-خوردن یک عدد سیب روش معتبرتری برای بیدار ماندن از خوردن یک فنجان قهوه است.
آلرژی بهاری شروع می شود
آلرژیهای بهاری هم با آمدن فصل بهار، در بین مردم فراگیر میشود.
آلرژی به واکنشهای شدید و غیر عادی سیستم ایمنی بدن نسبت به ورود عوامل خارجی گفته میشود که عوارض گوناگونی را برای فرد ایجاد میکند. این عوارض اگرچه در بیشتر موارد مقطعی و زودگذر هستند، ولی در مواردی نیز واکنشهای شدید بدن را سبب میشوند و تا مدت طولانی ادامه مییابند.
به گفته پزشکان، حساسیت بهاری میتواند به طور ناگهانی یا تدریجی ایجاد شود و چند دقیقه تا چند ماه به طول بینجامد.
آلرژی در بیشتر موارد زمینه ژنتیکی دارد، ولی عوامل محیطی نیز بر آن موثرند. بنا بر باور پزشکان درمان آلرژی به شناخت دقیق عوامل حساسیت زا نیاز دارد و به این منظور باید آزمایشهای متعددی انجام شود. پس از شناسایی این عوامل به بیمار توصیه میشود که حتیالامکان از این عوامل دوری کند. البته در برخی موارد داروهای ضد حساسیت تجویز می گردد و در صورتی که آلرژی خیلی شدید باشد، تزریق آمپول هم انجام میشود.
چرا بروز حساسیت در فصل بهار بیش از سایر فصلها دیده میشود؟
به طور کلی 20 تا 30 درصد افراد جامعه ممکن است دچار آلرژی شوند. این آلرژی میتواند به صورت فصلی و یا دایمی باشد که شیوع نوع فصلی آن بیش از نوع دایمی است. آلرژیهای فصلی برای بروز نیاز به یک عامل محرک دارند و فصل بهار که فصل گردهافشانی و رویش گیاهان مختلف است میتواند محرک خوبی برای آن باشد.
پس این مطلب صحیح است که گرده گلها باعث بروز آلرژی در بهار میشود؟
بله، البته باید به این نکته توجه داشت که کدام گردهها موجب بروز آلرژی میشوند. بر خلاف نظر عامه مردم، گلهایی مثل رز و سرخ به دلیل این که گرده آنها بزرگ است، کمتر در ایجاد آلرژی نقش دارند و در مقابل، گرده گلهای کوچک و گرده درختان سوزنی برگ مثل سرو در ایجاد آلرژی بسیار موثرند.
ذرات معلق در هوای شهرهایی مثل تهران همواره وجود دارند، پس چرا این ذرات موجب ایجاد آلرژی نمیشوند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید دانست که ماده حساسیتزا باید دارای چه مشخصاتی باشد تا موجب ایجاد آلرژی شود. مهمترین نوع آلرژی، آلرژی بینی است که 25 تا 30 درصد مبتلایان را دربرمیگیرد که در آن دستگاه تنفسی فوقانی یا تحتانی درگیر میشود.
به بیان علمی باید گفت برای تحریک دستگاه تنفسی افرادی که مستعد آلرژی هستند، یک ماده آلرژن (حساسیتزا) باید وزنی بین 10 تا 70 دالتون داشته باشد و گرده گیاهان بهاری در این دسته قرار میگیرند.
یعنی آلایندههای هوا در ایجاد آلرژیهای فصل بهار بیتاثیرند؟
نه، آلایندههای هوا نیز به نوبه خود در این پدیده نقش دارند. طبق نتایج تحقیقات انجام شده در کشور، مشخص شده است که آلایندهها میتوانند شکل آلرژنها را تغییر دهند و باعث حساسیتزایی بیشتر آنها شوند. با بررسی میکروسکوپی گرده گیاه سرو نقرهای در تهران، مشخص شده است که گرده این گیاه در نواحی آلودهتر شهر، از لحاظ ظاهری تغییر شکل می یابد و علایم حساسیتزای بیشتری از خود نشان میدهد.
آیا آلرژی درمان دارد؟
اگر منظور از این درمان، علاج و مداوای قطعی بیماری باشد، باید گفت جز در موارد معدودی این امر امکانپذیر نیست که البته مدت درمان این تعداد محدود نیز طولانی خواهد بود. بروز آلرژی در زمانهای مختلف متفاوت است، یعنی ممکن است در طول یک دوره زمانی به اوج خود برسد، ولی در مقابل ممکن است چند سال به صورت خفته بماند و بروز نکند.
در کل ریشهکنی آلرژی بسیار مشکل است.
ساعت 10 صبح و 5 بعد از ظهر اوج آلرژی است. پس مراقب باشید.
پس چهطور میتوان با این پدیده مقابله کرد؟
طبق بررسیهای انجام شده، اولین و مهمترین قدم در جلوگیری از بروز آلرژی، پیشگیری است. برای این کار مناسبترین عمل، دور کردن فرد از عامل حساسیتزاست، مثلا اگر فرد به گیاهی خاص حساسیت دارد، بهترین کار دور کردن فرد از آن گیاه است ولی اگر این کار مقدور نبود، میتوان از ورود عامل حساسیتزا به منزل جلوگیری کرد، مثلا با بستن پنجرهها و بالا کشیدن شیشه اتومبیل در هنگام خروج از منزل میتوان تا حد زیادی از بروز آلرژی جلوگیری کرد.
آگاهی از این نکته نیز بسیار مهم است که ازدحام گردههای گیاهان در دو مقطع زمانی بسیار زیاد است: یکی ساعت 10 صبح و دیگری ساعت 5 بعد از ظهر. افراد مستعد آلرژی باید در این ساعات، موارد بهداشتی از قبیل استفاده از ماسک را بیشتر مدنظر قرار دهند.
چه داروهایی برای درمان آلرژی وجود دارد؟
معمولترین داروهایی که در این مورد استفاده میشوند آنتیهیستامینها هستند که در واقع علایم بالینی آلرژی را کاهش میدهند، نه این که آن را درمان کنند. از عوارض مهم این داروها ایجاد خوابآلودگی است.
داروهای دیگری که برای درمان آلرژی کاربرد دارند، داروهای استروییدی هستند که انواع قدیمی آنها عوارض بسیاری داشتند، ولی در حال حاضر عوارض آنها بسیار کاهش یافته است. باید به این نکته نیز توجه داشت که مصرف داروهای استروییدی به شکل خوراکی یا تزریقی، بهصورت خودسرانه آثار بدی را میتواند به دنبال داشته باشد.
آلرژی فصلی، سرماخوردگی نیست
التهاب بینی ناشی از آلرژی یکی از شایعترین انواع آلرژیهاست. به گفته کارشناسان این بیماری ناشی از استنشاق گردههای گیاهی و نیز وارد شدن آنها به چشم است.
البته متخصصان میگویند زمان بروز علائم این بیماری از اوایل بهار تا اواخر تابستان ممکن است بر حسب گرده گیاهی که به آن حساسیت وجود دارد و زمان معین گرده افشانی آن گیاه، متفاوت باشد.
در مورد علت حساسیت نسبت به گرده گیاهان این گونه توضیح میدهیم:
این گیاهان از جنس مواد زنده و آلی هستند و وقتی فرد با این مواد آلی تماس پیدا میکند، سیستم ایمنی بدنش نسبت به آن ها واکنش نشان میدهد.
این واکنش در افراد سالم طبیعی است، ولی در مبتلایان به آلرژی فصلی ، شدید است. علائم اصلی این بیماری عطسه های مکرر، آبریزش بینی ، خارش و آبریزش چشمها، احساس خارش در گلو و سقف دهان و گوشها، کاهش تمرکز و احساس ناخوشی کلی است.
افراد مبتلا به این بیماری برای جلوگیری از شروع علائم آن باید در تمام شرایط درها و پنجرههای خانه و اتومبیل خود را ببندند. همچنین اگر افراد در محیطی باشند که احتمال نفوذ گردههای گیاهان در لابهلای موها و لباسها وجود دارد، قبل از رفتن به رختخواب، حمام کرده، لباسهای خود را عوض کنند و از حیوانات کوچک اهلی نیز دوری کنند.
هر چند با وجود تمام این مراقبتها، شاید پرهیز کامل از مواد آلرژیزا غیرممکن باشد.
مهمترین نکته در مورد این بیماری، تفاوت آن با سرماخوردگی است. افراد مبتلا به آلرژی نباید با آنتیبیوتیک یا دیگر داروهای سرماخوردگی علائم آلرژی را از بین ببرند.
نحوه پیشگیری و درمان آلرژی فصلی :
افراد مبتلا، برای کنترل بیماری خود باید از داروهای استنشاقی داخل بینی و آنتیهیستامینها و گشادکنندههای برونش استفاده کنند.
استفاده از کورتیزون استنشاقی (بکلومتازون) نیز میتواند التهاب مجاری بینی و برونشیتها را کاهش دهد و درمان مؤثری باشد.
بهتر است برای جلوگیری از حساسیت، داخل بینی را با سرم فیزیولوژی (نرمال سالین) شستشو دهیم و یا با اندکی وازلین داخل بینی را چرب کنیم.
باید یادآور شد که مصرف هر نوع داروی ضد آلرژی باید تحت نظر پزشک متخصص و با تجویز ایشان باشد و از مصرف هر گونه دارویی به طور خودسرانه باید پرهیز نمود.
برای درمان علایم این بیماری بهتر است از قرصهای آنتی هیستامین و اسپری های ضد التهابی بینی استفاده شود، زیرا اسپری ها یا قطره های بینی ، با کاهش تورم، گرفتگی بینی را برطرف می کنند.
اسپری ها یا قطره های بینی ضد آلرژی مانع اثر عامل آلرژی زا می شوند. همچنین در موارد مقاوم، از اسپری های بینی کرومولین سدیم استفاده می شود که با جلوگیری از آزاد شدن هیستامین در بدن از بروز علایم آلرژی ممانعت می کند. اگر گرفتگی بینی باعث ناراحتی چندانی نشود، قرص یا اسپری ها خیلی مفید نیستند.
اگر به رغم درمانهای دارویی، علایم شدید حساسیت در فرد باقی بماند، باید به روش خاصی نسبت به گرده گیاهی عامل بیماری، حساسیت زدایی انجام شود.
زمان گرده افشانی معمولا اوایل صبح و نزدیک غروب است. گرده گیاهان در همه ساعات شبانه روز به سطح زمین نزدیک نیستند، در ابتدای صبح و نزدیک غروب این گرده ها به سطح زمین نزدیک تر می شوند و با گرم شدن هوا به ارتفاع بالاتری از سطح زمین می روند و کمتر افراد را تحت تاثیر قرار می دهند.
عضو انجمن متخصصان گوش، گلو و بینی گفت: بیماری آلرژی بهاره یک بیماری ژنتیک است که هنوز درمان قطعی ندارند و بهترین درمان آن، دوری جستن از عوامل آلرژی زا است.
ابراهیم رزم پا در گفتگو با خبرنگار اجتماعی فارس اظهار داشت: همزمان با فرا رسیدن فصل بهار آلرژن هاى(مواد آلرژی زا) مختلفى وارد محیط مى شود که اغلب این آلرژن ها گرده هاى گیاهان هستند.
آبریزش و خارش بینى، عطسه هاى فراوان، سرفه وسوزش گلو از علایم استنشاق گرده هاى آلرژى زا است.
وی اضافه کرد: بهترین کار براى جلوگیرى از بروز آلرژی بهاره پرهیز از ارتباط با ماده ی حساسیت زا با استفاده از ماسک بر روى دهان و دورى از محیط هاى گرده زا است.
وی افزود: ورود این مواد به بدن اغلب منجر به افزایش ترشح هیستامین مى شود. هیستامین ماده ترشحى درون ریزى است که با تحریک اعصاب، پیام را در سراسر بدن منتشر مى کند. حالتى که موجب آشفتگى و برانگیختگى سیستم ایمنى مى شود. تقریباً تمام داروهایى که در مورد انواع مختلف آلرژی ها تجویز مى شوند تنها آرامش بخش و ضد التهاب هستند.
رزم پا گفت: این داروها به طور موقت، شدت برانگیختگى سیستم ایمنى را کاهش مى دهند و فرد را کمى آرام مى کنند. اما تا زمانى که فرد در ارتباط با ماده آلرژى زا است و این ماده وارد بدن مى شود تحریک سیستم ایمنى ادامه خواهد داشت.
وی افزود: ادامه ی این شرایط و طولانى شدن دوره ی حساسیت یا آلرژى عواقب جدی ترى به دنبال خواهد داشت.
وی با اشاره به این که بهترین کار براى جلوگیرى از بروز آلرژی استفاده از ماسک بر روى دهان و دورى از محیط هاى گرده زا است، تصریح کرد: در گروه هاى دیگر از بیماران علایمى نظیر خارش چشم، قرمزى، کبودى چشم و گاه علایم پوستى تظاهر پیدا مى کند و گروه کمترى نیز به علایم تنفسى مانند، سرفه، تنگى نفس و خلط دچار مى شوند.
رزم پا ادامه داد: در فصل بهار به علت وجود آلرژن ها، برخی به حملات شدیدى با کنترل سخت دچار مى شوند؛ بنابراین این افراد و مبتلایان به بیمارى هاى تنفسى باید در بهار بیشتر مراقب خود باشند.
وی گفت: درمان این بیمارى ها نسبت به تناسب علایم تظاهر یافته متفاوت است و بیشتر براى تخفیف علایم از آنتى هیستامین ها استفاده مى شود؛ اما اگر این حساسیت ها از راه هاى تنفسى نظیر سرفه و آبریزش بینى باشد، استفاده از کورتون استنشاقى توصیه مى شود.
این متخصص گوش، گلو و بینی، بهترین راه پیشگیرى از بروز حساسیت را دورى از عوامل محیطى آلرژى زا بر شمرد و تأکید کرد: بیمارانى که آلرژى آن ها فصلى است، باید در فصل مذکور داروهای شان را مصرف کنند. آلرژى بیمارى ژنتیک است و تا به امروز بیماری هاى ژنتیکى، هیچ درمان قطعى نداشته اند.
رزم پا خاطر نشان کرد: اقدامات اولیه مبتلایان به آلرژى و دچار تنگى نفس، استفاده از اسپرى گشاد کننده برونش و مراجعه به پزشک در اسرع وقت است.
پُرخوری روانی
(bulimia)
در مقابل افرادی که خود را در مقابل خوراکی ها قرنطینه کرده اند(منظور افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا است)، کسانی هم هستند که نمی توانند رنگ و لعاب غذا را با یاد آوری عقربه ترازو فراموش کنند. این عده، به طرف غذاها هجوم می برند و پس از پرخوری، با عذاب وجدانی مواجه می شوند که آنها را به هر قیمتی به دنبال جبران آن می فرستد.
پراشتهایی روانی یا "بولیمیا" (bulimia) یک نوع اختلال در خوردن است که در آن فرد بیمار یک الگوی زیاده خوری – پاک سازی را شدیدا دنبال می کنند. فرد پُر اشتها ابتدا پرخوری می کند و سپس خود را وادار به استفراغ می کند، یا از ملین استفاده می کند.
اغلب کسانی که این شیوه را در پیش می گیرند، زنانی هستند که در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل بیست سالگی به سر می برند. اکثر افراد پر اشتها مانند کسانی که بیاشتهایی روانی دارند، مجذوب غذا هستند و ترس زیادی از اضافه وزن دارند و افسرده اند."
برخلاف بی اشتهایی روانی، پراشتهایی روانی در یک محدوده وزنی نرمال اتفاق می افتد، به همین دلیل گاهی تشخیص آن برای متخصصان هم مشکل است.
برچسب بیمار به کسی می چسبد که حداقل 2 بار در هفته و برای مدت 3 ماه این کار را انجام می دهد.
"درعلم پزشکی معیارهای مختلفی برای تعیین چاقی و لاغری افراد وجود دارد که معتبرترین و مشهورترین آنها "شاخص توده ی بدنی"یا BMI است.
این معیار از تقسیم وزن (بر حسب کیلوگرم) بر مجذور قد (بر حسب متر) به دست میآید.
طبق این معیار فقط کسانی که شاخص توده بدنی شان بین 19 تا 25 است، وزنی ایدهآل دارند."
مشاهده شده است که اغلب چاقی ها در اثر زیاد خوردن برای فروکش کردن عصبانیت یا اضطراب رخ می دهد.
اصولا این افراد برای گرسنگی غذا نمی خورند. این افراد، غالبا غذاهای پرچرب و پرکالری را مصرف می کنند تا از نظر روحی آرام شوند و به مسئله ای فکر نکنند.
در افراد احساساتی، غذا به عنوان ابزار روانی به کار می رود و فرد را از عصبانیت و خشمگین شدن رها می کند؛ به عنوان مثال 32 درصد اینگونه افراد، زمانی که خوشحالند، استیک و گوشت مصرف می کنند، 39 درصد آنان هنگامی که ناراحتند، بستنی یا شیرینی مصرف می کنند و 36 درصد آنها هنگامی که افسرده و خسته اند، چیپس و سیب زمینی سرخ شده می خورند.
نشانه های این گرسنگی کاذب به صورت کم وزنی، کم پشتی موها ، بیماری و ... می باشد.
بر اساس تحقیقات انجام شده، تفاوت زیادی در گرسنگی جسمی و گرسنگی از نظر احساسی وجود دارد.
- گرسنگی احساسی، ناگهان اتفاق می افتد، اما گرسنگی جسمی به تدریج رخ می دهد.
- افراد احساسی فقط به خاطر پُِرشدن معده غذا می خورند و با سرعت غذاهایی مثل بستنی، چیپس و پیتزا می خورند.
ولی در گرسنگی جسمی ، فرد به خاطر آنکه واقعا گرسنه است، غذا می خورد. این افراد کمتر می خورند و از همه مهم تر اینکه غذاهای سالم و مغذی می خورند.
مشاهده شده اولین خوراکی که افراد احساسی تمایل به مصرف آن دارند، بستنی است و بعد از آن در خانم ها شکلات و شیرینی و در آقایان پیتزا و استیک می باشد.
خوردن از روی احساسات بر روی وزن بدن تاثیر می گذارد و آن را از حالت تعادل خارج می کند. به طور کلی، اگر رژیم درستی بگیرید و مرتب ورزش کنید، مطمئن باشید که افزایش وزن نخواهید یافت، به شرط آنکه احساسات خود را نیز بتوانید کنترل کنید.
به سوالات زیر پاسخ دهید:
آیا گرسنگی در شما ناگهان ظاهر می شود؟
آیا هنگام استرس یا عصبانیت زیاد غذا می خورید؟
آیا بعد از صرف غذا، از اینکه غذا خوردید، احساس گناه می کنید؟
آیا غالبا تنها غذا می خورید؟
آیا بعد از یک اتفاق ناخوشایند غذا می خورید ،حتی اگر احساس گرسنگی نکنید؟
آیا دیدن غذا خوردن یک نفر، در شما انگیزش خوردن را به وجود می آورد؟
آیا شما غذا می خورید، به علت آنکه کاری ندارید؟
آیا علاقه به خوردن غذاهای ناسالم دارید؟
آیا برای راضی و خوشحال کردن خود، غذا می خورید؟
اگر به سوالات بالا جواب مثبت دهید، بدان معنی است که شما جزو گروه احساسی هستید.
تقریبا یک سوم زنانی که رژیم لاغری می گیرند ، دچار اختلالات غذا خوردن می باشند. این اشخاص باید اتفاقات اطراف خود را تجزیه و تحلیل کنند و باید بدانند که چه کاری از خوردن جلوگیری می کند و با آن کار رژیم خود را درست کنند.
1-افراد عصبانی
هنگامی که عصبانی هستید، غذا نخورید و یا اینکه احساسات خود را خاموش کنید و بعد غذا میل کنید.
2- افراد ناامید
این گروه از افراد معتقدند که هیج موقعیت خوبی برایشان پیش نمی آید و قادر به انجام هیچ کاری نیستند. لذا با خود می گویند: «چرا باید به سلامتی و وزن خود اهمیت بدهم. غذا خوردن به من کمک می کند تا از این مسائل رهایی یابم.»
3- افرادی که عدم کنترل در زندگی دارند
این گونه افراد معتقدند زندگی برایشان مشکل شده و همه برای آنها قانون وضع می کنندو با خود می گویند:«اما خوشبختانه برای خوردنم، خودم مسئولم. پس من هر چقدر می خواهم می خورم.»
4- افراد حساس و خواهان تشکر و قدردانی از اطرافیان خود
کاری را انجام داده اید و هیچ کس به آن کار توجهی نمی کند و از شما قدردانی نمی کند. برای اینکه خود را خوشحال کنید، با خود می گویید که خودم می دانم چه کار مهمی انجام داده ام، پس جشن می گیرم و از خودم پذیرایی می کنم و امشب را به عیش و نوش می گذرانم.
لازم به ذکر است زنان از آنجایی که روحیه لطیفی دارند، بیشتر در معرض این مشکل می باشند. لذا برای جلوگیری از این افکار، از آنها تعریف کنید.
5- افراد خسته
احساس تنهایی و بی کسی می کنید، هرکسی مشغول کاری است و هیچ کس به شما توجه نمی کند. اما تنها چیزی که برای رفع تنهایی وجود دارد، غذاست.
1- ورزش کنید. ورزش باعث کاهش استرس و عصبانیت می شود و به شما انرژی و روحیه می دهد.
2- آب بنوشید. نوشیدن آب باعث جلوگیری از ورود کالری اضافی به بدن می شود.
3- راه بروید.
4- به دوستتان زنگ بزنید.
5- چای بنوشید.
6- ورزش یوگا انجام دهید.
7- بهترین راه حل آن است که برنامه غذایی خود را هفتگی تغییر دهید و این برنامه را هر روز رعایت کنید.
8- بنشینید و با خود فکر کنید تا راه حلی برای شاد شدن را بیابید.
9- خوشحال باشید از اینکه سالم هستید و می توانید به دیگران کمک کنید.
مقابله با پُرخوری عصبی
متخصصین بیماری های اعصاب و روان به اهمیت آموزش بیمار از سوی درمانگر، در مقابله با پُرخوری عصبی یا بولیمیا (bulimia) معتقدند. آموزش ها می توانند شامل موارد زیر باشند:
* وزن بدن:
باید به بیمار درباره وزن مطلوب برای سن و قد او ، اطلاعاتی ارائه کرد. باید به او اطمینان داد که نگران وزن دقیق مطلوب نباشد و از انتخاب رژیم غذایی بیش از حد متوسط، پرهیز کند.
* پیامدهای جسمی پرخوری عصبی، استفراغ عمدی و ملینها:
همه بیماران باید درباره عوارض جسمی پُراشتهایی عصبی مطلع باشند. به طور مثال باید درباره اختلال مواد معدنی و الکترولیت ناشی از استفراغ و استفاده از ملین یا مسهلها، بزرگ شدن غده ترشح کننده بزاق، فرسایش مینای سطح داخلی دندانهای پیشین و بی نظمی در عادت ماهیانه، اطلاعاتی داشته باشند. البته از میان این ها اختلالات الکترولیتی از نظر طبی جدی و خطرناکاند.
* مفید نبودن استفراغ عمدی و مصرف مسهلها برای کنترل وزن:
جوانان و نوجوانان مبتلا به اختلال رفتار پُرخوری حریصانه، باید بدانند که با مصرف مقدار زیاد غذا، مقدار زیادی انرژی وارد بدن می شود و استفراغ عمدی، همه موادی را که خورده شده، دفع نمی کند و استفاده از مسهلها، اثر بسیار کمی در دفع انرژی دارند و اثر آنها در کاهش وزن بدن مانند داروهای مدر، کوتاه مدت است.
* آثار ناگوار رژیم غذایی:
سه نوع برنامه غذایی وجود دارد:
- پرهیز از خوردن در فواصلی از روز
- پرهیز از خوردن انواع خاصی از غذاها
- محدود کردن مقدار کلی غذایی که خورده می شود
بیشتر بیماران مبتلا به پُرخوری عصبی، از هر سه نوع برنامه غذایی پیروی می کنند و اغلب به طرز افراطی، این کار، بیش خواری را بیشتر می کند. هدف این است که بیمار به این نتیجه برسد که باید رژیم غذایی را کنار بگذارد و این نکته باید در سراسر دوره درمان ادامه یابد.
چه باید کرد؟
* تجویز یک الگوی منظم غذایی:
بیمار باید غذای خود را به سه یا چهار وعده تعیین شده، به علاوه یک یا دو وعده از غذای سبک که از پیش مشخص شده است، محدود کند.
نباید بیش از سه ساعت، بین وعدههای غذایی فاصله باشد و بیمار باید همیشه زمان وعده بعدی را بداند.
در فاصله این وعدههای غذایی، باید کوشش کند تا از خوردن هر ماده غذایی پرهیز کند. خوردن غذا در سه وعده باعث می شود که از انجام دادن تلاشهای غیر واقع بینانه برای به تعویق انداختن خوردن، جلوگیری شود و به این ترتیب یکی از انواع فعالیتهای رژیمی حذف شود.
البته این الگوی غذایی باید متناسب با مسئولیتهای روزانه بیمار تنظیم شود و معمولاً لازم است که در تعطیلات آخر هفته، تغییراتی در این الگوی صرف غذا داده شود.
برخی از بیماران تمایلی به خوردن غذای اصلی یا غذای سبک در وعدههای منظم ندارند، چون فکر می کنند افزایش وزن پیدا می کنند. باید اطمینان داد که معمولاً برعکس این موضوع اتفاق می افتد، چون پیروی از این الگوی غذایی از افراط در پُرخوری عصبی و حریصانه می کاهد و به این ترتیب، مقدار کالری که وارد بدن می شود، کم خواهد شد.
امروز کاملاً معلوم شده است که: ورزش و حرکات بدنی و رعایت اصول بهداشتی در دوران بارداری نه تنها برای مادران مفید است بلکه در سلامت جنین نیزاثرات بسیار خوبی دارد. انجام حرکات ورزشی بخصوص در دوران بارداری باعث زیاد شدن سرعت گردش خون در بدن به ویژه در رحم می شود. زیاد شدن گردش خون و تغذیه بهتر باعث رسیدن اکسیژن به سلولها شده که مهمترین قسمت آن مغز جنین است که این خود باعث کم شدن ناراحتی های مغزی به هنگام تولد می گردد.
آسان شدن زایمان موقعی امکان پذیر است که زنان جامعه، برنامه و دستورات حرکات ورزشی را در دوران بارداری به دقت انجام دهند و بهترین راه برای کمک به این برنامه انجام مرتب حرکات ورزشی روزانه به مدت 5 الی 20 دقیقه است که مفیدترین و مهمترین آنها حرکات تنفسی و تمریناتی است که زن باردار را برای چند دقیقه به استراحت مطلق مجبور می کند.
از نظر روانی انجام حرکات ورزشی باعث می شود که زن باردار با اطمینان روحی بیشتری کودک خود را بدنیا بیاورد. معمولاً زنانی که ورزش می کنند از درد دوران حاملگی کمتر شکایتی دارند و کم و بیش این دوران را به راحتی می گذرانند زیرا عضلات ناحیه شکم آنها قوی شده در نتیجه جنین را براحتی حمل می کنند
در مورد وضع حمل دو نظر وجود دارد:
اول اینکه چون در اثر ورزش کردن عضلات ناحیه لگن ضخیم و بزرگ می شوند. باعث می شود که انعطاف پذیری در آنها کم شده و در نتیجه زایمان به سختی انجام می گیرد. گروهی از صاحب نظران معتقدند که علاوه بر این بر اثر تقویت عضلات شکم و لگن زمان زایمان کوتاهتر می شود.
طبق تحقیقات انجام شده درباره میزان فعالیتهای ورزشی مناسب در دوران حاملگی چنین نتیجه گرفته شده است که زنان به علت اینکه در چهار ماهه اول دوران بارداری اتصال جنین با رحم کامل نیست و چنانچه باید و شاید بر جدار رحم نچسبیده است بایستی از انجام ورزشهای سنگین مثل وزنه برداری، پرشها، اسکی و غیره که ممکن است باعث جابجا شدن یا پایین افتادن رحم زن می شود خودداری کنند و حتماً با مشورت پزشک به ورزشهای سبک و ژیمناستیک بپردازند، تا بین ماه چهارم و هفتم حاملگی می توانند به ورزشهای سبک مناسب داشته باشند. در هفته های آخر دوران حاملگی فقط حرکات ژیمناستیکی که باعث آسان شدن زایمان می شود تحت نظر مربی می توان ادامه داشته باشد.
بطور خلاصه به چند فعالیت بدنی که بر دوران حاملگی برای زنان مفید است اشاره می شود:
- پرشهای سبک از ماههای اول تا نیمه ماه شش مفید است.
- فعالیتهای آرام از ماه اول تا آخر ماه پنجم مجاز است.
- سفرهای کوتاه با ماشین و روابط زناشویی تا آخر ماه هفتم بلااشکال است.
- گردش ویژه دوران بارداری از ماه پنجم تا آخر ماه نهم می تواند انجام گیرد.
- پرواز با هواپیما از ماه اول تا آخر ماه ششم مجاز است.
- گردش و پیاده روی باید از روزهای اول بارداری تا آخر ماه نهم انجام گیرد.
علاوه بر این تحقیقات نشان می دهد ورزش باعث زیاد شدن اشتها در ماههای اول حاملگی، هضم غذا، اجابت مزاج بموقع، خواب راحت و مهمتر از همه آماده نمودن زن حامله برای یک زایمان راحت و تقریباً بدون درد و جلوگیری از عوارض حاصله از شل شدن ماهیچه های شکم، پایین افتادن رحم و قسمتی از احشاء و سایر قسمتهای داخلی لگن تغییر جهت های رحم و طولانی شدن و اشکالات غیر عضوی زایمان می شوند. با شل شدن ماهیچه هایی که در کار زایمان دخالتی ندارند، رحم به انجام کار بهتری قادر بوده و با همان انرژی کار بیشتری انجام می دهد. بعلاوه زمان زایمان را تا 40 درصد کم کرده و آرامش و استراحت مادر را کم یا بطور کلی از آن بی نیاز می کند. بعلاوه نوزادان اینگونه زنان کمتر دچار علائم کم شدن اکسیژن می شوند.
با توجه به ناراحتیهایی که زنان باردار را تهدید می کند نیاز به آموختن ورزشهای دوران بارداری و بعد از آن و آگاه ساختن زنان حامله به انجام حرکات در این دوران و در نتیجه زایمان بدون درد بخوبی احساس می شود.
خلاصه اینکه حرکات منظم ورزشی گردش خون را بهتر کرده و باعث با نشاط شدن عضلات می شود در نتیجه باعث شادابی و سرزندگی زنان باردار می شود. لازم به تذکر است مادرانی که دوران حاملگی را با فعالیتهای ورزشی همراه می کنند بعد از زایمان دوران نقاهت بسیار کوتاهی را خواهند داشت.
چگونه یک نوار قلب را تفسیرکنیم؟(2)
در مقاله ی قبلی با فیزیولوژی قلب و مشخصه های اصلی یک نوار قلب آشنا شدیم. لازم به ذکر است حتما باید نوار قلبتان را به متخصص نشان دهید و تنها به مطالب تئوری موجود اکتفا نکنید چرا که قلب, گنجینه ای گرانبهاست و حفظ آن باعث حفظ زندگی می شود. در این قسمت سعی می کنیم با تشخیص برخی بیماری های قلبی شایع, از روی نوار قلب , علایم بیماری ها و راه های درمانی آن آشناشویم. لازم به یادآوری است اسامی داروها تنها به جهت آشنایی بیان می گردد و از مصرف خودسرانه ی این داروها بپرهیزید.
چکیده ای از مطالب قسمت اول
الکتروکاردیوگرام (Electrocardiogram) یا نوار قلب, به نمودار ثبت شده ی تغییرات پتانسیل الکتریکی ناشی از تحریک عضله قلب گفته میشود. معمولاً با مخفف ECG یا EKG (مورد دوم مخفف کلمه ی آلمانی Elektrokardiogramm) مشخص میشود. دستگاه الکتروکاردیوگراف، این نمودار را بر روی نوار کاغذی خط کشی شدهای به طور پیوسته ضبط میکند. اطلاعاتی که روی الکتروکاردیوگرام ضبط میشود نشان دهنده امواج الکتریکی محرک قلب میباشد. این امواج نمایشگر مراحل مختلف تحریکات قلبی هستند.
الکتروکاردیوگرام طبیعی از یک موجP, یک کمپلکس QRS و یک موجT تشکیل شده است. کمپلکس QRS غالبا, اما نه همیشه, دارای سه موج مجزای Q, R و S است. موج P حاصل پتانسیل های الکتریکی دپلاریزاسیون( حرکت به سمت پتانسیل مثبت) دهلیزها قبل از شروع انقباض آنها و نمایانگر جریان الکتریکی در حفرات بالائی قلب ( دهلیزها ) است. کمپلکس QRS هم حاصل پتانسیل های الکتریکی دپلاریزاسیون بطن ها پیش از انقباض آنها و نشاندهنده جریان الکتریکی در حفرات پائینی قلب (بطن ها) می باشد, یعنی زمانی که موج دپلاریزاسیون در حال گسترش در بطن هاست. بنابراین هم موجP و هم اجزا ی کمپلکس QRS امواج دپلاریزاسیون هستند. موج T هم نمایانگر دوره استراحت کوتاه قلب است ، زمانی که بین دو ضربان قلب دوباره شارژ می شود.
موج p => دپلاریزه شدن دهلیزها
کمپلکس QRS =>دپلاریزه شدن بطن ها + رپلاریزاسیون دهلیزها
موج T => رپلاریزاسیون بطن ها
تپش قلب
تا به حال شده در حال خواندن کتاب یا نشستن و بی تحرکی, ناگهان به مدت کوتاهی دچار تپش قلب شده باشید؟
یکی از شایع ترین بیماری های قلبی که در نوار های قلب مشاهده می شود تاکیکاردی است.
تاکیکاردی یا تند شدن غیرطبیعی ضربان قلب, عبارت است از تندی ضربان قلب به نحوی که قلب بسیار سریع تر از حالت طبیعی می زند بدون این که فرد فعالیت زیادی داشته باشد. این تندی ضربان قلب بین 150 تا 300 ضربان در دقیقه است . فردی که بیماری قلبی ندارد ممکن است با ورزش ضربان قلب را به 160 بار دقیقه یا بیشتر هم برساند که این امر طبیعی است و مشکلی محسوب نمی شود.
این الکتروکاردیوگرام از همه جوانب جزسرعت ضربان طبیعی است, به طوری که فاصله ی زمانی بین کمپلکس QRS نشان می دهدکه ضربان به جای حالت معمول 72بار در دقیقه 150بار در دقیقه است.انواع تند شدن غیرطبیعی ضربان قلب عبارتند از فیبریلاسیون دهلیزی ، تند ضربانی سینوسی ، تند ضربانی فوق بطنی ، و تند ضربانی بطنی .همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید این نوار قلب متعلق به بیماری با تاکیکاردی است.
این حالت می تواند در افراد جوانی که هیچ گونه شواهدی از بیماری ندارند رخ دهد، اما در عین حال در افراد مسنی که دچار بیماری سرخرگ های قلب هستند نیز رخ می دهد.علل اصلی تاکیکاردی عبارت است از افزایش دمای بدن, تحریک قلب با اعصاب و مسمومیت های قلبی.
تا دمای 105 درجه فرانهایت به ازای هر یک درجه فارنهایت افزایش بدن, ضربان قلب 10درجه افزایش می یابد, پس از آن ممکن است ضربان قلب کند شود, زیراتب باعث تضعیف تدریجی عضله قلب می شود. علت تاکیکاردی در هنگام تب این است که دمای بالا موجب افزایش سرعت متابولیسم گره سینوسی می شود و این نیز تحریک پذیری و سرعت ریتم را مستقیما بالامی برد. درمورد تحریک قلب با اعصاب می توان بیماری را مثال زد که خون از دست داده است و وارد شوک می شود, تحریک رفلکسی قلب با اعصاب موجب افزایش سرعت ضربان به 150تا 180بار در دقیقه می شود.
از علایم شایع در تپش قلب می توان به زنش نبض بین 100-180 بار در دقیقه که بسیار سریع تر از حالت طبیعی است, غش کردن یا احساس نزدیک بودن مرگ, درد قفسه سینه, سرفه ناخودآگاه, تنگی نفس اشاره کرد.
نکته ی مهم در رابطه با تاکیکاردی یا تپش قلب
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دچار یک حمله تند ضربانی نامنظم قلب شده اید که در عرض 5-7 دقیقه برطرف نشده است .اگر تنگی نفس رخ دهد. اگر درد قفسه سینه به وجود آید.در این شرایط حتما به پزشک مراجعه کنید.
تاکیکاردی حمله ای و انواع آن
اصطلاح ((حمله ای)) بدین معناست که تندی ضربان قلب به صورت حمله ای و ناگهانی شروع می شود و به مدت چند ثانیه, چند دقیقه, چند ساعت یابیشتر طول می کشد سپس حمله به همان شکلی که آغاز شده بود خاتمه می یابدو همزمان گره ی اصلی ضربان را مجدد در دست می گیرد.غالبا با این حرکت تاکیکاردی حمله ای متوقف می شود اما گاهی اوقات می شود با فشار بر پایین گردن این گره را تحریک کردو تاکیکاردی را متوقف ساخت.
از داروهای مختلف می توان جهت درمان استفاده کرد.غالبا از کینیدین و لیدوکایین برای این منظور استفاده می شود.
تاکیکاردی حمله ای دهلیزی
سرعت ضربان از حدود 95 ناگهان به 150 ضربه در دقیقه افزایش می یابد.اگر از نزدیک به الکتروکاردیوگرام(نوارقلب) بنگریم پیش از هر کمپلکسQRS-T در زمان ضربان تند قلب, یک موج وارونه P می بینم که تاحدودی بر روی موج طبیعی T مربوط به ضربان قبل افتاده است.این حالت نشان می دهد که منشا این تاکیکاردی حمله ای در دهلیز است.
تاکیکاردی حمله ای گره ی A-V
این تاکیکاردی حمله ای غالبا ناشی از یک ریتم نابجای مربوط به گره ی A-V است.این حالت معمولا باعث می شودکمپلکس های QRS-T طبیعی بمانند ولی امواج P محو یا حذف می شوند.تاکیکاردی حمله ای دهلیزی یا گره ی A-V (هردو تاکیکاردی فوق بطنی نام دارند) معمولا در افرادظاهرا سالم و جوان ایجاد می شود.این افراد عموما پس از نوجوانی بدون هیچ گونه زمینه تاکیکاردی به رشد خود ادامه می دهند به طور کلی, تاکیکارد ی فوق بطنی موجب وحشت شدید فرد می شود و ممکن است در خلال حمله باعث ضعف شود, اما حملات به ندرت موجب زیان دائمی می شوند.
تاکیکاردی حمله ای بطنی
این شکل تصویری شاخص از یک حمله کوتاه تاکیکاردی بطنی رانشان می دهد.
تاکیکاردی حمله ای بطنی معمولا به دو دلیل خطرناک است: اولا این نوع تاکیکاردی معمولا فقط زمانی ایجاد می شود که آسیب ایسکمیک چشمگیر در بطن ها وجود داشته باشد.ثانیا تاکیکاردی بطنی غالبا باعث پیدایش حالت مرگبار فیبریلاسیون بطنی می شود.زیرا عضله بطن مکرر و به سرعت تحریک می شود.گاهی مسمومیت با دیژیتال که برای درمان قلب به کار می رود باعث ایجاد کانونهای تحریک پذیر می شود که تاکیکاردی بطنی ایجادمی کنند. متقابلا از کینیدین که دوره تحریک ناپذیری عضله قلب را افزایش می دهد و آستانه تحریک را بالا می برد می توان برای بلوک کانونهای مولدتاکیکاردی بطنی استفاده کرد.
حمله ی قلبی (انفارکتوس عضله قلب)
حمله ی قلبی هنگامی بروز می کندکه یک یا چند شریان کرونری یا شاخه های آنها مسدود شود و در نتیجه خون نتواند به عضله قلب برسد. بدون اکسیژن و مواد مغذی عضله قلبی می میرد(انفارکتوس عضله ی قلب)علت شایع حمله ی قلبی تشکیل تدریجی لخته ی خون (ترومبوز) روی یک توده ی اترواسکلروزی (اتروما) است که قبلا به طور نسبی رگ رامسدود کرده است وقتی رگ کاملا مسدود شد,جریان خون قلب به سرعت متوقف می شود.عضله ی مرده و آسیب دیده ای که در اثر حمله ی قلبی باقی می ماندباعث میشود قلب بخشی از کارایی خود را از دست بدهد,زیرامیزان خونی که قلب تلمبه می کند به انقباض عضلانی وابسته است.هنگامی که بیش از 50 درصد عضله قلب از بین برود به علت آثارنامطلوب حملات قلبی یا انفارکتوس جدید, شوک و مرگ پدید می آیدزیرا قلب نمی تواند برای حفظ حیات خود خون کافی را فراهم کند.
علائم حمله ی قلبی بستگی به میزان آسیب عضله ی قلب دارد.تقریبا 20 درصد قربانیان هیچ علامتی را مشاهده نمی کنند و از ابتلاء خود به حمله ی قلبی آگاه نیستند.بنابراین ممکن است تنها هنگامی متوجه حمله ی قلبی خود شوند که پزشک شواهدی از یک انفارکتوس قدیمی را در نوار قلبی شان پیداکند.
بااین حال اکثر قربانیان دچار درد یا ناراحتی قفسه ی سینه می شوند.این درد ممکن است از یک احساس سوء هاضمه تا یک درد خرد کننده ی قفسه ی سینه با احساس فشار زیر استخوان جناغ که به پشت , فک یا بازوی چپ منتشرمی شودمتغییر باشد.سایر علایم عبارتند از : ضعف , تنگی نفس باشد.
داروهایی که به سرعت لخته های خون را حل می کنند , داروهای ضد درد , داروهای ضد بی نظمی قلب و داروهای ضد آنژین صدری ، مثل مسدودکننده های بتا آدرنرژیک یا مسدودکننده های کانال کلسیمی ، برای پایدار کردن نامنظمی ضربان قلب،داروهای ضد انعقاد برای جلوگیری از تشکیل لخته خون , نیتروگلیسیرین برای گشاد کردن سرخرگ ها و افزایش خونرسانی قلب, داروی دیژیتال برای تقویت انقباضات عضله قلب و پایدار کردن ضربان قلب در این جور موارد کاربرد دارند.
در قسمت بعدی با دیگر بیماری ها و شکل آنها در نوار قلب آشنا می شویم.
ادامه مطلب ...