کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

علت تاخیر کلا‌می کودکان

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg
تکامل کودک به رشد سیستم عصبی، مغز و اعصاب – وابسته است. در زمان تولد هنوز بسیاری از اعصاب میلین ندارند. پوشش میلین در هر عصب باعث هدایت سریع تکانه ها می شود. تشکیل پوشش میلین به دور اعصاب خارج مغز حدود ۲ سال طول می کشد و علت عدم هماهنگی رفتارهای یک کودک شیرخوار و نوپا همین است. الگوی تکامل اعصاب شیرخوار از سر به سمت پاهاست یعنی او اول کنترل سر را می آموزد و بعد با کمک دست هایش کارهایی را انجام می دهد و همین طور تا ۲ سالگی قادر به کنترل مثانه و روده ها می شود. به خاطر همین است که شما تا قبل از ۲ سالگی نمی توانید به بچه ها توالت رفتن را بیاموزید. تست های تکاملی می تواند روند تکامل را بسنجد. از هماهنگی و قدرت استفاده از عضلات بزرگ و کوچک تا وضعیت تکلم و مهارت های اجتماعی، همه با این تست سنجیده می شود.
http://www1.jamejamonline.ir/Media/images/1391/03/05/100812924376.jpg

بدون شک حرف زدن بچه‌ها و شنیدن اولین کلمات از زبان آنها یکی از شیرین‌ترین و مهم‌ترین اتفاقات زندگی هر پدر و مادری است. برای همین هم از زمانی که والدین فکر می‌کنند کودک بتدریج باید حرف بزند، او را تشویق می‌کنند تا کلمات ساده را تکرار کند. البته علاوه بر ذوق و شوق والدین، نباید فراموش کنیم حرف زدن و پیشرفت مهارت‌های گفتاری بر سایر جنبه‌های رشد کودک نیز تاثیر می‌گذارد.با این حال، اگر کودکی دیر شروع به حرف زدن کند، چاره چیست؟ چه کار باید کرد و اصلا چطور باید متوجه شد تاخیر کودک در حرف زدن غیرعادی است؟درست است که امکان دارد کودکی زودتر یا دیرتر شروع به حرف زدن کند یا راه برود اما اگر آنها را به حال خود رها کنیم، فرصت های طلایی که می تواند بر سرنوشت آنها اثر بگذارد را از دست می دهیم. اغلب خانواده ها می گویند عمو یا عمه یا بچه فلانی هم دیر حرف زد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. می خواهم بپرسم اگر او به جای ۳ سالگی در ۱ یا ۲ سالگی حرف می زد آیا از جایگاه اجتماعی و علمی که امروز داشت فراتر نبود؟ هیچ کس نمی تواند به این پرسش جواب دهد. چون چیزی برای مقایسه وجود ندارد. از همه مهم تر اینکه ملاک و مشکل ما حرف زدن نیست. هدف ما افزایش توانایی ها و مهارت های او برای زندگی آینده اش است و نگرانیم که از آنها عقب بماند. ما قصد داریم قبل از اینکه مغز کودک حدود ۳ تا ۵ سالگی اولین مرحله پیرایش داده ها را انجام دهد و به جست وجوی سلول های غیرفعال خود بپردازد تا آنها را حذف کند، همه سلول ها را به صورت پویا و فعال درآوریم.

مغز ما سعی می کند سلول های غیرفعالی که بی جهت فضا اشغال کردند و انرژی مصرف می کنند منزوی کند و در عوض بر راه ارتباطی دیگر سلو ل هایی که ارتباط فعالی با هم دارند بیفزاید. قضیه پیچیده است اما با مثال ساده ای می توان گفت مغز ما مانند مهندس باهوشی عمل می کند که برای سهولت عبور و مرور بین دو شهر پرتردد علاوه بر گسترش مسیرهای اصلی، مسیرهای فرعی و میانبر هم می سازد و هزینه و انرژی لازم را از منابع بین شهری که آنچنان ارتباطی با هم ندارند تامین می کند. به هر حال نیازی نیست سلول هایی که غیرفعال اند انرژی مساوی با سلول های فعال دریافت کنند. حالا خود شما بگویید اگر کودک ۱۵ ماهه به مهارت های لازم برسد و اطلاعات بیشتر و بیشتری به او بدهید و در نهایت تعداد سلول های غیرفعال و حذف شده کمتر شوند آیا در بزرگسالی سرعت پردازش اطلاعات و قدرت استفاده از بخش های مختلف مغزش مساوی با نمونه دوم است که والدینش تا ۳ یا ۵ سالگی کاری به کار او نداشته اند؟

شایدهمین حالا با خود بگوییدچه عجله ای برای چهار دست و پا رفتن، راه افتادن یا سخن گفتن بچه ها وجود دارد؟ بسیاری از کودکان در خانواده ما تا ۲ سالگی یا حتی بیشتر نه راه می رفتند و نه حرف می زدند اما حالا مانند دیگر بچه ها مشغول شیطنت هستند....این موضوع ها که غصه خوردن ندارد؛ چیزی نیست؛ درست می شود! حتی پزشکان هم می گویند نقاط عطف تکاملی تقریبی و میانگین هستند. این روند امکان دارد در خانواده ای مورثی باشد پس جای نگرانی نیست.همه صحبت های شما و افکاری که به ذهنتان می رسد، درست هستند اما مطمئنم بعد از همراه شدنتان با سوژه این هفته و دانستن واقعیت هایی که از آن بی خبرید نظر خود را تغییر خواهید داد و قطعا از خود می پرسید آیا کودک شما هم اختلال تکاملی دارد یا نه؟

پسر دو ساله ای که هنوز نمی تواند صحبت کندوقادر به بیان تعدادی کلمه نیست ودر مقایسه با همسالانش عقب ‌تر است. شما به یاد می ‌آورید که خواهر او در این سن می ‌توانست یک جمله کامل را بیان کند. به امید این که او بزودی بهبود خواهد یافت، مشورت با متخصصان را به تاخیر می ‌اندازید. شما به خود می ‌گویید «برخی بچه‌ها سریع شروع به راه رفتن می‌ کنند و برخی سریع‌ تر صحبت می ‌کنند، پس جای نگرانی نیست»!

این نگرانی در بین والدین فرزندانی که در صحبت کردن تاخیر دارند، ‌رایج است. اگر چه ممکن است والدین آهسته بودن رشدرا در جنبه ‌های دیگری از فرزند خود نیز مشاهده کنند اما در مشورت با متخصصان تردید داشته و آن را به تاخیر می ‌اندازند. برخی حتی برای خود دلیل‌‌ هایی نیز می ‌آورند مثلا در خصوص دیر زبان باز کردن کودک خود می ‌گویند «او بزرگ ‌تر خواهد شد و مشکلش رفع می ‌شود» یا «او به کارهای فیزیکی بیشتر از صحبت کردن علاقه دارد.» دانستن این که در صحبت کردن و مهارت‌ های کلامی چه چیز معمول و نرمال است و چه چیز نیست، ‌می‌ تواند به شما کمک کند که بدانید کودکتان واقعا نیاز به کمک دارد یا خیر.

نیمکره چپ مغز انسان به مهارت‌های زبانی او مربوط می‌شود و گفتار نیز در واقع همان توانایی‌های زبانی است که تغییر شکل داده و قابل شنیدن می‌شود. بنابراین برای این ‌که فردی بتواند بخوبی صحبت کند، علاوه بر این ‌که مغز و سیستم اعصاب، اندام‌های گفتاری و گوش او باید سالم باشد، داشتن هوش بیشتر از 50 درصد و حافظه شنیداری و بینایی مناسب نیز ضروری است.کودکان به طور طبیعی از دوران نوزادی صداهای گفتاری را از محیط اطراف جذب می‌کنند و از حدود 6 ماهگی شروع به قان و قون کردن می‌کنند. البته باید توجه داشته باشید آنچه بچه‌ها در این سنین می‌گویند، معنای خاصی ندارد و به چیز مشخصی اطلاق نمی‌شود؛ به عنوان مثال تکرار کلمه «ماما» یا «بابا» به معنای کلمات «مادر» و «پدر» نیست و فقط بازی با صداهایی است که زیاد در محیط می‌شنوند.به طور معمول کودکان از یکسالگی شروع به حرف زدن می‌کنند و در این سن تعداد واژگان بیانی آنها به طور متوسط سه کلمه است؛ البته تعداد دقیق کلمات متفاوت بوده و ممکن است بچه‌ای در یکسالگی کمتر از 3 کلمه یا بیشتر از آن بگوید. در یک سال و نیمگی هم تعداد واژه‌ها به طور متوسط باید 20 عدد باشد و در 2 سالگی این تعداد به 50 عدد می‌رسد. وقتی کودک 3 ساله می‌شود، تعداد کلمات ناگهان افزایش چشمگیری می‌یابد و انتظار می‌رود کودک 900 کلمه داشته باشد.


هنگامی که تعداد واژه‌ها به 50 عدد می‌رسد یعنی از حدود 2 سالگی، کودک بتدریج کلمات را کنار هم می‌گذارد و شروع به جمله‌سازی می‌کند. بنابراین انتظار داریم کودکان در 2 سالگی بتوانند بیان عبارت‌های دو کلمه‌ای و جمله گفتن را آغاز کنند.سن حرف زدن بچه‌ها و تعداد لغاتی که باید در سنین مختلف داشته باشند، به طور متوسط بیان می‌شود و هیچ وقت برای همه یکسان نیست،گاهی ممکن است کودکان دیرتر از سنی که گفته شد، شروع به صحبت کنند و در این زمینه تاخیر داشته باشند؛ به طوری که گفته می‌شود یک دختر ممکن است بدون این ‌که مشکلی داشته باشد، تا 2سالگی حرف نزند و همچنین یک پسر ممکن است بدون وجود مشکل تا 3 سالگی صحبت نکند.

خصوصیات یک کودک با توانایی گفتار سالم و بدون تاخیر: شیرخوار شما به تدریج باید مهارت هایی را به دست آورد و اگر هیچ یک آنها را کسب نکرده باشد در معرض خطر پیشرفت اختلالات تکاملی است. قبل از بیان علائم هشدار یادآوری می کنم که وجود هر یک از علامت های ذیل صرفا نشانه نیاز به مراقبت و توجه بیشتر به رشد توانایی های کودک است و به هیچ وجه نمی توان در قدم اول بدون معاینه کامل شیرخوار انگ بیمار بودن را به وی زد. بسیاری از اختلال ها می تواند ناشی از محیطی باشند که کودک در آن رشد می کند و با تغییر شرایط محیط زندگی می توان از تاخیرهای تکاملی جلوگیری کرد. کودکی که با او بازی نمی شود، مادر حوصله وقت گذاشتن با او را ندارد و محیط خانواده از نظر روانی متشنج است، از محیط خود محرک های خوبی برای تکامل به دست نمی آورد، هرچند که خودش بیمار نباشد. البته قابل ذکر است که تغذیه شیرخوار با شیر مادر جلوی بروز بسیاری از اختلالات را می گیرد. این کودکان محرک های محیطی را بهتر تجزیه و تحلیل می کنند و آرامش بیشتر و خواب بهتری دارند. در یافتن مشکل فرزندتان در توانایی ایجاد ارتباط و اطمینان پیدا کردن از نیاز او به توجهات و درمان ‌های خاص پزشکی، حائز اهمیت و البته کمی سخت است. البته می‌ توان با دانستن قوانین کلی در مورد خصوصیات یک کودک سالم و مقایسه فرزند خود با این خصوصیات تا حدودی به مشکل او پی برد.

 
قبل از 12 ماهگی

کودکان در این سن باید بتوانند نشانه‌ هایی را از خود بروز بدهند که نشان ‌دهنده استفاده از صداها برای ایجاد ارتباط با محیط اطراف باشد. اولین مراحل پیشرفت گفتاری، ایجاد صداهای نامفهوم توسط کودک است. همین‌ طور که کودک بزرگ ‌تر می ‌شود (حدود 9 ماهگی)‌ او شروع ردیف کردن صداها می ‌کند و سعی دارد تا آواهای مختلف را به هم پیوند بدهد و کلماتی مثل «ماما» و «بابا» را (بدون این‌که واقعا معنای دقیق این کلمات را بداند)‌ بیان کند.

12 تا 15 ماهگی

کودکان در این سنین باید محدوده وسیعی از اصوات کلامی را به کار ببرند و حداقل یک یا چند کلمه صحیح را بیان کنند (نه فقط «ماما» و «بابا»)‌. کلماتی مثل «توپ» از کلمات ابتدایی‌ است که کودک قادر به گفتن آن است. فرزند شما باید همچنین قادر به فهم و انجام دستورات باشد (مثلا «لطفا آن اسباب ‌بازی را به من بده.»)‌

 
18 تا 24 ماهگی

کودک باید تا 18 ماهگی دامنه لغاتی در حد 20 کلمه داشته باشد و تا 2 سالگی قادر باشد حدود 50 کلمه یا بیشتر را بیان کند؛ به کودک باید یاد داده شود که دو کلمه را با هم ترکیب کند مثل «بابا رفت.» یک کودک 2 ساله قادر به انجام دستورات دو قسمتی می‌باشد (مثلا لطفا عروسکت را بردار و لیوانت را به من بده.)‌

 
2 تا 3 سالگی

در این سن،‌ والدین اغلب شاهد یک تحول اساسی در صحبت کردن کودک خود هستند. دامنه لغات کودک شما به یکباره افزایش می ‌یابد و او می ‌تواند 3 کلمه یا بیشتر را با هم ترکیب کرده و جمله بسازد.درک کودک نیز در این سنین افزایش می ‌یابد. تا سن 3 سالگی کودک شروع به فهم این مطلب می‌ کند که «آن را روی میز قرار بده» یا «آن را زیر تخت بگذار» چه تفاوتی با هم دارند. در این دوران کودک شما همچنین باید شروع به تشخیص رنگ‌ ها و درک صفت‌ ها کند (مثل «بزرگ» در مقابل «کوچک»)‌.

 
اختلاف بین گفتار و زبان

اغلب «گفتار» و «زبان» با هم اشتباه می ‌شوند اما یک فرق اساسی بین آن دو وجود دارد: «گفتار» بیان کلامی زبان است و شامل تلفظ شمرده کلمات می ‌شود. اما «زبان» وسیع ‌تر است و به کل سیستم بیان و دریافت اطلاعات به روشی قابل فهم، مربوط می‌ شود. زبان چیزی است که طی یک ارتباط، فهمیده و فهمانده می ‌شود؛ به صورت کلامی، غیر کلامی یا نوشتاری.اگر چه مشکلات در گفتار و زبان با هم متفاوت است،‌ اما این دو اغلب با هم همپوشانی دارند. کودکی که مشکلات زبانی و تکلمی دارد شاید قادر به تلفظ صحیح کلمات باشد اما نتواند بیش از دو تای آنها را در کنار هم بیاورد. در مورد کودک دیگر ممکن است فهم گفتارش سخت باشد اما او قادر به استفاده از لغات و اصطلاحات برای بیان نظراتش باشد و دیگری ممکن است بتواند خوب صحبت کند اما در انجام دستورات و فهم آنها مشکل داشته باشد.

 
نشانه‌ های وجود مشکل احتمالی

اگر شما در مورد گفتار و تکلم کودک خود نگران هستید، در اینجا به چند نکته اشاره شده که با توجه به‌ آنها می ‌توانید در خصوص مشکل داشتن فرزندتان مشکوک شوید:باید نسبت به کودکی که به صداها پاسخ نمی ‌دهد یا نمی ‌تواند با در‌ آوردن صدا، منظور خود را برساند، دقیق باشید. بین 12 تا 24 ماهگی اگر در کودکتان موارد زیر را می ‌بینید آن را پشت گوش نینداخته و پیگیر باشید:

‌ استفاده نکردن از اشاره و ادا مثل تکان دادن دست در هنگام خداحافظی تا 12 ماهگی.

* استفاده از ایماء و اشاره در ارتباطات به جای به کارگیری کلمات تا 18 ماهگی.

* داشتن مشکل در تقلید صدا تا 18 ماهگی.

* داشتن مشکل در فهم درخواست ‌های کلامی ساده و انجام آنها.

قبل از 12 ماهگی،‌ کودک باید به صداها هم توجه نشان دهد کودکانی که نسبت به صداها عکس ‌العمل نشان نمی ‌دهند ممکن است دچار مشکلات شنوایی باشند.اگر کودک بزرگ‌ تر از 2 سال مشکلات زیر را داشت، حتما او را توسط متخصص مورد سنجش و بررسی قرار دهید:

* اگر او فقط می‌ تواند کلمات و عکس ‌العمل ‌ها را تقلید کند و خود قادر به تولید کلمات یا اصطلاحات به طور خود آگاهانه نیست.

* اگر فقط قادر به بیان صداها و کلمات خاصی که تکرار می ‌شوند می‌ باشد و نمی ‌تواند از گفتار برای ارتباط بیشتر استفاده کند.

* نمی ‌تواند دستورات ساده را بفهمد و اجرا کند.

* اگر تن صدای نا متعارفی دارد (مثلا صدای خشن و گوشخراش یا صدای تو دماغی دارد)‌.

* اگر گفتار کودک نسبت به سنش، قابل فهم نباشد. والدین باید حدود نیمی از گفتار کودک خود را در 2 سالگی متوجه شوند و در 3 سالگی حدود سه چهارم آن را بفهمند. تا 4 سالگی کلام کودک باید تقریبا به طور کامل فهمیده شود حتی به وسیله افرادی که او را نمی ‌شناسند.

 
http://www.aftabir.com/articles/health_therapy/illness/images/ab4aea90ec29e601c141ba24ca546f2e.jpg
دلایل تاخیر کلامی و زبانی: عوامل زیادی می‌ تواند باعث تاخیر کلامی و زبانی کودک شود. مثلا یکی از آن عوامل،‌ معیوب بودن سیستم تکلم کودک مثل مشکل در زبان یا سقف دهانش است. تا خوردن زیر زبان می‌ تواند حرکت زبان را در تولید کلام، محدود کند.بیشتر کودکانی که تاخیر کلامی دارند ممکن است مشکلاتی در مغز داشته باشند به طوری که ارتباط کافی در مغز برای ایجاد و تولید کلام وجود نداشته باشد. این نوع کودکان با مشکل در استفاده از لب ‌ها، زبان و فک برای تولید آوا مواجه هستند.

مشکلات گفتاری می ‌تواند تنها مشکل حاصله باشد یا شاید با مشکلات دیگری مثل مشکل در بلع هم همراه باشد. تاخیر در گفتار همچنین می ‌تواند نشان دهنده یک تاخیر کلی در همه زمینه ‌های رشد کودک باشد.مشکلات شنیداری نیز معمولا به تاخیر در سخن گفتن ارتباط دارد. پس اگر کودکی دچار مشکل گفتاری است حتما باید از نظر شنیداری آزمایش شود. چنین کودکانی احتمالا در فهم، تقلید و گفتار مشکل دارند.عفونت گوش،‌ خصوصا عفونت ‌های مزمن می ‌تواند روی قدرت شنیداری تاثیر بگذارد. باید به عفونت ‌های ساده ‌گوش (که می ‌تواند یک تهدید باشد)‌ اهمیت داد اگر چه شاید تاثیری روی گفتار نداشته باشد.

 گفتار درمانی
اگر خودتان یا پزشک کودکتان در خصوص مشکل ‌دار بودن کودک مشکوک شدید، یک آزمایش و بررسی مقدماتی توسط متخصص گفتار درمانی، بسیار ضروری است.متخصص گفتار درمانی، ابتدا به مهارت‌ های کلامی و زبانی کودک توجه کرده و آن را با توجه به جنبه ‌های دیگر رشد کودک بررسی می ‌کند. او تست ‌های استانداردی را انجام می‌ دهد و به دنبال نکته بر جسته ‌ای در خصوص پیشرفت گفتاری و زبانی کودک می ‌گردد. او بررسی می‌کند که کودک چقدر می ‌فهمد، چه می ‌تواند بگوید، آیا کودک سعی در برقراری ارتباط به روش ‌های دیگر مثل اشاره کردن و تکان دادن سر و غیره به جای گفتار دارد، او وضوح کلام کودک را بررسی می‌ کند، وضعیت دهان او (زبان، دهان و سقف آن) و عملکرد بخش‌ های مختلف دهان برای صحبت کردن و حتی غذا خوردن و بلع را مورد بررسی دقیق قرار می ‌دهد.اگر او تشخیص داد که کودکتان نیاز به درمان دارد، نقش شما در این زمینه بسیار حیاتی است. او به شما می ‌آموزد که چگونه در خانه با کودک خود تمرین کنید تا مهارت ‌های گفتاری او را بهبود ببخشید.

 
اقدامات والدین
ما با دو گروه از خانواده ها مواجه ایم. یکی والدینی که به طور غیرواقع بینانه ای مضطرب هستند و مدام با بروز هر تغییر حالت جسمی یا عادتی که در فرزندشان می تواند به دلایل عادی به وجود آید او را برای ویزیت نزد پزشکان مختلف می برند و در سوی دیگر این طیف، والدینی هستند که با اینکه می بینند فرزندشان مانند همسالان نیست به جای چاره جویی در پی بهانه تراشی و رفع مسوولیت هستند. بسیاری از نمونه های مشابه این خانواده ها وقتی به داد بچه می رسند که فرصت مناسب درمانی از دست رفته است.

پیشرفت در گفتار مخلوطی از طبیعت و ذات کودک و آموخته‌ ها و تربیت او است. ژنتیک می ‌تواند در این میان موثر باشد و هوش و استعداد کودک در یادگیری گفتار به او کمک کند اما به هر حال محیط اطراف هم بسیار تاثیرگذار است و نحوه تربیت کودک در توانمندی‌ های او نقش مهمی ایفا می ‌کند. وقتی در گفتار، زبان، شنوایی یا در رشد کودک مشکلاتی وجود داشته باشد، مداخله سریع والدین کودک می‌ تواند به او کمک کند. وقتی شما فهم بهتری از دلیل حرف نزدن کودک خود داشته باشید، می ‌توانید راه ‌هایی را برای بهبود رشد گفتاری او یاد بگیرید. در اینجا چند نکته کلی که در این زمینه می‌ توانید در منزل به کار برده و توسط آن به رشد گفتاری فرزندتان کمک کنید، آورده شده است:زمان زیادی را به برقراری ارتباط با کودکتان اختصاص دهید حتی در دوران نوزادی او. با او حرف بزنید، برایش شعر بخوانید و او را تشویق کنید تا صداها و اشارات را تقلید کند.

برای کودک خود کتاب بخوانید. این کار را از 6 ماهگی یا حتی زودتر آغاز کنید. حتما لازم نیست که همه کتاب را برای او بخوانید، کتاب‌ هایی که مناسب سن اوست و دارای تصاویری است که او را تشویق به تماشای آنها می‌ کند تهیه کنید. کم‌ کم سعی کنید به تصاویر اشاره کنید و نام آنها را بیان کرده و او را به این کار تشویق کنید. سپس می ‌توانید به صورت شعر وار برای او کتاب بخوانید.

از موقعیت ‌های روزانه برای تقویت گفتار کودک استفاده کنید. به عبارت دیگر با او در طی روز صحبت کنید. مثلا اسم میوه ‌ها را در مغازه میوه فروشی به او بگویید، به او توضیح دهید که در حین درست کردن غذا یا تمیز کردن خانه چه می‌ کنید، به اشیاء منزل اشاره کنید و در حین رانندگی نظر او را به صداهای اطراف خود جلب کنید. از او سوالاتی بپرسید و پاسخ‌ های او را تصدیق کنید (حتی اگر فهم آنها سخت باشد.) منظور خود را به صورت ساده بیان کنید اما هرگز از «کلام بچگانه» استفاده نکنید و سعی نداشته باشید تا با لحن یک کودک صحبت کنید. هر چه زودتر به مشکلات گفتاری کودک خود پی ببرید، بهتر می‌توانید او را درمان کنید. شما در قبال فرزند خود مسوول هستید. با کمک گرفتن بموقع از متخصص و وقت گذاشتن، کودک شما در آینده قادر به برقراری ارتباط مناسب با شما و دنیای اطراف خواهد بود.

بچه ها برای رشد نیازمند امنیت و محیطی آرام و پرعاطفه هستند. گاهی اوقات والدین آنچنان درگیر مشغله های کاری و اجتماعی، ادامه تحصیل یا خدای ناکرده درگیری های جدی با همسر و خانواده می شوند که از یاد می برند کودک یک ساله آنها مراحل رشدش را به درستی طی می کند یا خیر. مادران شاغل باید طوری تنظیم وقت و برنامه داشته باشند که در درجه اول به خود و سلامت جسمی و روانی خویش بپردازند و دقت کنند مبادا به رابطه دوستانه ای که با همسرشان دارند خدشه وارد شود، در ثانی باید برای فرزندان خود به طور جداگانه و برحسب سن و موقعیت شان وقت بگذارند. نباید فشار کاری آنها را از این موارد غافل کند. شاید لازم باشد تاکید کنم اگر با همسرتان کشمکش دارید باید به خاطر فرزند کوچک و در حال رشدتان هر چه سریع تر نسبت به حل و فصل آن اقدام کنید. گاهی دیده ایم کودک یک ساله ای که در حال زبان باز کردن است به خاطر اختلاف والدین و حتی طلاق دچار لکنت می شود و تا آخر عمر با این مشکل درگیر خواهد بود.