص سلول های بنیادی چیست؟
سلول های بنیادی قادرند به طور نامحدود
هر نوع سلول را به وجود آورند که این خصوصیت باعث استفاده حیرت آور این
سلول ها در علم پیوند شده است. علاوه بر این می توان به گونه ای این سلول
ها را از نظر ژنتیکی تغییر داد تا پس از پیوند دفع نشوند. کارهایی که در
این رابطه تا به حال انجام شده اند عبارتند از:
۱- سلول های ماهیچه قلب
توان تکثیر طی دوره بزرگسالی را ندارند و هرگاه با جراحت یا ایسکمی، به
بافت مزبور آسیبی برسد بافت غیرفعال جایگزین سلول های ماهیچه ای قلب فعال
می شوند. سلول های بنیادی جنینی توان تبدیل به سلول های ماهیچه ای قلب را
دارند که از آنها می توان در درمان موارد سکته های قلبی که عامل اصلی آسیب
به ماهیچه قلب هستند و همچنین در موارد اختلالات مادرزادی قلبی استفاده
کرد.
۲- سلول های بنیادی خون ساز در علم پیوند مغز استخوان برای درمان
بعضی بیماری های خونی مانند تالاسمی و همچنین سرطان های افراد بزرگسال و
خردسال به کار می روند .
۳- سلول های مولد انسولین از سلول های بنیادی
جنینی موش و انسان به دست آمده اند که می توانند راهگشایی در درمان بیماری
دیابت باشند.
۴- سلول های عصبی از سلول های بنیادی جنینی به دست آمده
اند که از آنها می توان در درمان بیماری های تخریب شونده سیستم عصبی مانند
پارکینسون و یا آلزایمر استفاده کرد.
۵- سلول های پوستی از سلول های
بنیادی جنینی به دست آمده اند که از این سلول ها می توان در درمان سوختگی
ها و بهبود زخم ها استفاده کرد.
۶- تبدیل سلول بنیادی به سلول های
سازنده غضروف و استخوان
۷- تبدیل سلول بنیادی به سلول کبدی
۸- تولید
لوله گوا رش از سلول های بنیادی
سلولهای بنیادی دارای دو ویژگی اساسی یعنی توانایی تقسیم شدن و تولید سلولهایی با خواص یکسان و ایجاد انواع سلولهای تمایز یافته هستند. براساس توان تمایزی، سلولها را میتوان به انواع ذیل تقسیم کرد:
سلولهای بنیادی با دو ویژگی زیستی، توان نوسازی و قدرت تمایز، توجه محققان را در استفاده از آنها در طب ترمیمی و درمان بدخیمیها به خود جلب کرده است. به عنوان مثال مغز انسان حاوی سلولهای بنیادی عصبی نادری است که در شرایط خاص میتوان آنها را کشت و افزایش داد. ضمن آنکه میتوان با استفاده از ریزمحیطهای خاصی آنها را به طرف سلولهای مورد نظر تمایز داد.
به طور کلی سلولهای بنیادی دارای
دو منشاء جنینی و بزرگسالان هستند. سلولهای
بنیادی جنینی از توده سلولی داخلی جنین در مرحله بلاستوسیست به
دست
میآیند. دسته دیگر، سلولهای بنیادی بزرگسالان
هستند که در بسیاری از بافتهای تخصص یافته
بدن از جمله مغز، مغز استخوان، کبد، پوست، لوله گوارش، قرنیه و
شبکیه چشم و حتی
پالپ عاج دندان یافت میشونـد.
سلولهای
بنیادی جنینی از جنین اولیه حاصل
میشود و توانایی ساخت تمام اعضا یک موجود زنده را دارند. از آنجا که
سلولهای بنیادی جنینی نامیرا هستند، دانشمندان در تلاشند تا با مداخله و
دستکاری
ژنهای مؤثر در پیوند و فاکتورهای سازگاری بافتی آنها، رده سلولی فراگیر
تولید کنند. به عبارت دیگر با
حذف ژنهای سازگاری بافتی در
سلولهای بنیادی جنینی، سلولهایی تولید کنند که قابلیت پیوند به تمام
افراد را
داشته باشد. اگر بتوان چنین سلولهایی را تولید کرد، به علت نامیرا بودن
آنها، منبع لایزالی از سلولهای یفراگیر
خواهیم داشت که بهطور نامحدود قابلیت نگهداری، تکثیر و پیوند را دارا است و
از
این راه مشکل پسزدگی پیوند حل خواهد شد.
سلولهای بنیادی خون بند ناف: درخون بند ناف دو دسته سلول بنیادی خونساز و مزانشیمی وجود دارد. عدم بیان آنتیژنهای سازگار بافتی کلاس دو در سلولهای بنیادی خون بند ناف، این سلولها را جزو کاندیدهای مهم پیوند سلولهای بنیادی برای بسیاری از بیماریها به ویژه بیماریهای خونی قرار داده است. یکی از مشکلات بیماران در پیوند مغز استخوان پیدا کردن یک دهنده مناسب است که اغلب حتی در مراکز پیشرفته دنیا در 30درصد بیماران چنین شانسی وجود ندارد. از طرفی، اختلاف در جایگاه ژنهای مربوط به مولکولهای پروتئینی سازگاری بافتی در سلولهای مغز استخوان دهندگان بالغ باعث عوارض کشنده ناشی از بیماری علیه میزبان در گیرنده میگردد و عملا در مواقعی که فرد کاملا مشابه وجود نداشته باشد، استفاده از سلولهای مغز استخوان افراد بالغ مقدور نخواهد بود. سلولهای بنیادی خون بند ناف با ویژگی که در بالا به آن اشاره شد به دو دلیل، اولا به خاطر در دسترستر بودن و ثانیا به دلیل قابل تحمل بودن آن توسط گیرنده، برای چنین بیمارانی بسیار مناسب هستند. از طرفی این سلولها منبع مناسبی برای سلولهای مزانشیمی نیز هستند و به خاطر نداشتن هیچ گونه عارضه برای دهنده، استفاده از آنها بسیار مورد توجه است.
این سلولها در اغلب اعضا یک فرد بالغ از جمله مغز استخوان به فراوانی وجود دارند و قابلیت تکثیر و تمایز در محیط آزمایشگاه را دارا هستند؛ هرچند تکثیر محدودی در آزمایشگاه دارند. از تمایز این سلولها، ردههای دیگری از سلولها نظیر سلولهای چربی، سلولهای استخوانی، غضروفی و یا حتی سلولهای قلبی و عصبی را میتوان تولید کرد. درکنار سلولهای جنینی، سلولهای بنیادی بزرگسالان هم از مزایایی برخوردارند. برای مثال، این سلولها کاندیدهای بسیار خوبی برای طب پیوند بهشمار میروند. در واقع میتوان سلولهای بنیادی را از مغز استخوان یک فرد گرفت و دوباره به بخش آسیبدیده بدن همان فرد پیوند زد. بنابراین چون این سلولها از خود فرد گرفته شدهاند، مشکل رد پیوند بهوجود نخواهد آمد
سلولهای بنیادی حاصل از برنامهریزی مجدد سلول: اگر دست و پای یک سمندر را قطع کنید، بعد از گذشت مدتی، اندامهای قطع شده ترمیم مییابند. دانشمندان عرصه سلولهای بنیادی و مهندسان بافتی، رویای تحقق یافتن چنین عملی را در انسان و سایر پستانداران درسردارند. این رویا با کشف چهار ژن که قادر بودند سلول پوستی را به سلول بنیادی تبدیل کنند، قدری به واقعیت نزدیکتر شده است. این یافتهها در تابستان 1386 توسط محققان ژاپنی دانشگاه کیوتو و دو گروه از محققان آمریکایی دانشگاه هاروارد و انیستیتو فناوری ماساچوست به صورت جداگانه با چاپ مقالاتی در نشریات علمی بسیار معتبر گزارش شد. این محققان موفق شدند سلولهای پوستی موش و به دنبال آن سلولهای پوستی انسان را با وارد کردن چهار ژن به سلول بنیادی جنینی القاء نمایند و سپس از آنها انواع سلولهای پرتوان القاء شده را بدست آورند. این عمل در انسان طی دو ماه اخیر گزارش شده است. به این فرآیند تولید سلول های بنیادی پرتوان القاء شده گفته می شود که نوعی بازبرنامه ریزی هسته سلول است.
بیماریهای
پانکراس و دیابتدیابت ملیتوس را میتوان
به دو گروه اصلی نوع 1 و نوع 2تقسیم کرد. در دیابت نوع 1 اختلال در
سلولهای مولد
انسولین با تخریب خود ایمن این سلولها آغاز میشود. این بیماران به تزریق
روزانه
انسولین نیاز دارند. هم اکنون قریب به 1/18 میلیون نفر در سراسر دنیا از
این
بیماری رنج میبرند و پیشبینی میشود این رقم تا سال 2010 به 7/23 میلیون
نفر
برسد. دیابت نوع 2 بیماری متابولیک پیچیدهای است که 95 درصد جمعیت بیماران
دیابتی
را تشکیل میدهد. هرچند کشف و تولید انسولین بسیاری از مشکلات این بیماران
را
مرتفع ساخته است ولی همچنان برای پیشگیری از عوارض بیماری لازم است که سطح
انسولین
با دقت بیشتری کنترل و نظارت شود. بنابراین ایجاد سلولهایی که خود قادر به
تولید
انسولین در مواجهه با افزایش قند خون باشند، از اهمیت بسزایی در درمان این
بیماری
و کاهش عوارض دیررس آن برخوردار است.
جایگزینی سلولهای بتای
پانکراسی، هدف چندین دهه برای کاهش میزان مرگ و میر و پیشرفت بیماری دیابت
بوده
است. پیوند سلولهای بتای مولد انسولین به شکل پانکراس کامل یا جزایر
لانگرهانس
جدا شده، گزینه درمانی امیدوار کنندهای برای درمان این بیماری است. با این
حال کمبود
شدید بافتهای دهنده متناسب با گیرنده از مشکلات اساسی این روش درمانی محسوب
میشود
و تلاشهای تحقیقاتی زیادی برای تولید بافت تولید کننده انسولین جهت پیوند
در
مدلهای حیوانی و انسانی متمرکز شده است. یکی از این روشها تمایز سلولهای
بنیادی
و یا پیشساز بزرگسالان به سلولهای بتای پانکراس، مولد انسولین، است.
استفاده از
مهندسی بافت برای ایجاد این سلولها و استفاده از سلولهای بنیادی جنینی از
سایر
گزینههای مطرح در این زمینه به شمار میرود. استفاده از ایمونوتراپی با
استفاده
از سلولهای درگیر در سیستم ایمنی همانند سلولهای دندریتیک تمایز یافته از
سلولهای بنیادی برای کاهش اثرات خود ایمنی در این بیماران به خصوص افراد
مبتلا به
دیابت نوع یک یکی از انواع درمانهای سلولی است که در این بیماران مورد
توجه قرار
گرفته است. اخیرا متخصصان دانشگاه
آلبرتا در کانادا، موفق شدند سلولهای بنیادی مزانشیمی را به سلولهای
پانکراس
انسانی تبدیل و سپس به بیماران دیابتی منتقل کنند.
بیماریهای
کلیه و پیوند کلیهاز مشکلات عمده
بیماران پیوند کلیه، رد پیوند کلیه است که به صورت حاد یا مزمن ظاهر
میشود. یکیاز راهکارهای درمانی افزایش بقاء پیوند استفاده از
داروهای
سرکوبگر ایمنی است. مصرف داروهایسرکوبگر ایمنی ابتلا به عفونتهای
فرصت
طلب و بدخیمیها را افزایش میدهد و اثرات زیانباری را در کلیه
پیوندی بر
جای میگذارد. برای افزایش بقاء پیوند روشهای گوناگونی ارائه شده
است. از
آنجا که پیوند کلیه به مفهوم پیوند آلوگرافت است، لذا اهداف درمانی
در
پیوند بافتهای توپر بر القاء سطحی از تولرانس ایمونولوژیک اختصاصی
ودائمی
متمرکز شدهاند تا عاری از درمانهای طولانیمدت با داروهای سرکوبگر
ایمنی
باشد. مطالعات فراوانی پیرامون استفاده از سلولهای بنیادی خونساز
فرد
دهنده پیوند به منظور القاء تولرانس یاکایمریسم در گیرنده پیوند وجود
دارد.
پزشکان توانستهاند با تجویز همزمان آنتیبادیهای ضدلنفوسیتی و
سلولهای مغز
استخوان فرد دهنده در پریماتهای غیرانسانی تولرانس را القا کنند و
نشان
دهند افزایش بقاء پیوند آلوگرافت بدون استفاده از رژیمهای سختتر
سرکوبگر
ایمنی صورت میگیرد. تا بهامروز روشهای گوناگونی برای ارائه
سلولهای
بنیادی فرد دهنده به گیرنده پیوند ارائه شده است که از آن جمله
میتوان به
عرضه کل سلولهای تک هستهای موجود در مغز استخوان فرد دهنده، عرضه
سلولهای مغز استخوان فرد دهنده که سلولهای Tآن
جدا شدهاند و یا عرضه سلولهای دندریتیک نابالغ فرد دهنده اشاره کرد.
مطالعات
نشان
دادهاند تزریق سلولهای بنیادی
خونساز در بافت پیوندی موجب تولرانس و تزریق سلولهایCD34+ محیطی
موجب کایمریسم میشود که در طولانیشدن عمر پیوند
مؤثر هستند. بنابراین استفاده از سلولهای بنیادی به حرکت درآورده شده
باG-CSF ، جداسازی و حتی خلوص آنها
و یا استفاده از مغز استخوان فرد دهنده و تزریق آن قبل از پیوند کلیه
میتواند
آینده بهتری را برای این بیماران ایجاد کند.
ترمیم
بافتهای استخوانی و غضروفی
بافت غضروف نوعی بافت
همبند متراکم است که عهده دار سنتز مواد سخت و همچنین استحکام
مفاصل است.
تنها سلولهای موجود در بافت غضروف کندروسیتها هستند که در افراد بالغ
ظرفیت
محدودی برای ترمیم و نوسازی دارد. این مسئله حتی درآسیبهای کوچک که
در ناشی
از تحلیل مفاصل حاصل میشود نیز مشاهده میشود. بیماریهای غضروفی یکی
از عوارض
مهم در افراد میان سال و سالمند است. این آسیبها در نتیجه نکروز، خارج
کردن
تومور، تحلیل رفتگی غضروف مفاصل به واسطه استئوآرتریت، تروما و یا ناشی از
کاهش
غضروف و ساییدگی در اثر تمرینات سخت ورزشی و نظامی ایجاد میشوند. این
ضایعات در
اکثر موارد به دلیل محدود بودن توان ترمیم در غضروف طبیعی، قابل درمان
نیست. از
طرفی روشهای جراحی که تا کنون برای ترمیم این ضایعات به کار رفته ناموفق
بوده
است. هرچند پیوند کندروسیتهای خودی کشت شده در شرایط آزمایشگاه یکی از
راههای
درمانی در این بیماران است ولی امروزه گرایش زیادی به استفاده از سلولهای
بنیادی
مزانشیمی، در درمان انواع بیماریها از جمله بیماریهای غضروف مفصلی وجود
دارد.
سلولهای بنیادی مزانشیمی سلولهای چندتوانی هستند که قادرند سلولهای
دودمان
استخوانی، چربی و غضروفی را به وجود آورند. این سلولها با استفاده از
تکنیکهای
استاندارد از مغز استخوان جدا و در محیط آزمایشگاه کشت میشوند. در حال
حاضر بعد
از ایجاد ساختارهای سه بعدی توسط کلاژن از سلولهای مزانشیمی برای پایداری و
ماندگاری بافت پیوند شده در مفصل استفاده میشود.
علاوه بر بیماریهای
مفصلی، در افرادی که شکستگی وسیع استخوان دارند و یا کسانی که مورد عمل
جراحی مغزی
قرار گرفته و کاسه سر آنها برداشته شده و همچنین اشخاصی که استخوانهای
آنها
بهکندی جوش میخورد، از سلولهای بنیادی برای جوشخوردگی سریع و جلوگیری
از
عفونتهای بعدی استفاده میشود. در این تکنیک، سلولهای بنیادی مزانشیمی از
فرد
گرفته و در محیط آزمایشگاه به سلولهای استئوبلاست (استخوانی) تبدیل
میشود، سپس این سلولها در کنار بافتهای آسیبدیده استقرار مییابند تا
باعث
جوشخوردگی سریع این بافتها شوند. در این مورد نیز چون سلولها از خود از
فرد
گرفته شده است؛ بنابراین مشکل پسزدگی و عوارض جانبی نیز در پی نخواهد
داشت.
بیماریهای
چشم
سلولهای بنیادی
اپیتلیوم قرنیه، به مقدار فراوان در ناحیه لیمبوس یعنی حد فاصل
بین
قرنیه و ملتحمه قراردارند. درواقع سلولهای لیمبال منبع اصلی ترمیم
اپیتلیوم قرنیه در جراحات و حالات طبیعی هستند که هرگاه به طور
جزئی یا
کلی تخریب شوند، سطح قرنیه با سلولهای اپیتلیالی ملتحمه همراه با
سلولهای جامی پوشانده میشود و استرومای قرنیه دچار التهاب مزمن
میگردد.
این علائم پاتولوژیکی فرایند conjunctivalisation را نشان میدهد و
اساس تشخیص، تعدادی از بیماریهای قرنیهای تحت عنوان نقصان
سلولهای
بنیادی لیمبال است. پیوند سلولهای بنیادی خودی و یا غیرخودی لیمبال
برای
بازیابی دید و تشکیل سطح طبیعی قرنیه در این افراد ضروری است.
مطالعات
بالینی و تجربی اخیر نشان دادهاند
میتوان سلولهای لیمبال را بر پرده آمینونی انسانی تکثیر داد و برای
بازیابی دید افراد با نقصان سلول بنیادی لیمبال استفاده کرد.
ضایعات
و بیماریهای عصبییکی از نگرانیها و
دغدغههای مردم و جامعه پزشکی به ویژه جراحان مغز و اعصاب صدمات نخاعی ناشی
از
تروما است. در آمریکا سالانه بیش از 10000 نفر دچار ضایعات نخاعی میشوند
که در
حال حاضر تنها امکان درمانهای نگهدارنده برای آن وجود دارد. این نوع
درمانها در
بیماران آسیب دیده جدی، علاوه بر تحمیل هزینههای هنگفت درمانی و هدر رفتن
وقت تیم
درمانی، یأس و ناامیدی بیماران و افراد جامعه و سرخوردگی تیم معالج و در
نهایت مرگ
مبتلایان را به دنبال دارد. پیشرفتهای
بشر در زمینه تولید، تکثیر و تمایز سلولهای بنیادی تا حدودی، این امید را
به وجود
آورده است که بتوان از این سلولها در مداوای ضایعات عصبی مانند قطع نخاع و
بیماریهای عصبی همچون آلزایمر، پارکینسون، MS و
غیره نیز بهره برد. در این مورد نیز پس از تهیه سلولهای بنیادی از شخص
موردنظر،
آنها را به سلول عصبی تبدیل میکنند و برای ترمیم یا مداوا مورد استفاده
قرار
میدهند. البته بخش اعظم این فناوری، در مرحله آزمایشگاهی است و با
پیشرفتهای
خوبی همراه بوده است. بهعنوان مثال، طی گزارشی که اخیرا منتشره شده،
متخصصان
فرانسوی موفق شدهاند با استفاده از سلولهای مزانشیمی، موش قطع نخاع
شدهای را تا
حدی بهبود بخشند که قادر به حرکت باشد ( البته نه با تعادل صددرصد). این
موضوع در
صورتیکه با موفقیت نهایی توأم شود، انقلاب بزرگی در پزشکی به شمار میرود.
یک
شرکت آمریکایی بنام
Osiris که یک مرکز تحقیقاتی
خصوصی است و متخصصان ارشد جهان در زمینه سلولهای بنیادی را گرد هم آورده،
ادعا
کرده است که قادر به مداوای بیماریهایی مانند آلزایمر، پارکینسون، MS با
استفاده از
سلولهای بنیادی خود شخص است البته در قبال ارائه این خدمات هزینههای
بالایی تا
حد 100 هزار دلار دریافت میکند.
ترمیم سوختگیها و ضایعات پوستیجراحات پوستی ناشی از سوختگی یا صدمات دیگر، بسیاری از بیماران را دچار مشکل میکند. در روش معمول برای ترمیم قسمتهای صدمهدیده، از پوست بخشهای سالم بدن استفاده میشود که مشکلاتی را برای بیمار بهوجود میآورد. اما با استفاده از سلولهای بنیادی میتوان سلولهای پوستی را در محیط آزمایشگاه تولید و درترمیم بافتهای صدمهدیده از آنها استفاده کرد. این فناوری در حال حاضر، کاربردی شده و در یکی از بیمارستانهای انگلستان مورد استفاده قرار گرفته است