ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
روزه در عصر اضطراب
یکى از تعالیم بسیار شگفتانگیز اسلام که جنبههاى گوناگون آثار و برکات آن به تدریج براى بشر آشکار مىشود، وجوب یک ماهه «روزه» با آداب و شرایط خاص است که هر ساله مسلمانان از فواید جسمى، روحى و روانى، و اجتماعى آن بهره مند مىشوند.
در آیات و روایات و متون اسلامى به برخى از آثار روزه، تحت عنوان علت یا حکمت وجوب روزه اشاره شده است. در اینجا پس از نقل چند روایت مشهور که به تأثیر روزه درسلامت روانى انسان اشاره دارد، به معرفى سه عامل عمده ناراحتىهاى روانى شایع در جامعه امروز (اضطراب، وسواس و افسردگى) و بیان چگونگى تأثیر روزه در درمان یا پیشگیرى از موارد مذکور مىپردازیم.
روایات
1. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید: اگر دوست دارى که ناآرامى سینهات کاهش یابد، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگیر.12. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: روزه ماه رمضان و سه روز روزه در هر ماه، ناآرامى سینه را از بین مىبرد.2
3. حضرت علی(علیهالسلام) روزه سه روز در هر ماه، پنج شنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط ماه و روزه ماه شعبان، وسوسه سینه و پریشانىهاى دل را مىبرد.3
از نگاه روانشناسان، اضطراب در حد معقول و عادى آن که در همه افراد وجود دارد، نه تنها مضرّ نیست، بلکه مىتواند موجب احساس مسئولیت، جدّى بودن در کار، بروز مکانیزمهاى سازش روانى و خلاقیت گردد.4 آنچه معمولاً از شنیدن واژه اضطراب به ذهن مىآید، نوع بیمارى اضطراب است که بیش از حد و مداوم است و با از بین بردن امکانات روانى فرد، موجب ناکامى و درماندگى وى و ایجاد اختلالهاى گوناگون مىشود. مهمترین عاملى که براساس نظریه تحلیل روانى، علت همه بیمارىهاى روانى محسوب مىشود، همین اضطراب است.
برخى، قرن گذشته را قرن اضطراب و تنیدگى نامیدهاند.5 امّا در قرن بیست و یکم نیز همچنان توجه به معنویات جاى خود را به رقابتهاى افراطى و جلوههاى خیره کننده زندگى صنعتى داده و اضطراب بشر کنونى را عمیقتر ساخته است؛ تغییرات سریع اجتماعى، از دست دادن ارزشها و اعتقادات سنتى، و از همه مهمتر سست شدن اعتقادات و نداشتن دین و ایمان تسلى بخش که همگى مىتواند پشتیبان و حامى بشر در برابر مسائل و مشکلات باشد، اضطراب و ناراحتى بشر را افزایش داده است.6
روزه و کاهش اضطراب
افراد متدیّن، به شهادت آزمونهاى تجربى7 و تجارب فردى، فشارهاى روانى و اضطرابهاى کمترى را در زندگى تحمل مىکنند؛ دینداران هم به لحاظ نوع نگرش منسجم و عاقبت نگرانهاى که نسبت به زندگى و مرگ دارند، و هم به دلیل آنکه از حمایت اجتماعى و روانى صمیمانهترى در جامعه مذهبى خود برخوردار مىشوند، توانایى روانى بیشترى در مقابله با ناگوارىها و مشکلات زندگى از خود نشان مىدهند.نقش امید به آینده و اعتقاد به عادلانه وهدفمند بودن نظام خلقت، در جلوگیرى از بسیارى بدبینىها و ناامیدىهاى شدید که گریبانگیر افراد و جوامع غیر دینى است، انکار ناپذیر است. مفاهیم و آموزههاى دینى، همچون توکل، تقدیر الهى و... فرد دیندار را در دو راهىها و تصمیمگیرىهاى مشکل، از استرسها و اضطرابهاى بیمارىزا دور نگه مىدارد.
علاوه بر این، تأثیر هر یک از اعمال عبادى از قبیل نماز، روزه، حج و... در تقویت اراده و بالا بردن سطح اعتماد به نفس، و در نتیجه حفظ آرامش و سلامت روانى فرد و جامعه قابل توجّه است. امّا اینکه چگونه روزه به صورت خاص، در کاهش اضطراب و ناراحتىهاى درونى فرد تأثیر گذار است، به تحقیقات مستقل نیاز دارد.
وسواس چیست؟
روزه و درمان وسواس
براى درمان وسواسهاى فکرى و عملى، شیوههاى متعددى چون دارو درمانى (که تنها مىتواند به طور موقت و براى زمینهسازى درمان اصلى مورد استفاده قرار گیرد)، روان درمانىهاى شناختى، روان تحلیلى و... ارائه شده است. در اینجا مىتوان تأثیر روزه در مقابله با بروز یا پیشرفت وسواس را از دو جهت مورد ملاحظه قرار داد:1. کاهش اضطراب
بسیارى از وسواسها در نتیجه استقرار اضطرابى مزمن در روان فرد پدید مىآید و تشدید مىشود؛ حال با توجه به نقش دیندارى و به خصوص اعمال عبادى در کاهش اضطرابها ـ چنان که ذکر شد ـ مىتوان از روزهدارى، این انتظار را داشت که تأثیر مثبتى بر کاهش یا پیشگیرى از وسواسها داشته باشد؛ البته کشف تجربى تأثیر روزهدارى بر کاهش وسواس، به تحقیق آزمایشى مستقل نیاز دارد.
2. تقویت اراده
همانطور که در توضیخ اختلال وسواس گفته شد، یکى از عوامل اصلى در تداوم عمل وسواسى، ناتوانى فرد در مقابله و مقاومت در برابر اضطراب ناشى از ترک عمل وسواسى خویش است؛ به گونهاى که فرد تصور مىکند، هیچ گاه نمىتواند آن را ترک نماید؛ بنابراین، به هر طریق که ممکن است قدرت اراده و اعتماد به نفس شخص را تقویت نمود، مىتوان به درمان واقعى و اساسى وسواس کمک نمود.
در فرهنگهاى مختلف، عناصرى وجود دارد که مىتواند با فراهم آوردن زمینههاى مناسب، به شکوفایى و تقویت نیروىاراده کمک کند، یا با از بین بردن زمینههاى مناسب و ایجاد شرایط محیطى نامناسب، رشد و شکوفایى آن را به تأخیر بیندازد. این عناصر فرهنگى به شکل برنامههاى تربیتى، دستورالعملهاى اخلاقى و حقوقى، و آداب و رسوم اجتماعى، در جوامع مختلف به صورتهاى گوناگون ظهور مىیابد.
فرهنگ اسلام مشحون از مباحث نظرى و برنامههاى تربیتى و اخلاقى است که بر محور اختیار و اراده انسان استوار است؛ به علاوه بعضى فرایض مذهبى چون روزه که ماهیت آنها خوددارى از ارضاى فورى برخى تمایلات و نیازهاى سطح پایین است، به تقویت این نیرو کمک مىرساند.1011 روزهدارى را مىتوان به عنوان یک روش روان درمانى از نوع رفتار درمانىقلمداد کرد که براى تقویت اراده و ایجاد تغییر در رفتارها، روش تمرین عملى روزانه در طى یک برنامه مستمر یک ماهه را بکار گرفته است.
افسردگىها
اختلالات افسردگى از جمله شایعترین اختلالات روانى است که در بیماران به صورتهاى مختلف با شدّت و ضعف وجود دارد؛ اختلالات مهم افسردگى را مىتوان به دو نوع زیر تقسیم نمود:1. افسردگى شدید؛ افرادى که دستخوش یک یا چند حمله افسردگى عمیق، بدون وجود حملههاى مانى مىشوند، تحت عنوان افسردگى شدید معرفى شدهاند. به نحوى که تخمین زده شده است، درصد بالایى از بیماران روانى بسترى نشده در بیمارستان را بیماران افسرده [شدید] تشکیل مىدهند.12 از مهمترین نشانههاى افسردگى شدید، به بىخوابىشدید، کاهش سطح انگیزه و انرژى، احساس بىارزشى، مشکل در تفکر و تمرکز، احساس مداوم اندوه و ناامیدى و... است.
2. افسردگى دوقطبى: اختلال افسردگى دو قطبى بر اساس نامى که براى آن انتخاب شده است، هم شامل حمله "مانى" و هم حملات افسردگى است. حمله مانى نوعى تغییر خلق ناگهانى است؛ به طورى که فرد مبتلا، ناگهان شادى بىحد و حصرى نسبت به آنچه انجام مىدهد یا در فکر انجام دادن آن است، احساس مىکند. این شادى افراطى معمولاً با تحریکپذیرى شدید همراه است و غالباً با پرگویى، بیش فعالى، پرش اندیشه، بىخوابى، حواسپرتى و رفتار بىملاحظه و بىپروا همراه مىشود.
روزه و مداواى افسردگى
قرائن و شواهدى وجود دارد که نشان مىدهد، روزهدارى در تسریع امر بهبود بیماران مبتلا به اختلال افسردگىاساسى، نقش کلیدى دارد.13 دکتر ایوب مالک در کتاب روزه دارى اسلامى و مسائل روانپزشکى، دو ویژگى درمانى که در روزه دارى مسلمانها وجود دارد و مىتواند به بهبود بیماران افسردگى کمک نماید، اینگونه معرفى کرده است:
1. تغییر برنامه خواب بیدارى
«گزارش شده که جلو کشیدن زمان خواب بیمار به مدت 3 تا 5 ساعت در طى 2 تا 4 روز، مىتواند آثار ضد افسردگى ایجاد کند. ...بیدار شدن براى سحرى و انجام فرائض عبادى در سحرگاهان در روزهدارى اسلامى، مىتواند بر مبناى تغییر برنامه خواب در طول یک ماه، تأثیرات ضد افسردگى خود را اعمال نماید که اگر تا مدتى دوام یابد، و در صورتى که با سایر توصیههاى اسلام در زمینه خواب و بیدارى در طول ماههاى دیگر سال توأم شود، موجب استمرار آثار حاصل شده مىگردد؛ ...به ویژه وقتى که به عنوان یک عامل کمکى، با دارو درمانى، مورد استفاده قرار گیرد.»14
2. مسأله محرومیت از خواب