کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

پُرخوری روانی(bulimia)

پُرخوری روانی

(bulimia)

ترازو

در مقابل افرادی که خود را در مقابل خوراکی ها قرنطینه کرده اند(منظور افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا است)، کسانی هم هستند که نمی توانند رنگ و لعاب غذا را با یاد آوری عقربه ترازو فراموش کنند. این عده، به طرف غذاها هجوم می برند و پس از پرخوری، با عذاب وجدانی مواجه می شوند که آنها را به هر قیمتی به دنبال جبران آن می فرستد.

پراشتهایی روانی یا "بولیمیا" (bulimia) یک نوع اختلال در خوردن است که در آن فرد بیمار یک الگوی زیاده خوری – پاک سازی را شدیدا دنبال می کنند. فرد پُر اشتها ابتدا پرخوری می کند و سپس خود را وادار به استفراغ می کند، یا از ملین استفاده می کند.

اغلب کسانی که این شیوه را در پیش می گیرند، زنانی هستند که در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل بیست سالگی به سر می برند. اکثر افراد پر اشتها مانند کسانی که بی‌اشتهایی روانی دارند، مجذوب غذا هستند و ترس زیادی از اضافه وزن دارند و افسرده اند."

برخلاف بی اشتهایی روانی، پراشتهایی روانی در یک محدوده وزنی نرمال اتفاق می افتد، به همین دلیل گاهی تشخیص آن برای متخصصان هم مشکل است.

برچسب بیمار به کسی می چسبد که حداقل 2 بار در هفته و برای مدت 3 ماه این کار را انجام می دهد.

"درعلم پزشکی معیارهای مختلفی برای تعیین چاقی و لاغری افراد وجود دارد که معتبر‌ترین و مشهورترین آنها "شاخص توده ی بدنی"یا BMI است.

این معیار از تقسیم وزن (بر حسب کیلوگرم) بر مجذور قد (بر حسب متر) به دست می‌آید.

طبق این معیار فقط کسانی که شاخص توده بدنی شان بین 19 تا 25 است، وزنی ایده‌آل دارند."

پُرخوری در اثر عصبانیت

عصبانیت

مشاهده شده است که اغلب چاقی ها در اثر زیاد خوردن برای فروکش کردن عصبانیت یا اضطراب رخ می دهد.

اصولا این افراد برای گرسنگی غذا نمی خورند. این افراد، غالبا غذاهای پرچرب و پرکالری را مصرف می کنند تا از نظر روحی آرام شوند و به مسئله ای فکر نکنند.

در افراد احساساتی، غذا به عنوان ابزار روانی به کار می رود و فرد را از عصبانیت و خشمگین شدن رها می کند؛ به عنوان مثال 32 درصد اینگونه افراد، زمانی که خوشحالند، استیک و گوشت مصرف می کنند، 39 درصد آنان هنگامی که ناراحتند، بستنی یا شیرینی مصرف می کنند و 36 درصد آنها هنگامی که افسرده و خسته اند، چیپس و سیب زمینی سرخ شده می خورند.

نشانه های این گرسنگی کاذب به صورت کم وزنی، کم پشتی موها ، بیماری و ... می باشد.

گرسنگی جسمی با گرسنگی احساسی چه تفاوتی دارد؟

بر اساس تحقیقات انجام شده، تفاوت زیادی در گرسنگی جسمی و گرسنگی از نظر احساسی وجود دارد.

- گرسنگی احساسی، ناگهان اتفاق می افتد، اما گرسنگی جسمی به تدریج رخ می دهد.

- افراد احساسی فقط به خاطر پُِرشدن معده غذا می خورند و با سرعت غذاهایی مثل بستنی، چیپس و پیتزا می خورند.

ولی در گرسنگی جسمی ، فرد به خاطر آنکه واقعا گرسنه است، غذا می خورد. این افراد کمتر می خورند و از همه مهم تر اینکه غذاهای سالم و مغذی می خورند.

مشاهده شده اولین خوراکی که افراد احساسی تمایل به مصرف آن دارند، بستنی است و بعد از آن در خانم ها شکلات و شیرینی و در آقایان پیتزا و استیک می باشد.

خوردن از روی احساسات بر روی وزن بدن تاثیر می گذارد و آن را از حالت تعادل خارج می کند. به طور کلی، اگر رژیم درستی بگیرید و مرتب ورزش کنید، مطمئن باشید که افزایش وزن نخواهید یافت، به شرط آنکه احساسات خود را نیز بتوانید کنترل کنید.

از کجا می توان تشخیص داد که گرسنگی کاذب دارید و جزو گروه احساسی در غذا خوردن هستید یا نه؟

به سوالات زیر پاسخ دهید:

آیا گرسنگی در شما ناگهان ظاهر می شود؟

آیا هنگام استرس یا عصبانیت زیاد غذا می خورید؟

آیا بعد از صرف غذا، از اینکه غذا خوردید، احساس گناه می کنید؟

آیا غالبا تنها غذا می خورید؟

آیا بعد از یک اتفاق ناخوشایند غذا می خورید ،حتی اگر احساس گرسنگی نکنید؟

آیا دیدن غذا خوردن یک نفر، در شما انگیزش خوردن را به وجود می آورد؟

آیا شما غذا می خورید، به علت آنکه کاری ندارید؟

آیا علاقه به خوردن غذاهای ناسالم دارید؟

آیا برای راضی و خوشحال کردن خود، غذا می خورید؟

اگر به سوالات بالا جواب مثبت دهید، بدان معنی است که شما جزو گروه احساسی هستید.

تقریبا یک سوم زنانی که رژیم لاغری می گیرند ، دچار اختلالات غذا خوردن می باشند. این اشخاص باید اتفاقات اطراف خود را تجزیه و تحلیل کنند و باید بدانند که چه کاری از خوردن جلوگیری می کند و با آن کار رژیم خود را درست کنند.

پنج گروه از افراد احساسی در غذا خوردن

پرخوری

1-افراد عصبانی

هنگامی که عصبانی هستید، غذا نخورید و یا اینکه احساسات خود را خاموش کنید و بعد غذا میل کنید.

2- افراد ناامید

این گروه از افراد معتقدند که هیج موقعیت خوبی برایشان پیش نمی آید و قادر به انجام هیچ کاری نیستند. لذا با خود می گویند: «چرا باید به سلامتی و وزن خود اهمیت بدهم. غذا خوردن به من کمک می کند تا از این مسائل رهایی یابم.» 

3- افرادی که عدم کنترل در زندگی دارند

این گونه افراد معتقدند زندگی برایشان مشکل شده و همه برای آنها قانون وضع می کنندو با خود می گویند:«اما خوشبختانه برای خوردنم، خودم مسئولم. پس من هر چقدر می خواهم می خورم.»

4- افراد حساس و خواهان تشکر و قدردانی از اطرافیان خود

کاری را انجام داده اید و هیچ کس به آن کار توجهی نمی کند و از شما قدردانی نمی کند. برای اینکه خود را خوشحال کنید، با خود می گویید که خودم می دانم چه کار مهمی انجام داده ام، پس جشن می گیرم و از خودم پذیرایی می کنم و امشب را به عیش و نوش می گذرانم.

لازم به ذکر است زنان از آنجایی که روحیه لطیفی دارند، بیشتر در معرض این مشکل می باشند. لذا برای جلوگیری از این افکار، از آنها تعریف کنید.

5- افراد خسته

احساس تنهایی و بی کسی می کنید، هرکسی مشغول کاری است و هیچ کس به شما توجه نمی کند. اما تنها چیزی که برای رفع تنهایی وجود دارد، غذاست.

راه های جلوگیری از خوردن بر اساس احساسات

1- ورزش کنید. ورزش باعث کاهش استرس و عصبانیت می شود و به شما انرژی و روحیه می دهد.

2- آب بنوشید. نوشیدن آب باعث جلوگیری از  ورود کالری اضافی به بدن می شود.

3- راه بروید.

4- به دوستتان زنگ بزنید.

5- چای بنوشید.

6- ورزش یوگا انجام دهید.

7- بهترین راه حل آن است که برنامه غذایی خود را هفتگی تغییر دهید و این برنامه را هر روز رعایت کنید.

8- بنشینید و با خود فکر کنید تا راه حلی برای شاد شدن را بیابید.

9- خوشحال باشید از اینکه سالم هستید و می توانید به دیگران کمک کنید.

مقابله با پُرخوری عصبی

کاهش وزن

متخصصین بیماری های اعصاب و روان به اهمیت آموزش بیمار از سوی درمانگر، در مقابله با پُرخوری عصبی یا بولیمیا (bulimia) معتقدند. آموزش ها می توانند شامل موارد زیر باشند:

* وزن بدن:

باید به بیمار درباره وزن مطلوب برای سن و قد او ، اطلاعاتی ارائه کرد. باید به او اطمینان داد که نگران وزن دقیق مطلوب نباشد و از انتخاب رژیم غذایی بیش از حد متوسط، پرهیز کند.

* پیامدهای جسمی پرخوری عصبی، استفراغ عمدی و ملین‌ها:

همه بیماران باید درباره عوارض جسمی پُراشتهایی عصبی مطلع باشند. به‌ طور مثال باید درباره اختلال مواد معدنی و الکترولیت ناشی از استفراغ و استفاده از ملین یا مسهل‌ها، بزرگ شدن غده ترشح‌ کننده بزاق، فرسایش مینای سطح داخلی دندان‌های پیشین و بی ‌نظمی در عادت ماهیانه، اطلاعاتی داشته باشند. البته از میان این ها اختلالات الکترولیتی از نظر طبی جدی و خطرناک‌اند.

* مفید نبودن استفراغ عمدی و مصرف مسهل‌ها برای کنترل وزن:

جوانان و نوجوانان مبتلا‌ به اختلال رفتار پُرخوری حریصانه، باید بدانند که با مصرف مقدار زیاد غذا، مقدار زیادی انرژی وارد بدن می‌ شود و استفراغ عمدی، همه موادی را که خورده شده، دفع نمی ‌کند و استفاده از مسهل‌ها، اثر بسیار کمی در دفع انرژی دارند و اثر آنها در کاهش وزن بدن مانند داروهای مدر، کوتاه‌ مدت است.

برخی از بیماران تمایلی به خوردن غذای اصلی یا غذای سبک در وعده‌های منظم ندارند، چون فکر می ‌کنند افزایش وزن پیدا می ‌کنند. باید اطمینان داد که معمولاً برعکس این موضوع اتفاق می ‌افتد، چون پیروی از این الگوی غذایی از افراط در پُرخوری عصبی و حریصانه می کاهد و به این ترتیب، مقدار کالری که وارد بدن می ‌شود، کم خواهد شد.‌

* آثار ناگوار رژیم غذایی:

سه نوع برنامه غذایی وجود دارد:

- پرهیز از خوردن در فواصلی از روز

- پرهیز از خوردن انواع خاصی از غذاها

- محدود کردن مقدار کلی غذایی که خورده می‌ شود

بیشتر بیماران مبتلا‌ به پُرخوری عصبی، از هر سه نوع برنامه غذایی پیروی می‌ کنند و اغلب به‌ طرز افراطی، این کار، بیش ‌خواری را بیشتر می ‌کند. هدف این است که بیمار به این نتیجه برسد که باید رژیم غذایی را کنار بگذارد و این نکته باید در سراسر دوره درمان ادامه یابد.

چه باید کرد؟

* تجویز یک الگوی منظم غذایی:

بیمار باید غذای خود را به سه یا چهار وعده تعیین شده، به علاوه یک یا دو وعده از غذای سبک که از پیش مشخص شده است، محدود کند.

نباید بیش از سه ساعت، بین وعده‌های غذایی فاصله باشد و بیمار باید همیشه زمان وعده بعدی را بداند.

در فاصله این وعده‌های غذایی، باید کوشش کند تا از خوردن هر ماده غذایی پرهیز کند. خوردن غذا در سه وعده باعث می‌ شود که از انجام دادن تلاش‌های غیر واقع ‌بینانه برای به تعویق انداختن خوردن، جلوگیری شود و به این ترتیب یکی از انواع فعالیت‌های رژیمی حذف شود.

البته این الگوی غذایی باید متناسب با مسئولیت‌های روزانه بیمار تنظیم شود و معمولاً‌ لازم است که در تعطیلات آخر هفته، تغییراتی در این الگوی صرف غذا داده شود.

برخی از بیماران تمایلی به خوردن غذای اصلی یا غذای سبک در وعده‌های منظم ندارند، چون فکر می ‌کنند افزایش وزن پیدا می ‌کنند. باید اطمینان داد که معمولاً برعکس این موضوع اتفاق می ‌افتد، چون پیروی از این الگوی غذایی از افراط در پُرخوری عصبی و حریصانه می کاهد و به این ترتیب، مقدار کالری که وارد بدن می ‌شود، کم خواهد شد.‌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد