شوهر مثل پدر نمی شه
خانمها جدی بگیرید:
نه مقایسه، نه مؤاخذه، نه سرزنش
برخی خانمها عادت دارند و دائم شوهر جوان خود را با پدر محترمشان مقایسه میکنند و از همسرشان همان قابلیتهائی را انتظار دارند که در پدر شاهد بودهاند بهطور مثال نحوه برخورد همسر و پدرشان با مسائل مختلف را میسنجند و از همسرشان انتقاد میکنند. البته ناگفته نماند که چون پدر از کودکی حامی دختر است و در مقابل مشکلات به مدد وی برمیخیزد، دختر ناخودآگاه او را تواناترین انسان روی زمین میبیند و میداند.
این باور بهتدریج در او چنان رشد مییابد که کلیت شخصیت پدر تحتالشعاع این نگاه قرار میگیرد یعنی دیگر نمیتواند عیبها یا کاستیهای شخصیتی پدر را دریابد یا اگر هم دریابد به دیده اغماض مینگرد و این امر چیزی از شکوه و اقتدار پدر در نزدش نمیکاهد.
با این تفاصیل طبیعی است که عروس خانم پس از ازدواج پدر خویش را بسیار برتر و قدرتمندتر از شوهر جوانش ببیند به ویژه اگر اختلافهائی پیش بیاید یا در مواجهه با مسائل و مشکلات، مرد جوان از همسرش حمایت نکند. عروس خانم که همواره پدرش را بهعنوان حامی در پشت سر خود داشته، از عدم حمایت شوهر میرنجد و ناخودآگاه کفه ترازو را به نفع پدر سنگین میکند.
از این رو تنها به مرور زمان و با برخوردهای اصولی شوهر ممکن است که بت ذهنی زن بشکند و به او نشان دهد واقعیت آنگونه نیست که در ذهنش ساخته و پرداخته است زیرا همه انسانها کاستیهائی دارند و کامل مطلق فقط خداوند است. به یقین انسان بالغ کسی است که بتواند معایب کسانی را که دوست دارد، ببیند.
خانمها باید بپذیرند مهارتهای انسانها یکسان نیست و لزوماً نباید شوهر از همان توانائیهائی برخوردار باشد که پدرشان برخوردار بوده است ناگفته نماند که واکنش پدر در این هنگام، بسیار مؤثر است.
البته خانمها نباید بیش از حد شوهرشان را سرزنش کنند. متأسفانه بسیاری از خانمها عادت به مؤاخذه دائم شوهر دارند. هر چند ممکن است در بسیاری از موارد حق با آنها باشد اما گفتن این جملات سرزنش کننده: ”چرا این کار رو کردی؟ چرا به حرفم گوش نکردی؟ مگه بهت نگفته بودم نکن؟ اگه یه سر سوزن به حرفم گوش میکردی، امروز وضعمان این نبود... “ اوضاع را بهتر نمیکند که هیچ، بدتر هم میکند چون در این لحظات، مسلماً شوهر متوجه اشتباهش شده و از خود ناراضی است و در مقابل اولین سرزنش شما طاقت میآورد اما در صورت تکرار عاصی میشود و فریادش به آسمان میرود و برخوردی میکند یا کلامی بر زبان میآورد که مشکل را دو چندان میکند.
تنها به مرور زمان و با برخوردهای اصولی شوهر ممکن است که بت ذهنی زن بشکند و به او نشان دهد واقعیت آنگونه نیست که در ذهنش ساخته و پرداخته است زیرا همه انسانها کاستیهائی دارند و کامل مطلق فقط خداوند است
سرزنش بیش از حد، موجب لجبازی میشود و چه بسا از سر لج، خطایش را مرتب تکرار کند. بله، تکرار کند، با اینکه خودش میداند خطاست زیرا سرزنش بیش از حد، عزتنفس او را خدشهدار میکند و نفس اهریمنیاش را به فعالیت وا میدارد تا با تکرار خطا از همسرش انتقام بگیرد. این واکنش ناپسند و بسیاری از کجاندیشیهای دیگر، زوج را رو در روی هم قرار میدهد و بهجای اینکه در کنار هم بار زندگی را بر دوش بکشند و کاشانهشان را بسازند، بهدست خود نسبت به تخریب آن اقدام میکنند.
در نهجالفصاحه آمده است: اگر فردی خاطی متوجه اشتباه خود شد و بابت آن عذر خواست، پوزشش را بپذیرید و دیگر چیزی از بابت آن بر زبان نیاورید.“ بهراستی کدام یک از ما به این حدیث عمل میکنیم؟
خجالت نکشید و صادقانه اعتراف کنید. آیا شما در مقابل عذرخواهی عزیزانتان سریعاً آرام میشوید و به راستی او را میبخشید و همه چیز را فراموش میکنید؟ یا اینکه وقتی میبینید او اقرار میکند و خودش میداند خطائی مرتکب شده، عصبانیتر میشوید و بیشتر به او سرکوفت میزنید و گاه و بیگاه در هر فرصتی و هر وقت مشکلی پیش میآید یک سلسله از این خطاکاریها را پشت سر هم برایش بازگو میکنید و برای صدمین بار یکی پس از دیگری آنها را به رخش میکشید و خلاصهکاری میکنید که همسر مقصر دیگر هرگز از شما عذرخواهی نکند؟ بهراستی شما چگونه عمل میکنید؟!
و اما شما مردان جوان گاه جوانان دیروز! شما نیز از چنین برخورد غلطی بری نیستید. نشنیدهاید گله بسیاری از عروس خانمها را که میگویند: «هر کاری میکنم شوهرم مرا با مادرش مقایسه میکند، روزی نشده از غذائی که پختم ایراد نگیره و نگه محاله غذای مادم شور شده باشه، کم نمک شده باشه، جا نیفتاده باشه و... اگه اینها رو بهانه نکنه، میگه: مزهاش یه جوریه، هیچوقت ندیدم خورشی که مادرم میپخت مزهاش اینجوری باشه.»
آقای محترم، آیا لازم است یکبار دیگر همه آنچه را به خانمها گفتم، خدمت شما تکرار کنم تا دریابید با این حرفها چه اشتباه بزرگی مرتکب میشوید؟ توجه داشته باشید که دهان گلخانه? فکر است. پس بهتر است کمی هوشیارتر باشیم و دقت کنیم چگونه گلی در آن میپرورانیم و به دیگران عرضه میکنیم.
چرا زنان آتش نشان نمی شوند؟
آیا تاکنون آتشنشان زن دیدهاید؟ مرد خانهدار چهطور؟ و تعمیرکار کامیون زن؟ راستی، چرا تصور کردن مرد و زن در برخی از مشاغل، راحتتر از شغلهای دیگر است؟ آیا این تفاوت انتخاب شغل، ریشه در تفاوتهای جسمی و ذهنی دارد یا ریشهاش اختلافات فرهنگی و عرفی است که در هر جامعهای فرق میکند؟ در مطلب این هفته قصد داریم درباره این تفاوت انتخاب شغل بین زنها و مردها صحبت کنیم و عوامل موفقیت یا شکست هر کدام را بیشتر بشناسیم...
طبیعی است که درنهایت، هر فردی بر مبنای جنسیت مذکر یا مونث خود، گزینههای بیشتر یا کمتری به عنوان شغل آینده در جلوی پایش خواهد داشت. احتمال آنکه سرباز جنگ از بین مردان انتخاب شود، همیشه بیشتر است تا منشی دفتر، یا احتمال آنکه مربی مهدکودک از بین زنان انتخاب شود، بیشتر است تا راننده اتوبوس. این تفاوت از کجا حاصل میشود؟ چه علل دیگری بر این موضوع تاثیر گذارند؟ علل متفاوتی را میتوان برای این قضیه برشمرد ولی دو علت اصلی که بیشتر راجع به آنها صحبت خواهیم کرد، عبارتاند از:
• تفاوتهای ذاتی بین دو جنس زن و مرد (تفاوتهای جسمی و ذهنی)
• تفاوت نگرش جامعه و عرف موجود به نقشهای زن و مرد
در اینکه زن و مرد تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند، تردیدی نیست. اما کدام یک از این تفاوتها باعث میشود که در شغل خاصی مردان موفقتر باشند (یا حالا بگوییم گرایش بیشتری داشته باشند) و در شغل دیگری، زنان بهتر جلوه کنند. بخشی از این تفاوتها، به دلیل تفاوت بین ساختار مغز در زنان و مردان و نحوه واکنشدهی مغز به اتفاقات و محرکها است. تعدادی از تفاوتهای بین مغز در زن و مرد عبارتاند از:
فرآیند پردازش مغزی در مردان در سمت چپ مغز بهتر و سریعتر از زنان است، در حالی که زنان از دو نیمکره مغزشان تقریبا به طور یکسان استفاده میکنند. به همین دلیل است که مردان با فعالیتها و کارهای مرتبط با سمت چپ مغز مثل حل کردن مساله از دیدگاه انجام یک کار و وظیفه، موفقترند؛ در حالی که زنان راههای خلاقانهتری برای حل مشکلات پیدا میکنند و موقع برقراری ارتباط با دیگران، به احساسات بیشتر اهمیت میدهند.
زنان از هر دو نیمکره مغزشان کار میکشند، مردان از یک نیمکره
فرآیند پردازش مغزی در مردان در سمت چپ مغز بهتر و سریعتر از زنان است، در حالی که زنان از دو نیمکره مغزشان تقریبا به طور یکسان استفاده میکنند. به همین دلیل است که مردان با فعالیتها و کارهای مرتبط با سمت چپ مغز مثل حل کردن مساله از دیدگاه انجام یک کار و وظیفه، موفقترند؛ در حالی که زنان راههای خلاقانهتری برای حل مشکلات پیدا میکنند و موقع برقراری ارتباط با دیگران، به احساسات بیشتر اهمیت میدهند.
همچنین دو بخش از مغز که مربوط به یادگیری زبان و تکلم هستند، در مغز زنان بزرگتر از مغز مردان است. به همین دلیل است که زنان معمولا در مسایل مرتبط با یادگیری و استفاده از زبان و کلمات و یا تفکر و اندیشیدن کلامی، قویترند. در حالی که مردان، اطلاعات مرتبط با تکلم و زبان را در نیمکره غالب خودشان پردازش میکنند، زنان این کار را در هر دو نیمکره انجام میدهند. این تفاوت تا حدی توجیه میکند که چرا پس از سکته مغزی در ناحیه مرتبط با کلام و صحبت کردن، عمده زنان میتوانند بهبود پیدا کنند، در حالی که مردان ممکن است نتوانند از شر آن رها شوند.
مردان در محاسبات ذهنی و ریاضی از زنان موفقترند
ناحیهای از مغز خصوصا (در سمت چپ) به نام لوب کناری- پایین (IPL) در مردان بزرگتر از زنان است. همین قضیه، بخش عمدهای از مهارت مردان در توانایی محاسبات ذهنی و عملکرد ریاضی بهتر را توجیه میکند. جالب اینجاست که در بررسی مغز انیشتین هم مشخص شد که این بخش از مغز او، به شکلی غیرمعمول، بزرگتر از حد عادی است. IPL اطلاعات حسی را هم در مغز تفسیر و بررسی میکند و چون بخش بزرگتر آن در زنان سمت راست است، محرکهای خاص مثل گریه کردن کودک هنگام شب (بهعنوان یک ورودی حسی)، توسط زنان بیشتر درک میشود تا مردان.
مردان مبارزهطلبند، زنان محافظهکار
در پاسخ به استرسهای زندگی، محیط اطراف و کار، مردان بیشتر به صورت «مبارزه» واکنش نشان میدهند، در حالی که واکنش زنان بیشتر بهصورت «محافظت» بروز میکند. زنان بیشتر مراقب محافظت از خودشان و بچهها و تشکیل روابط گروهی قوی هستند، در حالی که مردان معمولا به جنگ شرایط ایجادکننده استرس میروند. بحث درباره این واکنشهای مختلف، از عهده این مطلب خارج است ولی همینقدر بدانیم که هورمون استروژن در بدن زنان و هورمون تستوسترون در بدن مردان، اثرات متفاوتی از بقیه هورمونهای استرس را در بدن هر کدام موجب میشوند.
زنان، پرستاران بهتری هستند
بخش سیستم لیمبیک مغز (در ناحیه عمقی) که پردازشگر عواطف انسانی است، در زنان بزرگتر از مردان است. به همین دلیل زنان با احساسات خود بیشتر در ارتباطاند و راحتتر میتوانند آن را بیان کنند و با این کار، سریعتر و بهتر به دیگران تعلقخاطر پیدا کنند. به همین دلیل است که زنان بهتر از مردان میتوانند مراقب یا پرستار کودکان باشند.
مردان در فعالیتهای فیزیکی موفقترند
اندازه مغز مردها حدود 11 تا 12 درصد بزرگتر از مغز زنهاست. این تفاوت اندازه، هیچ ربطی به ضریب هوشی ندارد. اصلیترین نکتهاش، تفاوت جثه زن و مرد است. مردان به دلیل برخورداری از توده عضلانی بیشتر نیاز به تعداد نورونهای بیشتری دارند تا بتوانند از عهده کنترل این جثه بزرگ برآیند.
نه اینکه زن توان احتجاج ندارد یا نیروی استدلالش کم است، بلکه زن منطق و استدلال را به کار می گیرد، اما قدرت اظهار ندارد. آنچه باعث می شود زنان نتوانند مکنونات خود را در مقام استدلال و محاجّه بیان کنند و مانع حرف زدن آن ها می شود، شدت احساسات و عواطف آنان است.
علّامه طباطبائی در المیزان می فرماید: معنای آیه (خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً) این است که برای سود رساندن به شما، از جنس خودتان همانندانی آفرید; چرا که هر یک از زن و مرد به وسایلی از امر تولید مثل مجهّز است که با همراهی جنس دیگر، کارش به ثمر می رسد و با کار هر دو، تولید و تکثیر نسل به انجام می رسد. بر این اساس، هر یک نقصی دارد و به قرین خود نیازمند است، و از مجموع این دو، یک واحد تام حاصل می شود.خلاصه آنکه زن و مرد در ذات و جوهرشان تفاوتی وجود ندارد; یعنی زنان و مردان در جوهره انسانیت و خمیرمایه رشد و کمال، تفاوتی ندارند، بلکه زن و مرد دو فرد از یک نوع هستند.اما تفاوت هایی در برخی زمینه ها دارند که ایشان با استناد به آیه (أَوَ مَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَ هُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِین) (زخرف: 18) ، می نویسد: خداوند متعال دو صفت پرورش در زینت و عدم توانایی بر استدلال و محاجّه را برای زن ذکر کرده; زیرا جنس زن طبیعتاً از احساسات و عواطف سرشاری برخوردار و نیروی تعقّل او در قیاس با مرد ضعیف تر است و جنس مرد به عکس این است. از روشن ترین نشانه های عواطف سرشار زن، میل و گرایش او به زیور و زینت و عدم توانایی و ضعف او در مقام بیان دلیل و حجّت است که مبتنی بر نیروی عقلانی است. 1 ایشان بیان می کند: «استدلال و برهان نیازمند نیروی عقلانی زیاد است که زنان در مقایسه با مردان، در این امر ضعیف ترند.»زن نمی تواند مکنونات خویش ر ا در منازعه ها و مجادله ها بیان و اظهار کند. نه اینکه زن توان احتجاج ندارد یا نیروی استدلالش کم است، بلکه زن منطق و استدلال را به کار می گیرد، اما قدرت اظهار ندارد. آنچه باعث می شود زنان نتوانند مکنونات خود را در مقام استدلال و محاجّه بیان کنند و مانع حرف زدن آن ها می شود، شدت احساسات و عواطف آنان است. در واقع، می توان گفت: قدرت تعقّل در هر دو جنس وجود دارد، ولی در مرد به لحاظ اینکه مانع کمتر می باشد، اقتضای تعقّل بیشتر است.گرایش قوی تر زنان به امور عاطفی و احساس سبب می شود از میان محرّک های گوناگون، که در برابرشان ایجاد می شود و پدیده ادراک در واقع پاسخ گویی به آن محرّک هاست، به محرّکی پاسخ گویند که تناسب و سنخیت بیشتری با روح حساس و عاطفی شان دارد. در نتیجه، عاطفی بودن جنس مؤنث موجب می گردد کانون توجه وی به امور مناسب و همسو با عواطف جلب گردد.
پدیده یا بیماری رینود چیست؟
(Raynaud disease)
بیماری رینود شرایطی است که طی آن قسمتهایی از بدن مانند انگشتان دست و پا، نوک بینی و گوشها بیحس و سرد میشوند. در رینود عروق خونی انگشتان دست و پا، بینی و گوش درگیر میشوند.
استرس و سرما از جمله عوامل مستعد کننده بیماری هستند. این بیماری میان زنان شایعتر است.
اگر چه میتوان این مشکل را کاهش داد، اما درمان آن با توجه به شدت و شرایط متفاوت است.
نشانههای بیماری
رینود چیزی بیش از احساس سرما در دست و پاست و با سرمازدگی نیز تفاوت دارد. علائم آن نیز با توجه به شرایط بیماری، شدت و مدت زمان آن متفاوت است. اما علائمی شایع در این بیماری وجود دارند از جمله سردی انگشتان دست و پا، تغییر رنگ پوست در واکنش به سرما یا استرس، احساس سوزش و کرختی به دنبال گرم کردن یا از بین رفتن استرس.
هنگامی که با این مشکل روبهرو میشوید، نواحی درگیر ابتدا سفید میشوند. سپس کبود شده و احساس کرختی و سرما میکنند. البته این حالات و شرایط برای همه افراد یکسان نبوده و لازم نیست همه به یک صورت این مشکل را تجربه کنند.
گاهی اوقات با شروع مشکل، تنها یک یا دو انگشت درگیر میشود و لزوما نیز همیشه به یک حالت بروز نمیکند. اگرچه رینود اغلب، انگشتان دست و پا را درگیر میکند، اما سایر اندامها مانند بینی، لب و گوشها هم ممکن است درگیر شوند. البته لازم به یادآوری است، حمله رینود ممکن است کمتر از یک دقیقه طول بکشد یا ساعتها ادامه پیدا کند.
افرادی نیز رینود را همراه با دیگر بیماریها تجربه خواهند کرد و به همین دلیل نشانههایی مرتبط با بیماری زمینهای نیز خواهند داشت.
در حقیقت پزشکان رینود را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. در رینود ثانویه سایر بیماریها زمینهساز بروز این اختلال هستند.
علل بروز رینود
پزشکان به درستی علت حملات رینود را نمیدانند، اما به نظر میرسد رگهای خونی دست و پا در برابر هوای سرد یا استرس واکنش نشان دهند.
عواملی وجود دارند که احتمال بروز رینود اولیه را افزایش میدهند از جمله:
* جنسیت: رینود زنان را بیش از مردان درگیر میکند.
* سن: اگرچه در هر سنی ممکن است این شرایط به وجود آید، اما رینود در سنین بین 15 تا 30 سال بیشتر پیش میآید.
* محل زندگی: افرادی که در مکانهای سرد زندگی میکنند، بیشتر در معرض این شرایط خواهند بود.
* سابقه خانوادگی: حدود یک سوم افرادی که رینود را تجربه میکنند، یکی از اعضای درجه یک خانوادهشان هم به این مشکل مبتلاست.
عواملی هم سبب بروز رینود ثانویه خواهد بود:
* بیماریهایی خاص: ممکن است سبب بروز مشکل شود.
* مشاغل خاص: به عنوان مثال کارهایی که ضربات تکراری و دائمی دارند.
* قرار گرفتن در معرض موادی خاص: سیگار کشیدن و استفاده از داروهایی که رگهای خونی را تحت تاثیر قرار میدهند نیز ممکن است خطر ابتلا به رینود را افزایش دهند.
شیوه زندگی برای کاهش مشکلات
با به کارگیری شیوههایی ساده میتوانیم حملات رینود را کاهش دهیم و احساس بهتری داشته باشیم؛ به عنوان مثال ترک سیگار، ورزش منظم، کنترل استرس، محافظت از دستها و پاها و کاهش عوامل ایجاد خطر از جمله این موارد هستند.
اگر حمله ایجاد شد، چه کار باید کرد؟
اولین و مهمترین اقدامی که در این موقعیت باید انجام شود گرم نگه داشتن دست، پا یا هر عضو درگیری است، بنابراین به محیطی گرمتر بروید و دستان خود را زیر بغل تان بگذارید تا گرم شوند. انگشتان دست و پای خود را تکان دهید. آب ولرم – نه داغ – روی انگشتان خود بریزید و آن ها را ماساژ دهید.
اگر شرایطی استرس آفرین موجب بروز این مشکل شده، بهتر است با ترک محیط و آرام کردن خود، مشکل را بهبود بخشید.
پیشگیری
رینود پدیدهای است که میتوانید جلوی آن را بگیرید :
- زمانی که بیرون از خانه و در محیط باز هستید، لباس گرم و مناسب بپوشید.
- در فصل زمستان استفاده از شال، دستکش، جوراب، کلاه و چکمه را فراموش نکنید.
- داخل خانه و در فضای بسته هم مراقب باشید؛ به عنوان مثال، هنگامی که از داخل یخچال یا فریزر مواد غذایی را خارج میکنید، بهتر است از دستکش استفاده کنید.
- در نهایت اگر امکانش را دارید، برای زندگی به مکانی با آب و هوای معتدل تر بروید.
احتمالاً شما با پیکانهای دنبال همی که نماد بازیافت هستند، آشنا هستید. در واقع، ممکن است فکر کرده باشید که آنها در حال تعقیب شما هستند! شاید قرار است آنها ناگهان ظاهر شوند تا به شما یادآوری کنند که زبالههایتان را تفکیک نکردهاید.
نشانههایی که ما با آن آشنا هستیم در سال 1988، توسط انجمن صنعت پلاستیک(SPI) آمریکا طراحی شد تا به بازیافتکنندهها اجازه دهد که بین انواع مختلف پلاستیکها تمایز قائل شوند، و قرارداد واحدی را فراهم کند که تولیدکنندهها در سراسر کشور بتوانند مطابق آن عمل کنند. از آنجایی که بازیافت کنندهها عموماً پلاستیکهای مورد استفادهی مشتریان خُرد را هدف قرار میدهند، نشانههای SPI، بیشتر بر روی مواد بسته بندی خانگی دیده میشود.
SPI و کمیسیون تجارت فدرال (FTC) راهنمایی برای استفاده از این نشانهها تدوین کردهاند:
بر روی بطریها و ظروف سخت، در 39 ایالت و برطبق قانون استفاده میگردد.
فقط رزین (نوع پلاستیک) را مشخص میکند.
باید تا حد امکان غیرمشخص باشد تا بر تصمیمگیری خرید مشتری اثر نگذارد.
نباید به هیچ وجه تغییر داده شود.
هیچ گونه ادعای قابل بازیافت بودن، یا واژهی «قابل بازیافت» نباید نزدیک نشانهها باشد.
روی تمام ظروف 8 اونسی تا 5 گالنی که جا برای نشانهای با حداقل اندازه ½" دارند، قالبگیری یا چاپ شود.
علامت باید در پایین ظرف و حتی الامکان نزدیک به مرکز آن باشد.
شما به خاطر این قسمت به این صفحه آمدهاید! در زیر نشانههای SPI و پلیمرهای مربوط به آنها را، همراه با توضیحی مختصر از مصارف آن پلیمر خواهید دید.
پلی(اتیلن ترفتالات): بطریهای نوشابههای گازدار، بطریهای آب، بطریهای سرکه، ظروف دارو، محافظ فیلم عکاسی.
چرا در زیر شکل نوشته شده PETE، و نه PET؟
پلی اتیلن با دانسیته بالا: ظروفی برای شویندههای ظرف یا لباس، نرم کنندههای پارچه، سفیدکننده، شیر، شامپو، حالت دهنده، روغن موتور. جلیقههای ضدگلوله ی جدیدتر، انواع اسباب بازی.
پلی(وینیل کلراید): لولهها، پرده های حمام، بسته بندی های مواد، بطری های روغن آشپزی، پستانک شیشه ی بچه، پلاستیک بسته بندی انقباضی، لوله پزشکی شفاف، داشبوردهای وینیلی، و روکش های صندلی، ظروف قهوه.
پلی اتیلن با چگالی پایین: فیلمهای بسته بندی، کیسههای خرید، پاکتهای ساندویچ.
پلی پروپیلن: ظروف نگهداری مواد غذایی خانگی (تاپرور Tupperware®)، بطریهای شربت، ظروف ماست، پوشکهای بچه، فرش بیرون از منزل.
پلی استایرن: فنجانهای قهوه، کارد و چنگال و فنجانهای یکبار مصرف (شفاف یا رنگی)، پوششهای شیرینی پزی، سینی گوشت، بستهبندی بادام زمینی، عایق کاری با استایروفوم.
محصولاتی که برچسب" other" خوردهاند، از هر ترکیبی از پلیمرهای 6-1، یا پلیمرهای دیگری ساخته شدهاند که کمتر متداول هستند.
بازیافت در ایران
بازیافت به آمادهسازی مواد برای استفاده مجدد گفته میشود.موادی که معمولا قابل بازیافت می باشند عبارتند از آهن آلات، قراضه آهن، پلاستیک، شیشه، کاغذ، مقوا و برخی مواد شیمیایی زباله که به کود کمپوست تبدیل میشود.
بازیافت از بههدررفتن منابع سودمند و سرمایه های ملی جلوگیری میکند و مصرف مواد خام و مصرف انرژی را کاهش میدهد. با این کار، تولید گازهای گلخانهای نیز کاهش مییابد. بازیافت مهمترین مفهوم در مدیریت پسماند است.
در تعریفی دیگر میتوان گفت بازیافت عبارت است از فرآیند پردازش مواد مصرف شده به محصولات و مواد تازه به منظوره جلوگیری از به هدر رفتن مواد سودمند بلقوه (ذخیرهای) ٬ کاهش مصرف مواد خام ٬کاهش مصرف انرژی ٬ کاهش آلودگی هوا حاصل از سوختن مواد و آلودگی آبها حاصل از تدفین زبالهها در خاک به وسیلهی کاهش مقدار معمول زبالهها و کم کردن نشر گازهای گلخانهای در مقایسه با تولید خالص.
در ایران بازیافت مواد، قدمتی طولانی داشته و به بخشی از فرهنگ جامعه ما تبدیل شده است از طرف دیگر با توجه به معضلات و مشکلات زیست محیطی تولید زباله سازمان ها و مراکز مختلف تلاش کرده اند این بخش از فرهنگ جامعه را گسترده تر و عمیق تر نمایند به نحوی که به سایر مواد نیز تعمیم داده شود . از طرف دیگر مشکلات اقتصادی، کمبود منابع طبیعی و افزایش جمعیت نیز باعث شده روند توجه به مسائل بازیافت در تمامی کشور ها سرعت بیشتری به خود بگیرد.
استفاده از مواد زائد گیاهی و انسانی از روزگاران گذشته برای کشاورزان و روستا ها بسیار معمول بوده است . از این میان کشاورزان یزدی و اصفهانی بر ارزش فوق العاده این مواد در افزایش محصولات کشاورزی کاملاً آگاه بودند. فضولات روستایی که در اصل مواد متشکله از مدفوع انسانی، حیوانی و مواد زائد گیاهی است، همراه با آب و خاک و هوا ۴ اصل اساسی کشاورزی را در روستاهای ایران را تشکیل می دهند.
ولی کارخانه کمپوست جدیدی در اصفهان در سال ۱۳۶۸ تاسیس شد که هم اکنون مورد بهره برداری قرار گرفته است. کارخانه کمپوست در شهر های مشهد، کرج و تبریز در حال تاسیس است که کارخانه کمپوست مشهد به بهره برداری رسیده است. سه کارخانه کمپوست در شهر های گرگان، بابل و نشتارود در دست طراحی و احداث است .
در سال ۱۳۶۱ - ۱۳۶۰ در شهر همدان با همکاری شهرداری و دانشگاه بوعلی اقدام به تهیه کمپوست از فضولات کشتار گاه ، برگ های درختان و پس مانده های گیاهی با روش حوضچه ای شد که طی این عملیات بررسی جنبه های بهداشتی و کشاورزی کود حاصله نیز انجام گرفته است. در سال ۱۳۶۸ یکسری مطالعات، در ارتباط با تهیه کمپوست از مخلوط زباله های شهری و کشتار گاه در شهر سمنان توسط دانشگاه تهران انجام شده که طی این مطالعه خصوصیات کمپوست تولیدی از این روش مشخص شده و مورد ارزیابی اقتصادی قرار گرفته است. طرح و احداث کارخانه کمپوست کهریزک در سال ۱۳۷۲ با دو واحد ۱۰۰۰ تنی در یک مجموعه در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفت. این کارخانه علاوه بر تولید کمپوست روزانه می تواند حدود ۳۰ تن اقلامی از قبیل کاغذ، مقوا، پلاستیک ها و انواع مصنوعات فلزی را جداسازی و آماده بازیافت میکند.
آموزش بازیافت برای کودکان
با رشد جمعیت وگسترش شهرنشینی تولید زباله بیشتر و بیشتر می شود کامیون پشت کامیون برای بردن زباله ها می آیند آنها را می برند تا دفن کنند.
چرا به زباله ها طلای کثیف می گویند ؟ زباله مواد دور ریز حاصل از مصرف انسان است . این همه زباله را چه باید کرد ؟ پاسخ بازیافت است . بازیافت یعنی مواد و چیزهای بی مصرف را برای مصرف و استفاده دوباره آماده کردن.آیا همه زباله ها را می توان بازیافت کرد ؟ نه . مثلا داروهای فاسد شده باتری های خالی و ... را نمی توان بازیافت کرد . اما نان خشک وپلاستیک و کاغذ و مقوا و شیشه و فلز و ... را می توان بازیافت کرد . از زباله های تر می توان کود گیاهی به دست آورد.
زباله را چه کار میکنند ؟ بیشتر زباله ها را برای دفن بهداشتی می برند خارج از شهر. محل دفن جایی است که کامیون ها بار زباله خود را در آنجا خالی می کنند. کف بعضی از این محل های دفن بهداشتی را لا یه های خاک رس میریزند و روی آن را با ورق پلاستیک می پوشانند و سپس زباله ها را روی آن می ریزند. بولدوزرها هم زباله ها را به جلو هل می دهند و روی هم میریزند و با خاک روی آن را می پوشانند تا بوی بد پراکنده نشود و حیوانات و حشرات را به سوی خود جلب نکند.
مردم هر روز زباله بیشتری تولید می کنند و اکثر آنها دوست ندارند زباله نزردیک محل زندگی شان دفن شود . اما زباله ها زیادند و گاهی به علت نبودن جای کافی ، زباله ها را میسوزانند .زباله را می توان به انواع زیر تفکیک کرد :
زباله شهری : آن چه را که در خانه ها ، فروشگاه ها ، مدارس ، ادارات ، شرکت ها و ... دور میریزند .
زباله صنعتی : مواد غیر قابل استفاده که در موقع ساخت محصولات صنعتی در کارخانه ها به دست می آید .
زباله بیمارستانی : زباله عفونی ، ضایعات اتاق عمل ، پس مانده های آزمایشگاهی ، تزریقات و دارو و ....
زباله های ساختمانی : نخاله ها ، مواد و مصالح غیر قابل استفاده در کارهای ساختمانی .
همه زباله ها دور ریختنی نیستند بلکه بیشتر مواد درون زباله را میتوان بازیافت کرد .در شهر تهران سالانه حدودا 300 میلیون کیلوگرم نان خشک از درون زباله ها جمع آوری می شود، بیش از 2 میلیون کیلوگرم میوه و تره بار از بین میرود و روزانه حدود 500 هزار کیلوگرم کاغذ و مقوا در زباله ها یافت میشود .
سهم شما در تولید این زباله ها چقدر است ؟ آیا همه اینها را باید دفن کنیم؟
کار مهم : نان خشک ، کاغذ ، مقوا ، شیشه ، قوطی و پلاستیک را در خانه به صورت جداگانه جمع آوری کنید . این کار یعنی تفکیک در مبدا . بازیافت از همین جا شروع می شود .
کار مهم تر : زباله های خشک و تر را یک جا نریزید.
برای ساخت کاغذ به تعداد زیادی درخت و مقداری انرژی نیاز است. درختان را می برند،خرد می کنند و خرده چوب ها را با مواد شیمیایی و آب مخلوط می کنند تا خمیر کاغذ به دست آید.20 میلیون دانش آموز و دانشجو در ایران با کتاب و کاغذ سروکار دارند.اگر کاغذهای باطله بازیافت نشوند باید برای تولید کاغذ از چوب درختان بیشتری استفاده نماییم و مقدار بیشتری کاغذ از خارج وارد کنیم .درخت با جذب دی اکسیدکربن موجود در هوا،اکسیژن تولید می کند و همه موجودات زنده به اکسیژن نیاز دارند. با بازیافت کاغذ و مقوای باطله ، و تولید کاغذ و مقوای بازیافتی جنگل ها دست نخورده باقی می مانند و این همه آب و انرژی مصرف نمی شوند
روزنامه،مجله ، کارتن،جعبه شیرینی و .....همه از جنس کاغذ هستند و نباید آنها را دور ریخت . آنها را بازیافت کنید.برای نولید مقدار کاغذی که یک نفر در سال مصرف می کند به چوب 1.5 درخت نیاز است.
برای تولید یک تن کاغذ 2385 کیلوگرم چوب و 440 هزار لیتر آب تازه لازم است.اما برای تولید یک تن کاغذ از کاغذهای باطله و بازیافتی، دیگر به چوب نیازی نیست و فقط کاغذ باطله ، 1800 لیتر آب تازه و مقداری انرژی مصرف می شود.باورکردنی نیست ولی در سال 1376 در تهران روزانه 500 هزار کیلوگرم کاغذ و مقوا در میان زباله ها بوده است.
در میدان تره بار شهرداری تهران مراکز جمع آوری کاغذ ، شیشه و فلز برپاست که به بازیافت مواد کمک میکنند . در اصفهان هم طرح بازیافت از مبدا به کار گرفته اند. در شیراز طرح تفکیک زباله از مبدا و سازماندهی نمکی ها انجام گرفته است. طرح توزیع سطل سبز همزمان با آموزش شهروندان کرمانشاهی برای تفکیک پس مانده ها از اسفند 79 شروع شده است.
فرآیند بازیافت کاغذ
بازیافت کاغذ از طریق فرآیندی صورت می گیرد که کاغذهای دور ریختنی جمع آوری شده را برای تولید ورقه های کاغذی با ضخامت متفاوت به خمیر تبدیل می کنند.
به طور کلی در کارخانه های بازیافت کاغذ ابتدا کاغذهای باطله در انبار به سمت خردکن وارد می شود و پس از آن وارد دستگاه خمیرسازی می گردد. خمیر حاصل از این دستگاه توسط پمپ روی دستگاه تولید مقوا ریخته می شود. در این قسمت به کمک سیستم مکش، خمیر و آب از هم جدا می شوند ورقه های کاغذ را خشک می کند و در مرحله بعد این ورقه ها اطو شده و این چنین مقوا تولید می شود. مقواهای تولیدی بعد از برش به بازار عرضه می گردند. مراحل خردکردن، خمیر کردن، قالب ریزی، خشک کردن، اتو کنی و برش مهمترین مراحل فرآیند بازیافت کاغذ در کارخانه ها است.
گزارش تصویری از مراحل بازیافت کاغذ
کاغذ پس از ورود به کارخانه باید بلافاصله وارد چرخه تولید می شود(چون مدت زمان زیادی را نمی توان برای نگهداری آن صرف کرد،زیرا در مجاورت هوا وآب به سرعت پوسیده شده وازبین می رود.) ابتدا کاغذ وارد
در مرحله سوم خمیر به وسیله ی
پس از پایان مراحل آبگیری خمیر وارد مرحله ی حرارت می شود که طی آن رطوبت موجود درخمیر تا 50% گرفته می شود. در مرحله بعد که به آرایشگاه کاغذ معروف است از یک طرف به کاغذ نشاسته (به عنوان نگهدارنده) و از طرف دیگر به آن رنگ اضافه می شود(برای زیبایی)، سپس کاغذ دوباره وارد خشک کن می شود. (کاغذ نهایی باید حدود 8 تا 10 % رطوبت داشته باشد) و در پایان به صورت رول های بزرگ پیچیده می شود.
بازیافت کاغذ در ایران
بازیافت کاغذ بر خلاف مفهوم کنونی که با فرآیندهای شیمیایی و پردازش کارخانه ای تعریف می شود، از دیر باز به صورت سنتی و استفاده محدود وجود داشته است. سهولت خمیر کردن کاغذهای باطله و شکل دهی مجدد به آنها همواره سبب می شده که مردم برای مصارف خود به این کار روی آورند. جلدهای زرکوب رایج در دوره های پیش و پس از اسلام از مقواهایی ساخته می شد که از خمیر کردن دوباره کاغذ باطله یا بکر به دست می آمد.
فعالیت های سنتی بازیافت کاغذ در سطح محدودی صورت می گرفت. با گذشت زمان و همراه بالارفتن مصرف کاغذهای بکر که عمدتاً وارداتی بودند، میزان زائدات کاغذ نیز افزایش یافت. وجود تقاضا در بخش هایی از صنایع کشور که به کاغذهای خیلی مرغوب نیاز نداشت سبب شکل گرفتن فعالیت هایی در زمینه تولید، کاغذهای صنعتی مانند مقوا شد. آغاز فعالیت صنعتی بازیافت کاغذ در کشور به سال تاسیس نخستین کارخانه مقواسازی در سال 1333 باز می گردد و پس از آن نیز تا سال 1336 دو کارخانه مقواسازی دیگر در تهران راه اندازی شدند.
پس از آن در کنار کارخانه ها، کارگاههای کوچک و بزرگ بازیافت کاغذ نیز دایر شدند که عمدتاً در زمینه تولید محصولات کاغذی با کیفیت پایین، مانند مقوا و شانه تخم مرغ فعالیت دارند. مهمترین ویژگی صنعت بازیافت کاغذ ایران را می توان پایین بودن کیفیت و سطح فناوری تجهیزات کارخانه ای آن دانست. سطح پایین فناوری مورد استفاده گرچه با سرمایه گذاری محدود سازگار است ولی توان محصولات کاغذی مرغوب و با کیفیت را ندارد.
طرح تفکیک زباله از مبدا
زباله ثروتی ناشناخته
سال ها پیش زمانی که برخی از کارشناسان محیط زیست برای نخستین بار با نگاهی اقتصاد گرا ، از زباله ها به عنوان طلای کثیف یاد کردند تصور اینکه زباله بتواند در چرخه اقتصاد ملی کشورها به عنوان یک منبع تولید درآمد و اشتغال نقش تعیین کننده داشته باشد برای عامه مردم دشوار بود.
از نظر مردم زباله ، پسماندهای آلوده ای بود که به نوعی باید از شر آن خلاص می شدند و برای از بین بردن آن هم چاره ای جز پرداخت هزینه های گزاف معدوم کردن وجود نداشت . هزینه هایی که دولت و یا مردم و یا هردو به طور مشترک باید پرداخت می کردند.
در واقع پسماندها نه تنها فاقد ارزش اقتصادی شناخته شده بودند بلکه به عنوان یک معضل هزینه ساز حضور سنگین خود را بر مردم تحمیل می کردند.
سابقه ساخت پیکره های هنری از آهن قراضه ها و سایر فلزات دوریخته شده به سال ها پیش برمی گردد و چند دهه از زمانی که اولین آثار هنری از پسماندهای فلزی خلق شد و علاقمندان به هنر را شگفت زده کرد گذشته است و اینک بسیاری از آن آثار در موزه های بزرگ و معروف هنر دنیا به عنوان میراث های ارزشمند هنری نگهداری می شود.
فاصله ما از دیگران
در بسیاری از کشورهای دنیا که ارزش واقعی زباله و در عین حال خطر بی توجهی آن شناخته شده است، شیوه های گوناگونی برای بازیابی و استفاده چند باره از زباله ها مورد استفاده قرار می گیرد.
در حال حاضر در چین و کشورهای شرق آسیا کارخانه های بزرگ بازیافت زباله وجود دارد که این کارخانه ها با احیا پسماندها، مواد خام لازم را برای واحدهای تولیدی دیگر که محصولاتشان بازار جهانی دارد فراهم می کنند.
تولید کفش، کاغذ، ورق های فلزی و هزاران چیز دیگر از زباله، در واقع حلقه دوم چرخه تولیدی و اقتصادی عظیمی است که بر پایه ارزش شناسی زباله به وجود آمده است.
در این چرخه عظیم که از جمع آوری پسماندها آغاز می شود و به مرحله بازیافت و تولید مواد اولیه می رسد و از آنجا به تولید کالاهای جدید می انجامد، همه چیز تولید می شود. امروزه در زندگی هر یک از ما چیزهایی وجود دارد که بسیار هم برایمان با ارزش و دوست داشتنی هستند در حالیکه این اشیا ارزشمند از زباله هایی ساخته شده اند که در شکل اولیه شان کثیف، متعفن و چندش آور هستند.
ارزش زباله در چرخه اقتصادی برخی از کشورها چنان بالاست که اندیشه واردات زباله به عنوان ماده خام به طور جدی ذهن کارشناسان اقتصادی و مسولین کشورهای پیشرفته را به خود مشغول کرده است.
طرح تفکیک زباله از مبدا و مشارکتهای مردمی
طرح تفکیک زباله تر و خشک از مبدا یکی از اصلی ترین حلقه های زنجیر بازیافت و بهره برداری از زباله است که اگرچه برنامه ریزی برای اجرای این طرح از سال های پیش مورد نظر بوده اما اجرایی شدن آن اخیرا به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است و امکانات لازم برای انجام آن تا حدی فراهم شده است.
بخش اصلی تفکیک زباله تر و خشک در حال حاضر توسط بخش خصوصی انجام می شود، که زباله های خشک را از پسماندهای بیرون ریخته شده جدا می کنند اما نکته مهم در این زمینه آموزش دادن، خانواده برای انجام این تفکیک قبل از بیرون گذاشتن زبالههاست.
طرح تفکیک و بازیافت زبالهها علاوه بر آنکه میتواند شهر را از آلودگیهای زیستمحیطی نجات دهد، در رونق بخشیدن به اقتصاد شهری هم تاثیرگذار خواهد بود؛ چرا که از سویی گفته میشود اجرای کامل طرح تفکیک زباله از مبدا، 40 میلیارد تومان درآمدزایی به دنبال دارد. چون از هزینههای جمعآوری زباله کاسته میشود و نیز در ایجاد اشتغال و ایجاد توسعه پایدار موثر است.
از سوی دیگر، طی گفته شهردار تهران، بازیافت زبالههای شهر تهران میتواند سالانه خوراک دام، از جمله بیش از 75هزار راس گاو گوشتی را تامین کند.به خوبی مشخص است که امروزه زبالههای شهری یکی از بارزترین معضلهای بهداشتی و زیستمحیطی شهر به حساب میآیند که نمیتوان بر این مشکل بزرگ شهری با رویکرد سنتی فائق شد. اما اگر به همین مشکل شهری نگاهی علمی داشت، میتوان پسماندهای مخرب شهری را به فرصتی طلایی برای شهر تبدیل کرد. مدیریت عاقلانه پسماندهای شهری امروز یکی از راههای موثر حفاظت از محیط زیست است.
پس بیایید از این به بعد با دقت بیشتری زبالهها را بیرون بگذاریم. پلاستیک، کاغذ، شیشیه و زباله های تر را از هم جدا کنیم.