کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

درک قدرت معجزه در ذهن -عملکرد ضمیر ناخودآگاه

درک قدرت معجزه در ذهن .
http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg


سالهای بسیار قبل خود توانستم که خویشتن را از وضعیت چون جبن ،  تــــــرس بد بینی و کینه جویی بوسیله شعورتحتانی نجات دهم.من تمامی روشهای را بکار بردم که درین کتاب بدان استشاره شده است ، من همه ان روشها را با جزییـــــات درین کتاب روشن کرده ام  من اطمینان کامل دارم که بکاربرد این اسلوبهـــا دیگران را هم کمک میکند ، مشروط براینکه به قدرت شعور تحتانی اعتقــاد پیدا کنید . از دوست خود دکتری پیر مردی سپاسگذارم که بمن توصیه کـــرده چنین گفته بود :او میگفت که که یک نطفه کوچک  ، تمامی عضویت شمـا را تکوین داد ، همان قدرت انرا داشت که خون، قلب، چشم و همه وجودرا بســازد پس او هر انچه که خواسته باشی  ، بوسیله او بدست خواهی اورد . تصویر بینظیر این کتاب بر مبنای پراتیک استوار است  ، همان اسالیب است کــــه شما میتوانید در روزمره گی از انها استفاده ببرید . این تکنیک ها را زنان ومردان در سرتاسر دنیا یتوانند بکار گیرند . درین کتاب بینظیر  همچنان شما درخواهیـــد یافت که چرا به بعضی از مسایل که خواهش رسیدن انرا دارید ،  نمیرسید.هزار ها مرتبه مردمان مختلف جهان از من پرسیده اند که چرا ما برای حصول مطلوب خود با وجود عبادات بی پایان ، نرسیده ایم  درین کتاب دلایل انرا روشن خواهــــم کرد

http://luckylook88.files.wordpress.com/2008/07/009df8184c514c99f52d678a4214e467.jpg

قدرت ضمیر ناخودآگاه

قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را درک کنید؛ اگر واقعاً قصد دارید که در زندگی خود به موفقیت و کامیابی دست پیدا کنید، باید بدانید که ذهن ناخودآگاهتان به چه صورت کار می کند و از خود واکنش نشان می دهد. باید به این امر اعتقاد داشته باشد که هیچ گاه برای دست یابی به رویاها و  آرزوها دیر نیست. "هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن فردی که می خواهید، دیر نیست." جرج الیوت مغز انسان به دو قسمت تقسیم می گردد: خودآگاه و ناخودآگاه. شاید تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنیده باشید که افراد تنها از 10% ذهن خودآگاه خود استفاده مینمایند. باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگ تر و نیرومند تر عمل می کند و در حدود 90% دیگر از واکنش های ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد. آیا می دانید ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد اگر بتوانید به طور کامل از ضمیر ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنید؟ بله می توانید از قدرت جادویی آن برای پیشبرد و ارتقای زندگی خود بهره بگیرید

http://www.ido.ir/myhtml/article/1387/m04/13870410081.jpg

عملکرد ضمیر ناخودآگاه

ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه می دارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانه مان احساس می کنیم ، تمام چیزهایی را که می بینیم، می شنویم، حس می کینم، می چشیم و بو می کنیم برای تحلیل و بررسی های آتی به ذهن فرستاده می شوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهد شد. در این قسمت از ذهن، نوعی مرجع کامل پیرامون کلیه وقایع زندگی ما درست می شود. فرض کنید شما یک تجربه منفی را در زندگی خود بدست آورده باشید، در این شرایط خاطره آن واقعه ناگوار در ذهن شما ثبت و ضبط خواهد شد. اگر در هر زمان دیگری با یک چنین رویدادی به طور مجدد در زندگی خود مواجه شوید، ضمیر ناخودآگاه به طور اتوماتیک آن خاطره منفی را به یاد می آورد و فوراً احساسات، تصاویر و خاطرات مشابه را به ذهن می فرستد. کلیه خاطرات گذشته را به یاد شما می آورد و به شما آموزش می دهد که چگونه می توانید با در نظر گرفتن کلیه احساسات و افکارتان به آن پاسخ دهید. یک نمونه مناسب که می توان در این زمینه مطرح کرد، مثال همان کتری پر از آب در حال جوشیدن است. اگر دست شما یک مرتبه با کتری بسوزد در ذهن شما حک میشود که کتری داغ بوده و می تواند دست شما را بسوزاند و به شما آسیب وارد سازد. اگر یک چنین قابلیتی را نداشتیم، آنوقت به تکرار اشتباهات خود ادامه میدادیم. ضمیر ناخودآگاه این قابلیت را دارد که در آن واحد کارهای متفاوت را انجام داده و واکنش های بیشماری را بررسی کند. در عین حال شما می توانید راه بروید، تنفس کرده، و قلبتان ضربان خود را داشته باشد و ... کلیه این وقایع در ذهن فرد ثبت می شود. لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24 ساعته در حال فعالیت می باشد، یکسره و بدون توقف و استراحت. یکی دیگر از نمونه های بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است. زمانیکه شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمی کنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمی دهید، بلکه همه کارها  به صورت اتوماتیک وار انجام می شوند، شما فقط رانندگی می کنید. نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخواگاه وجود دارد این است که ما را قادر می سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. می توانید ذهن خود را طوری برنامه ریزی کنید که سبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی گردد. کلیه افکار، رفتار، و تجربیاتی که از طریق ذهن خوآگاه درک می گردند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط می شوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخوآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیت ها و تصورات ذهنی فرد قائل نمی شود. برای ضمیر ناخودآگاه فرد محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد. یکی از بهترین تکنیک هایی که از طریق آن می توانید ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید. این کار به شما کمک می کند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور می بایست تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید. این تجسم هم شامل احساسات شما می شوند و هم افکارتان. فکر کردن به چیزهای خوب و مثبت همچنین می تواند ضمیر ناخودآگاه رادر رسیدن به موفقیت ترغیب کند. شما این قدرت را دارید که افکار خودتان را انتخاب کنید. باید نسبت به چیزهایی که فکر می کنید، آگاه بوده و آنها را به طور کنترل تحت کنترل خود در آورید. به هر چیزی که فکر می کنید، از قسمت خودآگاه مغز به قسمت ناخوداگاه فرستاده می شود و ضمیر ناخودآگاه نیز آنرا به عنوان یک حقیقت می پذیرد. هیچ گاه به خودتان نگویید که: "من شکست می خورم"، "توانایی انجام این کار را ندارم"، و یا "قابلیت انجام چنین کاری را ندارم"؛ چراکه ضمیر ناخودآگاه به سرعت آنرا باور کرده و به عنوان یک حقیقت آنرا می پذیرد. باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، و سلامت و عشق فکر کند. با استفاده از ضمیر ناخودآگاه خود می توانید موفقیت، ثروت، شغل مناسب، خانه زیبا، ماشین دلخواه، و هر چیز دیگری را که فکرش را بکنید به زندگی خود وارد کنید. میتوانید جملات مثبت خود را به طور روزانه تکرار کنید. زمانی هم که آنها را تکرار می کنید، در ذهن خود به تصویر بکشید و آنها راحس کرده و لذت ببرید. ما با قدرت و نیروی خاصی که در ضمیر ناخودآگاهمان وجود دارد، پا به دنیا می گذاریم. فقط باید یاد بگیریم که چگونه می توانیم تا بیشترین حد از آن استفاده نماییم. اگر شما تمایل شدیدی به موفقیت داشته باشید، می توانید قدرت، نیرو و توان ضمیر ناخودآگاه خود را به منصه ظهور برسانید.


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم

تجربه کنید که به امتحانش می ارزد.

تجربه کنید که به امتحانش می ارزد
http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg

.

هر انسان با اراده  ، میتواند با بکار برد تمرینـــــــات وممارست ذهنی از استعداد و قرایح کتمان ویا نهان شده خود  ، به نوسازی ،تکامل ونضج معنوی خویش پرداخته  ، از افکار و شعور نااگاه خود  استفاده های شگفت انگیزی را برده قریحه و استطاعت ، تفکر خود را به ظرفیت های غیر قابـــل تصور  ، به طراز کشیده و بگونه از ان استفاده ببرد که در عدم مطالعه ایـن جستار  ، ان قریحه و یا بخش از ذهن انسان غیر قابل اکسیس وغیر قابل دسترسـی و بدون استفاده  ، باقی خواهد ماند. علمای برجسته رشته های مختلف  ، نویسنده گان توانمند ، سرمایه سالارن ازمنـد هنرمندان پر اوازه  ، سخنگویان یونیک و رهبران گروه های سیاسی ـ اجتماعـــی مذهبی وفرهنگی را میتوان از جمله عناصری بشمارگرفت که با ایقان کامــل از ذهن تحتانی خود استفاده لازم را بعمل اورده اند . خواندن این مرقومه ازان جهت التزامی است که هر عنصری در اثر بکاربــرد تکنیک و اسالیب پرورش ذهن خود  ، که درین کتاب بمعرفت گرفته شـده اورا در رسیدن به اهداف و برنامه هایش تساند بیحصر میدهد. موجزا میتوان اذهان کرد که درین کتاب نشان داده شده که انسانها میتوانند به تما م خواست ها ومقاصد غایی خود نزدیکتر شود  ، مشروط بر انکه در انجام ان اراده داشته باشدوامکان ندارد که در برابر کاری انجام شده پاسخی در نیابید لذا درست گفته اند : انچه میکاری ، درو خواهی کرد یا بقول معروف: گندم از گندم بروید  ، جوزجو . من معجزه را در میان همه ای اقشار مختلف در میان زنان ومردان و قوم هـــــای مختلف در سراسر جهان ، مشاهده کرده ام  ، ان معجزه در درون شما هــــم وجود دارد  ، مشروط بر انکه ازقدرت سحر امیزخود که بنام شعور تحتانـــــی یا شعور غیر بیدار میتوان از ان نامبرد  ، بتوانید استفاده کنید . این کتاب چنان دیزاین شده ، که شما رادر رابطه به مسایل چون عادات ، قـدرت تفکر وتقویت ذهن تان  ، رهنمایی کرده و در رسیدن به مقاصد زنده گیتان ، کمک نماید. لذا شما خواننده این سطور یکی از همان ردیف اشخاص خواهید بود.

http://thumbs.dreamstime.com/thumb_421/1248163840fO2JSl.jpg

ایا میدانید؟

چرا شخص غمگین و شخص دیگری خوشحال است.؟

چرا شخص در حالت رعب و نگرانی ودیگری دارایی ایمان قوی و مطمین .؟

چرا شخص شادمان و خوشبخت و دیگر فقیر واشفته.؟

چرا شخص دارایی خانه زیبا و مجلل و شخص دیگری در وضعیت نا به سامان و

محله کثیف و یا فقیر نشین زنده گی میکند.؟

چرا شخص همیشه منتقد ، منفی گرا و بد بین بوده و دیگری برعکس .؟

چرا شخص به موفقیت های بزرگ نایل گردیده و شخص دیگر عقیم مانده .؟

چرا شخصی سخنگوی عالی و بیمانند و دیگری فاقد این قریحه میباشد.؟

چرا شخص در کار و حرفه خود با استعداد بوده و به موفقیت های دست یافتــــــــه

و دیگری بمشکل و زحمت فراوان ، قادر به کار کردن بوده نا موفق میباشد.؟

چرا شخص از مرض غیر قابل علاج بهبود میابد وبر عکس دیگری نه .؟

چرا بسیار ادم های شریف , با وجدان و صادق در زنده گی رنج میبرند ، و بـــــر

عکس ادم های هرزه ، لمپن ،بد اخلاق و فاسد از زنده گی لذت میبرند.؟

چرا بعضی ها در ازدواج و مسایل خانواده گی  موفق و کسانی دیگر نا راحـــــت

وورشکته.؟

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/02/01/100904756022.jpg

ایا برای سوالات فوق پاسخ های وجود دارد.؟  بلی.

دلایلی که این مقاله را نوشتم. اصلی ترین انگیزه نوشتن این کتاب ، هماناا رزوی باطنی ام بود که به پاسـخ سوالاتی بپردازم که خود در دریافت انها موفق شده ام و خواستم دیگران را شریک سازم . من درین کتاب تلاش کرده ام که ا ساسی ترین حقیقت های قدرت ذهـن را ، بزبان ساده ،و عام فهم بیان کنم و معتقدم که این مامول کاملادر حـدود صلاحیت هر شخص است و با این ترتیب من به قواعد ، اساسات و پرنسیب هـــای قوای ذهنی به زبانی توضیح خواهم داد که ان زبان همه روزه در اطراف شمــا در اوراق شما  ، دردفتر شما ، در محل کار شما ، مورد استفاده قرار میگیرد. من از شما درخواست میکنم این کتاب را سر تا پا چندین بار مطالعه کنیـــد و از اسلوب های مطرح شده ان در پرورش قدرت ذهنتان  استفاده ببرید. مرا ایقان کامل بر انست که شما به انبار ذخیره ذهن خود مستولی و خویش تــن را از نگرانی  ، بیچاره بودن ، سردرگمی وورشکستگی  ، نجات خواهید داد. این کتاب شما را به مقصد نهایی تان رهنمون شده ، تمامی مشکلات زنده گی تانرا حل میکند و شما را بدینوسیله از اوضاع نامناسب و اسارت های فزیکی بــــــد ور ساخته و به مسیر ازادی  ، خوشی و مسرت  ، رهنمون میشود قابل یادهانی است که با اسفاده ازقوای ذهن ما ازا مراض علاج نا پذیر نجـــا ت یافته و دوباره قدرت ادامه حیات را در خواهید یافت  باید گفت که در پروســه اموزش این کتاب در خواهید یافت  که چگونه قفل درب زندان ترس و نگرانـــــــی را باز نموده ، واز زندان خارج ووارد  مرحله نوین اززنده گی شویید .


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم


آیا آدم ها هوش عمومی و قوای ذهنی متفاوتی دارند؟

آیا آدم ها هوش عمومی و قوای ذهنی متفاوتی دارند؟

http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg


چارلز اسپیرمن معتقد بود که آدم ها دارای هوش عمومی2 و هوش های اختصاصی3 می باشند؛ اما نظریه هوش های هشت گانه گاردنر این مسئله را عمیق تر مطرح ساخت و به طور کلی اختلاف نظر در مورد وجود یا عدم وجود برخی جنبه های هوش عمومی وجود دارد و اختلاف نظر در مورد ماهیت هوش های اختصاصی نیز ادامه دارد. یکی از ویژگی های عمده تعدد یا عمیق بودن هوش و قوای ذهنی افراد، ظهور خلاقیت است. خلاق بودن چیست؟ خلاقیت، نوین، متفاوت و حتی غیرمعمول فکر کردن و رسیدن به راه های نامتعارف است. نباید فراموش کنیم که هوش و خلاقیت، یکی نیستند؛ از این جهت، بسیاری آدم های باهوش گاهی چیزهایی تولید یا عرضه می کنند که لزوماً نوین نیستند. همچنین گاهی آدم های بسیار خلاق به حرف جمع گوش نمی کنند؛ ولی آدم های بسیار باهوش، اغلب دنبال خشنود کردن جمع هستند. آدم های خلاق، اغلب متفکران واگرا هستند. در تفکر واگرا، فرد برای یک سؤال، جواب های زیادی تولید می کند. اگر بخواهیم قضیه هوش و خلاقیت را بیشتر باز کنیم، باید بگوییم که خلاقیت زاییده هوش است و این قاعده حاصل می شود که اکثر خلاق ها باهوشند؛ ولی اکثر باهوش ها خلاق نمی باشند. «می توان گفت که شرط خلاقیت، هوش است و یا یکی از نشانه های خلاقیت، هوش بالاست». به زبان ساده تر، ردپا و نشانه وجود هوش، ظهور خلاقیت است. از این رو، گاهی هوش بالا هست، ولی خلاقیت ظاهر نمی شود و گاهی با ظهور خلاقیت، می توان هوش بالا را نتیجه گرفت

http://www.3noqte.com/main/images/stories/shabanpoor/nemad/maghz.jpg

مراحل خلاقیت ذهنی

صاحب نظران، خلاقیت را غالباً یک فرایند پنج مرحله ای می دانند که عبارتند از:

1. آمادگی؛ وقتی غرق مسئله یا موضوع مورد علاقه تان می شوید و کنجکاوی شما تحریک می شود، به سادگی از کنار مسئله رد نمی شوید.

2. پرورش؛ ایده هایی به ذهنتان خطور می کند و در این مرحله، گاهی بین امور، رابطه ای نامعمولی پیدا می کنید.

3. بینش؛ این همان مرحله «آها» است؛ لحظه ای که فرد به ارتباط مراحل پی می برد و مسئله حل می شود؛ یعنی تمام قطعات پازل کنار هم چیده می شود.

4. ارزیابی؛ حالا باید تصمیم بگیرید که کدامیک از ایده هایتان باارزش است و ارزش دنبال کردن را دارد.

5. بسط؛ این، آخرین مرحله خلاقیت و غالباً طولانی ترین و سخت ترین مرحله آن است؛ یعنی باید بتوان آن را تعمیم داد. ادیسون (مخترع مشهور) می گوید: خلاقیت یک درصد فکر بکر است و 99 درصد زحمت؛ یعنی خلاقیت گاهی تا یک درصد کافی است؛ ولی برای رسیدن به مرحله ارزیابی، بسط، گسترش و تعمیم، 99 درصد زحمت لازم است. میهالی، یکی از متخصصین معروف می گوید: پنج مرحله ساختار ذهنی و مهندسی ذهن در مسئله خلاقیت، به خوبی مطرح شده، اما همیشه آدم های خلاق، این مراحل را با همین ترتیب طی نمی کنند. به طور مثال، گاهی یک شکل یا نهایت یک محصول را فرد خلاق در ذهن می بیند و حالا به پرورش ایده هایش می پردازد. در معماران خلاق، این ایده جاری است. خصوصیات متفکران خلاق متفکران خلاق چه خصوصیت هایی دارند؟ «پرکینز»6 چهار خصوصیت برای این افراد خلاق است که عبارتند از

http://www.joelertola.com/tutorials/brain/gifs/Brain.gif

الف) تفکر انعطاف پذیر و شیطنت آمیز

متفکران خلاق، انعطاف پذیرند و با مسائل بازی می کنند. نکته ای که تناقض برانگیز است، این است که خلاقیت اگر چه سخت و دشوار است، ولی اگر آن را آسان بگیریم، آسان می شود و به تعبیری، شوخی، چرخ های خلاقیت را روان می کند؛ البته منظور از شوخی در این جا، انعطاف روحی و تخیل است.

ب) انگیزش درونی

آدم های خلاق، معمولاً از خلق کردن، لذت می برند و به نمره، پول و حتی راضی کردن دیگران خیلی اهمیت نمی دهند؛ بلکه همیشه به دنبال خلق این هشتند. بنابراین، آدم های خلاق، بیشتر انگیزش درونی دارند و نه انگیزش بیرونی.

ج) خطر پذیری و ریسک

خطرپذیری یا بی مبالاتی و بی توجهی و قهرمان بازی متفاوت است. آدم های خلاق، درصدی از خطر و ریسک را قبول می کنند و از این جهت اشتباه هم می کنند؛ البته این، نشانه مهارت کم آنها نیست؛ بلکه نشان می دهد که ایده های بیشتری دارند و امکانات بیشتری را در نظر می گیرند. برخی از ایده های آنها جواب می دهد و برخی دیگر با شکست مواجه می شود. پبلو پیکاسو، نقاش اسپانیایی قرن 12، بیش از بیست هزار نقاشی کشید؛ ولی تمام آنها شاهکار نشدند. متفکران خلاق، با عدم موفقیت های خود کنار می آیند و از شکست عبرت می گیرند.

د) ارزیابی عینی کار

بر خلاف این تصور قالبی که آدم های خلاق، خود محور و ذهن گرا هستند، اکثر متفکران خلاق سعی می کنند از کارشان ارزیابی عینی داشته باشند. آنها برای قضاوت های فوق ملاک هایی دارند و به قضاوت آدم های قابل اعتماد و محترم بها می دهند و به این ترتیب، می فهمند که آیا با تفکر خلاقانه بیشتر می توان کارشان را بهبود بخشید یا نه

http://www.tebyan-hamedan.ir/photo/danestaniha/144.jpg

سه توصیه برای آدم های خلاق

1. خود را دست کم نگیرید و بر محور مهندسی ذهن خلاق خود تأمل بیشتری کنید.

2. برنامه و زمان بندی داشته باشید؛ عمر کوتاه است و فرصت ها اندک و شما ممتاز.

همه آدم ها رگه هایی از خلاقیت دارند و یقیناً شما نیز در برخی زمینه های مورد اشاره این مقاله، خلاقانه ظاهر شده یا خلاقیتی بروز داده اید. اگر می خواهید به ابعاد خلاقیت و مهندسی ذهن خود واقف شوید، این نوشته ها را دوباره بخوانید.

نتیجه

طی چهل منزل به بحث مهندسی ذهن و مقوله خلاقیت پرداختیم و سعی کردیم این مبحث را با الگوها، روش ها، به زندگی خلاقانه گره بزنیم. مخاطب ما جوان است و جوان یعنی جهان؛ جهانی از توان. از شما جوان خلاق و جویای نام، انتظار می رود که روی مطالب تأمل داشته باشید. شاید از بین مطالب همین چهل منزل، به نکات ظریفی از خلاقیت خویش دست یابید. قبلاً نیز در این سلسله مقالات که چند ساله شده است، گفته ام که «لذت کشف خویش را تجربه کنید». شاید شما آدم خوش فکر، خلاق و مستعدی باشید؛ ولی درنیافته اید و به لذت کشف توانای بی پایان خود نرسیده اید.


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم


فرصت تأمل در خویش،هوش و مهارت های کلامی

فرصت تأمل در خویش،

http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg

قرار گرفتن در فرصت های محیطی و اجازه به افراد فرهیخته، جهت نقد و بررسی ما، یا نصایح صادقانه، سه راهکار مهم ظهور استعدادها و قوای ذهنی و فکری و توانایی هاست ورود به دنیای ذهن و خلاقیت. در حقیقت نگاهی به اوجژاه هنر نمایی خداوند. در موجودی به نام انسان است. خداوند حکیم در خلقت انسان هنرهایی رقم زده است که گاه توسط پزشکان و گاه توسط کاوش گران روان و هنرمندان، کشف و عرضه و مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است. دنیای ذهن از این مقوله هاست؛ قابل روءیت نیست؛ ولی قابل توصیف، تحلیل و شناسایی است و دنیای علم و کاروان اندیشه بشری، بعد از ایجاد رشته های متعدد و متنوع، به آن دست یازیده که یکی از این عوالم و دانش های جدید، دنیای روان شناسی است. سعی شده است تا در این مقاله، به این بحث پرداخته شود. هوش و قوای ذهنی از هوش کلامی شروع می شود و تا هوش طبیعی گسترش می یابد. فردی به نام گاردنر (1683 تا 2002م.) مطالعات وسیعی بر روی هوش انجام داد و دیگران نیز روی نظریه او کار کرده اند. او معتقد به وجود هشت نوع هوش است که در ذیل با این هشت هوش و حتی مشاغلی که این هوش ها در آنها نقطه قوت است (نه قطعیت و حتمیت) آشنا می شویم

http://luckylook88.files.wordpress.com/2008/07/009df8184c514c99f52d678a4214e467.jpg

1. هوش و مهارت های کلامی

این هوش و قوای ذهنی، شامل توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورهاست؛ یعنی افرادی که بتوانند از کلام، در گستره وسیعی، جهت تبیین مقاصد و استدلالات خود استفاده نمایند. کلام، تراوشات ذهنی را به اصوات تبدیل می کند و بسیاری از متکلمان هم زیبا می گویند؛ هم زیبا می نویسند و هم زیبا تحلیل می کنند. از صدرالدین شیرازی (فیلسوف متأخر اسلامی) سؤال شد که تفاوت پیامبران و فیلسوفان چیست؟ او جواب داد «پیامبر آن کسی است که با کشتی وحی، انسان ها را از یک طرف اقیانوس ناآرام زندگی و حیات، به طرف دیگر می برد و فیلسوف و دانشمند تلاش دارد تا به واسطه نیرو و قوای ذهنی و فکری خود مردم را تنها از یک طرف ساحل به طرف دیگر ساحل برساند». افراد نمونه اول در مشاغل مختلفی مانند: مؤلفان، روزنامه نگاران، سخنوران، مبلغان دینی، سخنرانان پرشور و حتی مدرسان و استادان موفق در ارتباط کلامی وجود دارند. گاهی حتی در بین کم سوادان پیرامون ما نیز چنین افرادی یافت می شوند که قدرت کلامی فوق العاده ای دارند

http://www.ido.ir/myhtml/article/1387/m04/13870410081.jpg

2. هوش و مهارت ریاضی

این گونه افراد، دارای قدرت و توانایی انجام عملیات ریاضی اند. این مهارت به استدلال و درک روابط عددی و منطق اعداد، اشکال، فضای هندسی و ریاضی ذهنی منتهی می شود. دقت، سرعت، درک های فراشناختی و استدلال هندسی و ریاضی در این افراد بسیار بالاست. مشاغل مورد توجه و یا مناسب این افراد، عبارتند از: مهندسی، حسابداری، دانشمندی و نظریه پردازی

.

http://www.3noqte.com/main/images/stories/shabanpoor/nemad/maghz.jpg

3. هوش و مهارت فضایی

افرادی که دارای مهارت فضایی اند، کسانی هستند که توانایی تفکر سه بعدی را دارند. از این رو به خوبی در تحصیل موقعیت یا شرایط فیزیکی و فضایی، پشت ترکیب ها را می بینند. مشاغلی مورد توجه یا مناسب این افراد، عبارتند از: معماری، نقاشی، ملوانی و... .

4. هوش و مهارت بدنی - جنبشی

این افراد دارای روحیه جنبشی و عدم سکون و تحرک زیاد و دستکاری اشیا و ابزار و محیط فیزیکی پیرامون خود می باشند و اصطلاحاً با ابزار و وسایل فیزیکی پیرامون مأنوس می باشند و دارای تبحر جسمی اند. مشاغل مورد علاقه و مناسب این افراد عبارتند از: جراحی، صنعت گری، هنرهای زیبا و تئاترهای پرتحرک و ورزش.

5. هوش موسیقیایی

این دسته از افراد نسبت به اصوات و صداها و زیر و بم بودن آهنگ ها حساس هستند. ریتم و تن صداها را می شناسند و دقت فوق العاده ای در تشخیص صداهای مختلط دارند. مشاغل و حرفه های گرایشی یا مورد علاقه این افراد، عبارتند از: آهنگ سازی، موسیقی، نکته سنجی و نقادی.

6. هوش و مهارت میان فردی

این رشته از افراد، توانایی بالایی در درک دیگران، تیپ شناسی، قرائت ذهن از حالات و سکنات افراد و ایجاد ارتباط و تعامل مثبت و مؤثر با دیگران را دارند و حتی در زندگی خصوصی و زناشویی موفق ظاهر می شوند و در تربیت عاطفی فرزندان نیز موفق می باشند. مشاغل گرایشی یا مورد علاقه این افراد، عبارتند از: معلمی، روان شناسی، روان کاوی، بهداشت روانی، مشاوره و

... .

http://www.geocities.jp/af2jaghuri/A.jpg.jpg

7. هوش و مهارت درون فردی

این مهارت در افرادی است که توانایی فهم خود را دارند؛ یعنی اهل غور و تفحّص در خویش هستند و بیشتر جست وجو گر درون خویشند. مشاغل مورد علاقه و یا توصیه شده به این افراد، عبارتند از: الهیات، روان شناسی و انسان شناسی.

8. هوش و مهارت طبیعی

توانایی مشاهده الگوهای طبیعت، فهم نظام های طبیعی و مصنوعی ساخته انسان و غور در طبیعت بی جان و جان دار، ویژگی های این گونه افراد است. مشاغل و علایق این گونه افراد، عبارتند از: کشاورزی، گیاه شناسی، بوشناسی، نقاشی چشم اندازها و هر نوع کار مربوط به طبیعت. نباید فراموش کنیم که بسیاری از افراد از تمامی هوش های هشت گانه و قوای ذهنی بهره دارند؛ اما گاهی بعضی افراد در برخی هوش ها قوی تر و در برخی ضعیف ترند و نباید فراموش کنیم که اغلب افراد ترکیبی از این هوش های چندگانه اند. نکته دیگر این که داشتن استعداد و هوش یا قوای ذهنی در این نوع خاص، باعث گرایش به کارهای مشابه، موازی یا جایگزین نیز می شود. بسیاری از افرادی که به معماری گرایش داشته اند و دارای هوش فضایی اند، گاهی به هنر و خصوصاً سینما و فیلم سازی کشیده می شوند که این تفکری چند بعدی است و دقیقاً با مهارت و هوش فضایی هماهنگی دارد. در جامعه ما نیز این افراد زیادند. شهید آوینی، داود میرباقری و... نمونه هایی از این افرادند. مهارت های طبیعی، آخرین اضافات گاردنر به نظریه هوش های متعدد است. گری لارسون، کاریکاتوریست مشهور، مهارت های طبیعی بی نظیری دارد. لارسون در دوران کودکی اش علاقه وافری به علم و طبیعت داشت؛ ولی به جای آن که به دنبال این رشته برود، علاقه اش را در کاریکاتورهایش بروز داد و جالب این که گواه مهارت های طبیعی لارسون این است که زیست شناسان نام برخی از گونه های جانوری را از کاریکاتورهای او گرفته اند. نکته حائز اهمیت این است که گر چه او فعالیت جایگزینی را انتخاب کرد، اما ذوق تخصصی او باعث خلق آثار می شد که گرایش به هوش او داشت و استفاده کنندگان از آثارش نیز بیان گر این موضوع می باشند. گاردنر معتقد است که آرامش، مطالعه آثار ارزشمند و منطقی، فلسفی، ادبی، بالنده و دوری از آثار مخرب و تعدیل لذت ها، ظهور و بروز این قوای ذهنی، استعدادها و هوش ها را دو چندان می کند. همچنین طی تحقیقات گاردنر صدمه مغزی، به این هوش ها آسیب می رساند. هر یک از این هوش ها، مستلزم وجود مهارت های شناختی خاصی هستند و هر یک در آدم های سرآمد و عقب ماندگان ذهنی یا مبتلایان به گوشه گیری، برجسته می شوند. اخیراً در آموزش های مدرسه ای و دانشگاهی به نظریه گاردنر توجه شده و برنامه آموزشی و آزمایش طرح طیف مهارت ها و توانمندی های ذهنی با این ایده شروع می شود که هر دانش آموزی در یک یا چند حوزه، توانمندی بالایی دارد.


در زیر مقاله 52 صفحه بصورت وردآفیس با محوریت مهندسی ذهن وخلاقیت تدوین شده است لطفا دانلود کرده ومطالعه بفرمائید

دانلود مقاله


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم

تسلط بر خود-رسیدن به رویاها با کمک کائنات

تسلط بر خود

http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg


برای تسلط به خود، باید بر افکار خودت چیره شوی، لزومی ندارد افکارت را کنترل کنید اگر سعی در کنترل افکارت داشته باشی، کنترل افکار را جذب می کنی. اگر افکار منفی به سراغ تو آمد، مقاومت به خرج نده. آن ها را به حال خود بگذار و سپس با استفاده از قدرت اراده، افکار خودت را تغییر بده و حواس خود را روی قدردانی و شکر گزاری متمرکز کن. نگرانی در مورد افکار منفی یا سعی در کنترل کردن آن ها صرف مقدار بیشتری از آن ها را نصیب تو می کند.  اگر در برابر افکار منفی مقاومت نکنی، آن ها کم می شوند و اگر به آن ها لبخند بزنی و ناچیز بشماری، کاملا" ناپدید می شوند

http://www.joelertola.com/tutorials/brain/gifs/Brain.gif

رسیدن به رویاها با کمک کائنات

تفاوت فاحشی بین اقدام الهام بخش و مشغول کردن خود به فعالیتی که طی آن سعی می کنی چیزی رخ دهد، وجود دارد.  وقتی خود را درگیر فعالیتی می کنی ولی باور نداری که کائنات بر وفق مراد تو پیش میرود، همه چیز برای تو پر چالش می شود. احساس می کنی خلاف جهت رود خانه شنا می کنی و به جایی نخواهی رسید. احساس خستگی می کنی و اوضاع ناجور تر می شود و چنین احساس می کنی که هیچ چیز طبق خواسته تو نیست. اما وقتی هوشیارانه و با شعور کائناتی فعالیت می کنی، همه چیز بدون تلاش و تقلا رخ می دهد. تمام نیازهایت برای رسیدن به رویاهایت برآورده می شود و تو در جریان وصف ناپذیری قرار می گیری

قدرت تغییر

تو زندگی ات را از درون خلق می کنی و هر آنچه که در بیرون تجربه می کنی، حاصل خلق خودت است.  شاید چیزی را ناآگاهانه خلق کرده باشی،بهرحال، مهم این است که خودت اینکار را کرده ای. وقتی مسئولیت هر چیزی را در اطرافت بپذیری و خودت و دیگری را ملامت نکنی، اما آگاه باشی که بهرجهت خودت باعث و بانی خلق بوده ای، پس خودت و فقط شخص خودت می توانی خودت را رها کنی.  بدان که اگر چیزی را خلق کردی،قدرت تغییر آن را داری و می توانی هرچه بخواهی خلق کنی

http://www.tebyan-hamedan.ir/photo/danestaniha/144.jpg

نظریه هوش هشت گانه گاردنر

فرض کنید یک نفر مهارت های موسیقیایی بالایی دارد؛ ولی در ریاضی یا زبان انگلیسی عملکرد خوبی ندارد؛ لودویک فون بتهوون، آهنگ ساز مشهور، چنین آدمی بود. آیا بتهوون از لحاظ قوای ذهنی و هوش، آدمی کم هوش یا دارای ذهنی سطحی بوده است؟ هرگز! بلکه وی در برخی موارد، با هوش تر و در برخی موارد، کم استعدادتر یا شاید بی استعداد باشد؛ ولی علاقه، حضور کم رنگی داشته باشد. این نکته مهمی است که گاهی فرد در موارد متعدد و مختلفی، دارای استعدادهای نهفته، دست نخورده، زنده، ولی ثابت و غیرمتحول و به طور کلی استعدادهای ایستا و متوقف باشد و ظهور نیافتن آنها، دلیل عدم آنها یا خلاء آنها نیست؛ بلکه ناشی از عدم توجه به آنها یا به حرکت در نیاوردن آنهاست. به راستی چرا برخی استعدادهای نهفته ما به حرکت درنمی آیند؟ شاید یکی از دلایل مهم توقف استعدادهای نهفته، تعدد مشغله ها یا توجه بیش از حد به برخی جنبه ها و پر کردن اوقات و داشتن علایق و مشغولیت ها در ظرف زمان است؛ چون زمان، فرصت محدودی است که در فعالیت های مختلف توزیع و تقسیم می شود. یکی از دلایل دیگر، عدم وجود یک محرک یا عامل رغبت ساز ذهنی، محیطی، درونی، اجتماعی، فرهنگی، ارتقایی و تشویق گر یا حتی کاشف این حالت یا استعداد در وجود ماست. آدم های خوش شانس، از جهت قوای ذهنی و تکنولوژی فکر یا بارآوری هوش و استعدادهای خویش، سه دسته اند؛

.http://thumbs.dreamstime.com/thumb_421/1248163840fO2JSl.jpg

1. آدم های خود کاشف: آدم هایی که لذت کشف خود را از طریق تأمل در خویش، مطالعه خویش و یادداشت عادت ها و روحیات خویش بررسی می کنند و حتی با مطالعات منابع ارزشمند، به ارجمندی های خود پی می برند و متوجه می شوند که یادگیری شان سریع است؛ قدرت تحلیل دارند؛ خوب مسائل را می فهمند و سرعت استدلال دارند یا برعکس.

2. آدم های کشف شونده: این نوع آدم ها شاید دارای استعدادها و توانمندی های زیادی هم باشند؛ اما خود متوجه نمی شوند یا این که خود را مانند بسیاری از افراد دیگر (عادی) تلقی می کنند؛ اما در یک شرایط خاص یا کنترل شده، توسط دیگران کشف می شوند. اغلب استعدادهای هنری، دانشگاهی، علمی، تخصصی، جسمی، مهارتی، ذهنی، خلاقیت ها و سینمایی، این گونه کشف می شوند.

3. کشف محیطی: افرادی که برخی محیط ها آنها را کشف می کنند؛ یعنی این که برخی محیط ها آبستن شرایطی است که اگر فرد در آن محیط قرار گیرد، هم برای خودش و هم در نزد دیگران شناخته می شود. تفاوت کشف محیطی با دو کشف قبلی این است که در دو مورد قبل، فرد شناخت شخصی (خودشناسی) مستقل انجام می دهد و در دیگری، فرد توسط فرد پیرامونی شناخته می شود؛ اما در کشف محیطی، با شرایط یا فرصت هایی که در اختیار فرد گذاشته می شود، علاوه بر دیگران، خود او متوجه این ظهور، خلاقیت یا قدرت ذهنی و هوشی و استعداد خود می شود. گر چه نباید فراموش کنیم که پیرامون ما و در خود ما استعدادهای بسته بندی شده و راکد فراوانی بایگانی است و کسی یا حتی خود ما این کمد حجیم و سنگین توانایی ها را به علل مختلف باز و به آن توجه نکرده و چه بسا آنها را نابود کرده است.

در زیر مقاله 52 صفحه بصورت وردآفیس با محوریت مهندسی ذهن وخلاقیت تدوین شده است لطفا دانلود کرده ومطالعه بفرمائید

دانلود مقاله


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم

مهندسی ذهن و خلاقیت

مهندسی ذهن و خلاقیت
http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg

ورود به دنیای ذهن و خلاقیت، در حقیقت نگاهی به اوجگاه هنرنمایی خداوند، در موجودی به نام انسان است. خداوند حکیم در خلقت انسان، هنرهایی رقم زده است که گاه توسط پزشکان و گاه توسط کاوش گران روان و هنرمندان، کشف و عرضه و مورد اشاره و تحلیل قرار گرفته است. دنیای ذهن از این مقوله هاست؛ قابل روءیت نیست؛ ولی قابل توصیف، تحلیل و شناسایی است و دنیای علم و کاروان اندیشه بشری، بعد از ایجاد رشته های متعدد و متنوع، به آن دست یازیده که یکی از این عوالم و دانش های جدید، دنیای روان شناسی است. سعی شده است تا در این مقاله، به این بحث پرداخته شود. واژه هایی مانند معماری، مهندسی، ساختن، برآوردن، بنیان، ساخت، توسعه و رشد، نشان از حرکت، بالندگی و تحول مثبت می باشند و آن گاه که از طبیعت و جزئیات زمینی فراتر برویم، به معماری و مهندسی ذهن و روان می رسیم. «هر انسانی معمار ذهن خویش است؛ مصالح موجود است؛ همت و حرکت فرد، عامل مهندسی و بارآوری ذهن است». هندسه ذهنی افراد با هم متفاوت است؛ بعضی شکلی سهل و ساده دارند و به این جهت، از آرایه های قوی و لایه های متعدد ذهنی بی بهره اند و برخی فیلترها و پیچیدگی های زیادی در ذهن دارند. از این رو، ذهنی تحلیل گر و قوی دارند. روان شناسان، دوستی و ارتباط با افراد دارای ذهن هندسی، فعال، تحلیل گر و البته امیدوار و بالنده را توصیه می کنند. هویت اجتماعی بسیاری از انسان ها در ارتباط با دیگران و تأثیرپذیری از ذهن های پیرامونی شکل می گیرد. روان شناسی به نام «تاجفل» می نویسد: «وقتی آدم ها در گروه قرار می گیرند، دست به همانندسازی می زنند و از این ارتباط، تأثیرات ذهنی می پذیرند و اگر با اذهان پویا و مثبت در ارتباط باشند، صاحب خودانگاره مثبت می شوند». یکی از راهکارهای مهمی که دانشمندان در شناخت افراد دارای ذهن عالی نشان می دهند، شناخت دو چیز است که ما نیز برای این که این افراد را بشناسیم، لازم است که این دو ویژگی را به خوبی بشناسیم؛ روان شناسان، این دو ویژگی افراد دارای ذهنی عالی را «قدرت تفکر» و «قدرت حل مسئله» می دانند. از طرفی نباید فراموش کنیم که دو استوانه یا دو ستون اصلی سلامت فکر، بُعد نظر، قدرت تحلیل و اساساً مهندسی ذهن را این دو تشکیل می دهند که امروزه به این دو قدرت و توان، «هوش» گفته می شود. نکته دیگری که در مهندسی ذهن مطرح است، این است که یک فرد با ذهنی ساده یا کم تجربه، در ارتباطات مداوم با ذهن های خلاق، اصطلاحاً موتورهای خاموشش روشن می شوند. یک نکته جالب دیگر این که ما برای شناخت و فراشناخت خویش، می توانیم دست به بررسی خویش بزنیم و رابطه ای را کشف کنیم که نشان می دهد هوش یا قوای ذهنی، در چه وضعیت کیفی در ما وجود دارد. در برخی مطالعات، به رابطه بین هوش و سرعت پردازش اطلاعات نیز اشاره شده است. محور اصلی این مطالعات نیز زمان واکنش بوده است. «ورنون» در سال 2000م. بر اساس این مطالعات، نتیجه می گیرد که سرعت پردازش اطلاعات، یکی از جنبه های مهم هوش است. نباید فراموش کنیم که هوش یک توانایی عمومی است که خود به چند توانایی تقسیم می شوند. بر این اساس، نباید در قضاوت خود نسبت به خویشتن یا دیگران دچار اشتباه شویم. برخی جنبه ها در برخی افراد متفاوت تر، قوی تر یا ضعیف ترند

http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1388/02/01/100904756022.jpg

آموزش کاربردی خوددرمانی بوسیله نیروی ذهن

راحت و آرام به پشت دراز بکشید یا در یک صندلی راحتی بنشینید و عضلات بدن خود را کاملاً شل و ریلکس کنید ، به آرامی چشمانتان را بسته و سیاهی چشم را به وسط دو ابرو متمرکز کنید سه بار نفس عمیق بکشید همراه با تنفس احساس آرامش و لذت و نشاط بکنید در ذهن خود از شماره 100 تا یک «بطور معگوس» بشمارید با هر شماره معکوس بیشتر احساس آرامش و راحتی بکنید هنگامی که به شماره یک رسیدید نظری به تمام بدنتان بیفکنید و از شل و راحت بودن بدن احساس رضایت و لذت بکنید سپس دقایقی به تصورات ذهنتان که بصورت غیر ارادی و ناخودآگاهانه در ذهنتان جریان دارد بنگرید و بر آن تمرکز کنید مثل اینکه به فیلمی نگاه می کنید کاملاً بی تفاوت ، فقط نظاره گر باشید تا ذهنتان آرام گردد و مروری بر تصورات ذهنتان داشته باشید . سپس عضو بیمار خود را در ذهن مجسم کنید و در عالم تصور کاملاً واضح و دقیق بر عضو بیمار خود بنگرید ، مثلاً برای درمان بیماریهای ریوی لکه های سیاه داخل ریه را بوسیله یک دستمال لطیف و سفیدی به آرامی پاک کنید که نتیجه اش از بین رفتن سرفه و بیماریهای ریوی است ، خرد کردن سنگ کلیه با دستها این بیماری را برطرف می کند ، اگر شما اتفاقاً دچار بیماری عفونی در عضوی از بدنتان هستید ، شروع به تجسم سلولهای سفید خون بکنید و آنها را از تمام نقاط بدن فرا خوانید و مانند یک لشگر مجهز و قوی سازماندهی کنید ، وقتی سربازان ارتش بزرگ سلولهای سفید گرد آمدند ، آنها را مجهز به سلاح کرده و دستور آماده باش بدهید و سپس دستور حمله به سمت عضوی که دچار ناراحتی است صادر نمایید به ارتش سلولهای سفید که در نظرتان بصورت نیروی فوق العاده قوی و قوایی شگست ناپذیر تصور شده اند دستور جنگ با سلولهای ناسالم را که در خیالتان ضعیف ،  لاغر ، سیاه و با سلاحی از کار افتاده تجسم شده اند ، بدهید و تجسم کنید که سلولهای سفید بدنتان بر سلول ناسالم بیماری غلبه کرده ، آنها را از بین برده و لاشه آنها را به بیرون از بدنتان حمل می کنند . بعد از اتمام درمان خود توسط تجسم و تصور قوی ، با چند نفس عمیق خود را کاملاً شاد و غرق در آرامش تصور کرده و با شمارش یک تا ده به آرامی چشمانتان را باز کنید و به حالت عادی باز گردید . خواهید دید که بیماری شما رو به درمان است .

http://www.tebyan-hamedan.ir/photo/danestaniha/144.jpg

تقویت ذهن و خلاقیت در راه و رسم زندگی

چطور می توانید با دور ساختن ترس ها و تقویت ذهن و خلاقیت . امیدی تازه در زندگی بوجود آورد و بذر خوشبختی کاشت و در ادامه با قوای ذهنی بیشتر، مسیر زندگی پرپیچ و خم را طی کنید.شاید در پاسخ به این سوال، هر کدام پاسخی سطحی داشته باشید نه علمی، اگر از چشمهایتان برای کشف حقایق و دیدی عمیق بهره نبرید، مثل یک نابینا هستید، و اگر از قدرت درک و عقل خود برای داشتن تفکّری دقیق و صحیح پیش نرویم، گویی که مغزی نداریم، در واقع هر عضوی از بدن بدون بهره گیری لازم، بلااستفاده است. انسان همواره به دلیل موهبت الهی عقل، شعور، از دیگر مخلوقات متمایز است، امّا چیزی که مهم است، چگونگی استفاده از این برتریست. مثال ساده اینکه برای کــسب تحصیلات خود از ابتدا تا درجات بالا از قدرت ذهن و عقل خود بهره می گیرید. ارن نایتینگل یکی از متخصصین در این علم می گوید، تمام امور روزمره ما در گذشته، حال، آینده همگی وابسته به مغز، قدرت تفکر و ذهن ما دارد، اگر ناگهان در یک تصادفی، صدمه ای مغزی ببینیم، بطور مثال، دیگر قادر به خواندن و نوشتن نباشیم، فرقی نمی کند در چه موقعیتی باشیم، حتی انسانهایی در پستهای مهمی چون مدیریت، دیگر نمی توانند، خود را در موقعیت شغلی قبلی خود حفظ کنند. در واقع درک و تفکّر نتیجه ی بکار انداختن ماشینی در زندگی ما بنام مغز است، که در صورت عدم فهم و درک، با تحت شعاع قراردادن جسم، موجب اختلال در عملکرد ما در زندگی خواهد شد و در ادامه دیگر انگیزه ای برای کار، عشق ورزیدن به والدین، همسر، فرزند و اطرافیانمان نخواهیم داشت.بله! حقیقت این است که قدرت ذهن بشر از چنان نیرویی والا برخوردار است که قادر است ظرف یک لحظه تمام کره زمین خاکی به همراه آدمیان آن را بر باد دهد. همانطور که می دانید، کشور آمریکا از ابتدا نیز توسط ملّیت های مختلفی چون اسپانیایی ها، فرانسوی هاو... کشف شد، و بعد از آن هجومی از مردم سرتاسر جهان به آنجا آغاز شد، آیا می دانید براستی چطور برخی افراد با مهاجرت به آنجا ثروتمند شدند؟ بیشتر این مردم از ابتدا حتّی زبان امریکایی و فرهنگ آنها را هم نمی دانستند، امّا به تدریج با بهره از ذهن خود، با یادگیری زبان و درک چگونگی ارتباط مردم در آنجا، توانستند زندگی خود را رونق دهند. اگر با خود صادق باشیم، می بینیم که شاید اصلاًً گاهی اوقات زحمت فکر کردن را هم به خود نمی دهیم یا تنها با نگاهی گذارا به مسائل، تنبلی و کندی ذهن را در خود پرورش می دهیم. با تقویت و استفاده ی بهینه از قدرت تفکر و ذهنتان می توانید بر مشکلات و وقایع زندگی خود مسلط شوید، مغز و قدرت تفکر شما، همان نیروی عقل و فکریست که از زمان های کهن تا به حال، منجر به ساختن دیوار عظیم چین، برج ایفل، تخت جمشید، ...و در نهایت ساخت نیروی سوخت اتم شده است. تمامی این ها سرچشمه از خلاقیّتی است که از قدرت ذهن بشر منشاء گرفته است.بدون مغز و ادراک ناشی از آن، عملاً دیگر توان هیچ حرکت جسمی را نیز نداریم، یا بهتر بگوییم شما به عنوان اشرف مخلوقات، با بزرگترین موهبت الهی، قدرت شعور و ذهن می توانید دنیا را تکان دهید و تحولاتی عظیم را ایجاد کنید. پس از همین امروز با این اندیشه و بهره گیری کامل از قدرت خلّاقیت خود، می توانید به عنوان فردی برتر در خانواده و محیط کار خود برای نیل به اهداف و موفقیت های جدید گام بردارید. امروز، روز شماست، تنها بستگی به خودتان دارد، بایستید و عزم خود را برای تغییر اوضاع نابسامان زندگی خود جزم کنید، به یاد داشته باشید قدرت تفکر چیزی نیست که تنها به زبان آید و عملی نشود، ابتدا به خوبی فکر کنید مراحل راه را مرور کنید و بعد برای رسیدن به نتایج پیش روید .....


دانلود مقاله


http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم

توهم‌، نوع دیگری از واقع‌گریزی

توهم‌، نوع دیگری از واقع‌گریزی
http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg

هیچ وقت به پستوی ذهن خود سفر کرده‌اید، قطعا سفر پر‌پیچ و خمی است؛ اگر پیچیدگی‌های آن را دریابیم. هیچ وقت به پستوی ذهن خود سفر کرده‌اید، قطعا سفر پر‌پیچ و خمی است؛ اگر پیچیدگی‌های آن را دریابیم. چرا که تجربیات گوناگون ما در این پستو، طبقه‌بندی و نگهداری می‌شوند و در واقع هر کلام، روایت و ماجرایی، پرونده‌ای از آنها را به بازخوانی فرا‌می‌خواند. این بازخوانی‌ها که به تصویرسازی‌های متفاوتی از واقعیت می‌انجامد. اما همه این تصویرها در پسپتوی ذهن، سخت ذخیره ‌می‌شوند و ناخودآگاه را شکل‌می‌دهند که احساس‌ها و تجربیات دوران کودکی در عمیق‌ترین لایه‌های آن قرار‌می‌گیرند کارل گوستاو یونگ، معتقد است آنچه سرشت آدمی را تشکیل‌می‌دهد و بیشتر الگوهای رفتاری انسان را تنظیم می‌کند، ریشه در ناخودآگاه انسان دارد. فلسفه ناخودآگاه philosophy of unconscious، در نیمه دوم قرن نوزدهم به عنوان یک اصل مهم در روانکاوی برای درمان بیماران مورد توجه قرار‌گرفت

http://www.3noqte.com/main/images/stories/shabanpoor/nemad/maghz.jpg

دو بخش جداگانه ذهن

دکتر محمد صنعتی در کتاب تحلیل‌های روانشناختی در هنر و ادبیات ، اشاره به دو بخش ذهن دارد: آنچه را فروید و بروئر در‌کار با بیماران هیستریک یافتند، انگار دو ذهن، یا دو بخش جداگانه در یک ذهن بود که پیام‌های متفاوت یا متناقض، حتی گاه متضاد داشتند. فرد، به یکی از آنها آگاه بود، پس خودآگاه نام گرفت که همان آگاهی سنت فلسفه بود که از زمان دکارت به عنوان واقعیتی بدیهی و چالش‌ناپذیر پذیرفته‌شده بود؛ دیگری بخشی از ذهن بود که فرد – یعنی مالک و دارنده آن- از محتوای آن خبر‌نداشت. انباری پنهان از یادهای فراموش شده و واپس‌زده که به یاد نمی‌آمدند، پس آن را ناخودآگاه نام دادند که دنیای دیگری بود، غریبِِ! آنچنان بیگانه که انگار به فرد دیگری تعلق داشت. بنابراین، می‌توان گفت که حداقل بخشی از گفتار و رفتار افراد می‌تواند تظاهر و فریب باشد که به نوعی انعکاس همان بخش ناخودآگاه ذهن آنهاست؛ گویی نقابی بر چهره دارند که خود نیز از کم و کیف آن بی‌اطلاع‌اند. فروید نیز معتقد بود که در پس واژه‌ها و بیان احساس‌ها باید به دنبال نیت و انگیزه‌های پنهان و احساس واپس‌زده دوران کودکی گشت. در واقع، روانشناس یا به طور دقیق‌تر روانکاو، برای حل مشکل بیمارش باید بتواند نقاب او را بردارد.

http://www.joelertola.com/tutorials/brain/gifs/Brain.gif

توهم‌، نوع دیگری از واقع‌گریزی

وی از زاویه دیگری نیز به انگیزه انسان برای پنهان‌سازی واقعیت‌ها و به عبارتی واقع‌گریزی، می‌پردازد: بشر با توهم سرمی‌کند، زیرا توهم، فلاکت زیستن را تحمل‌پذیر می‌کند.  اما اگر ماهیت توهم را دریابد و به عبارت دیگر از حالت خواب‌گونه اش رها شود،‌حواس خود را بازمی‌یابد و واقعیت را چنان دگرگون می‌کند که نیازی به توهم نداشته‌باشد. آگاهی کاذب یا تصویر تحریف‌شده واقعیت، انسان را ناتوان می‌کند. حال آنکه رویایی با واقعیت و داشتن تصویری شایسته از آن، به انسان توانایی می‌بخشد. بنابراین در روش درمانی فروید، آگاهی نسبت به واقعیت‌ها، بویژه واقعیت‌های پنهان، عامل اصلی و گام اول به شمار‌می‌آید. پس از این مرحله است که فرد امکان درک خود و دیگران را داشته و تلاش می‌کند آگاهانه تغییرات لازم و مناسب را در خود و رفتارش ایجاد کند. کارل گوستاو یونگ نیز در این زمینه می‌گوید: انسان دوست دارد خود را حاکم روان خویش بداند. اما مادام که از تسلط بر خلقیات و هیجانات خود عاجز باشد یا نتواند بر شیوه‌های گوناگون رخنه‌یابی عناصر ناخودآگاه در نقشه‌ها و تصمیماتش معرفت و وقوف یابد، قطعا مالک و صاحب‌اختیار نفس خود نیست. چگونه می‌توانیم احساسات واقعی خود را از میان لایه‌های عمیق ناخودآگاه ذهن تشخیص دهیم؟ شما وقتی جوان هستید به دلیل اینکه حساسیت بیشتری نسبت به برخوردهای تاییدگرایانه یا تکذیبی دیگران دارید، در عمل می‌آموزید احساساتی را که توسط دیگران تایید نمی‌شوند را بشناسید. اگر افرادی که با شما ارتباط دارند نتوانند حمایت خوبی از گفتار و رفتارتان داشته‌باشند، شما ممکن است در درک و فهم دنیای درونی خود دچار آشفتگی و سردرگمی شوید. یکی از وظایف اصلی هر روان‌درمانگری این است که به بیمارانش آموزش دهد چگونه گوش‌دادن به درون خود را آغاز‌کنند و به آنچه احساس می‌کنند و می‌خواهند واقف شوند. به این ترتیب،بیماران به طور فزایندهای با خودشان برخورد صمیمی و واقعی خواهند داشت. اگرچه در این مسیر، آنها بیشتر در فشار و محاصره مسایل مختلف قرار می‌گیرند تا اینکه بتوانند خود را به واقعیت‌ها بیشتر نزدیک‌کنند. گان بورگ پالم روان‌درمانگر، معتقد است که اگر به متخصص درمانگری دسترسی ندارید، شما می‌توانید احساسات واقعی خود را در مواردی که پیش می آید،با روش زیر شناسایی کنید: زمانی که احساس بد جسمی دارید، به خودتان فرصت دهید که بهتر مشکل اصلی‌تان را بشناسید.  در یک اتاق آرام و ساکت، دراز بکشید و چشم‌هایتان را ببندید.  در این زمان ممکن است بیشترین احساس ناخوشایندی را داشته‌باشید. این احساس ناخوشایندی شاید تقریبا غیرقابل تحمل باشد اما تلاش کنید بر احساسات واقعی‌تان، بدون کینه و بغض، متمرکز شوید. به این ترتیب به تدریج بیشتر و بیشتر نسبت احساسات و عواطف واقعی‌تان آگاه می‌شوید.  نگرانی زیاد، نفرت، شرم، عصبیت، ترس، وحشت، رنجش و غم همه نمودهایی از احساسات سرکوب‌شده‌ای هستند که به نوعی بر واقعیت و علل بروز آنها سرپوش گذاشته شده است.  احساس ناخوشایندی، به این دلیل خطرناک است که در واقع ، سرکوب می‌شود؛ نه، به این دلیل که به ماهیت و علل بروز آن، آگاه می‌شوید.  اجازه دهید احساس ناخوشایندی بارز شود و ضمن تماس قوی با آن، این احساسات را با ایجاد صداها و حرکت‌هایی متعادل و قابل قبول بیان کنید. احساس ناخوشایندی احتمالا حداقل برای مدت یک ربع ساعت، ازبین خواهد‌رفت. به این ترتیب، شما یاد‌گرفته‌اید که چگونه حل مشکلات خود را شروع کنید.



http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم

چگونه از قدرت ذهن – تجسم و باورهایمان بهره ببریم


چگونه از قدرت ذهن – تجسم و باورهایمان بهره ببریم

http://up.iranblog.ir/4/1259839008.jpg

شما جزء کدام دسته هستید؟

دسته اول:

- گروهی هستند که خود را لایق و شایسته قبولی می دانند.

- استحقاق دستیابی به موفقیت را در خود می بینند.

- بدنبال فرصتی هستند تا شایستگی های خود را اثبات کنند.

- به خواسته های خود فکر میکنند، به قبولی – به اتفاقات پس از قبولی – به دفتر وکالت – به دانشگاه مورد نظرشان و ...

دسته دوم:

گروهی هستند که همواره بدنبال جمع آوری دلایل و شواهدی برای نشدن هستند. این دسته به دنبال یافتن پاسخی هستند که اگر قبول نشوند جواب پدر و مادر را چه بدهند؟

- جواب همکاران را چه بدهند؟

- جواب دوستان و ... را چه بدهند؟

مهم نیست اگر جزء دسته دوم هستید، مهم این است که چگونه می توان جزء دسته اول قرار گرفت تا بتوان قطعاً موفق شد.

در پاسخ به این سؤالات که :

- چرا یکی سالم و ثروتمند و یکی بیمار و فقیر است؟

- چرا یکی همیشه پیروز و یکی بازنده و شکست خورده است؟

- چرا یکی دست به خاک می زند طلا می شود! و دیگری از چیزی که بدش می آید سرش می آید؟

http://www.tebyan-hamedan.ir/photo/danestaniha/144.jpg

- چرا یکی در آزمون های وکالت – کارشناسی ارشد – دکتری و ... قبول میشود و دیگران سال ها در انتظار قبولی می مانند؟ باید گفت که فکر غالب آنان: ثروت و سلامتی، پیروزی، موفقیت و قبولی در آزمون هایی مختلف می باشد و هر گونه فکر متضادی را از ذهن خود دور کرده اند. همان قانون جذب که می گوید: (( به هر چیزی که فکر کنید، همان چیز یا مشابه آن را به سمت خود جذب می کنید))

حالا بگو؛ تفاوت دسته اول با دسته دوم در چیست؟

تفاوت دسته اول و دوم نیز در نوع تفکر آنان است. دسته اول به خواسته هایش فکر می کند. دسته دوم معمولاً به نخواسته هایش! شما نیز باید برای قرار گرفتن در دسته اول فقط به قبولی فکر کنید و اتفاقات پس از قبولی را تجسم و تصویر سازی کنید. باید بدانید که توأم با تلاش و پشتکار در مطالعه، لازم است تا افکار حاوی اشتیاق به قبولی را نیز در ذهن خود انباشته سازیم. اگر به دنبال قبولی هستیم باید ذهنیت یک فرد قبول شده را در خود ایجاد کنیم. هنگامی که به هدفتان برسید چه رفتار و عکس العملی از خود نشان می دهید؟ از همین حالا آنچنان رفتار کنید. - همانند یک وکیل رفتار کنید – همانند یک دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته مورد نظر خود رفتار کنید. خود را یک وکیل پایه یک دادگستری – یک فرد با تحصیلات کارشناسی ارشد – دکتری  - یک استاد دانشگاه - .یک مؤلف – یک پزشک – یک مهندس یک نماینده مجلس – یک رئیس جمهور و ... بپندارید و آن را تجسم و باور و همانگونه رفتار کنید. ممکن است برای ساده اندیشان این دستور العمل به نظر غیر ممکن و رویا پردازی باشد اما با دقت و تأمل در اطرافمان پی به صحت این دستور العمل خواهیم برد. مثال: تلفن (بِل) – هواپیما (برادران رایت) – روشنایی لامپ (ادیسون) و ... همه نمونه هایی از تصور و تجسّم یک چیز قبل از ایجاد آن می باشد، و همگی صحت این دستور العمل را اثبات می کنند. ضمن اینکه تلاش و پشتکار لازم است اما شرط لازم برای موفقیت داشتن تصور و تجسم ذهنی مثبت است یعنی قبل از هر اقدامی (برنامه ریزی و اجرا) شما باید دارای رؤیا، امید و آرزو باشید و در این صورت است که مطمئن باشید که موفق خواهید شد. اشتیاق فروان و باور شماست که همانند یک موتور محرکه در شما انگیزه تولید نموده و شما را به سمت هدف رهنمون می سازد. اگر شما بتوانید از قبل هدفتان را ببینید، در آن صورت می توانید استعدادهای خود را بهتر بروز دهید. چرا که شما سرشار از استعداد هستید. حال ممکن است این سؤال مطرح گردد که من نیز دارای رؤیا و امید و آرزو بوده ام. خیلی هم آنها را تصوّر و تجسم کرده ام اما هیچگاه آنها صورت واقعی بخود نگرفته اند. چرا؟ در پاسخ باید گفت: در قطعی بودن این اصل هیچ شکی نیست اما تفاوت شما با گراهام بل – برادران رایت - ادیسون و یا سایر افرادی که در آزمون های مختلف حقوقی قبول می شوند در نحوه نگرش و سئوالی است که طرح می کنید: شما می گویید چرا رؤیا  و تجسم من تبدیل به واقعیت نمی گردد اما یکایک آن ها گفتند: چگونه رؤیا و تجسم خود را تبدیل به واقعیت کنم؟ تفاوت رویا پردازی و تجسم خلاق در عمل شماست. تنها شما هستید که باید رویاهایتان را عملی سازید.

 

http://i12.tinypic.com/4bf4os4.jpg
مطلب رو مطالعه کنید نظر یادتون نره منتظرم