استرس و ریزش سکهای موی سر
علت اصلی ریزش دایرهای شکل موی سر استرس و گاهی کم کاری تیروئید است ریزش سکهای مو یا آلوپسیآرتا یک بیماری ایمونولوژیک است که سلولهای ایمنی خود فرد موهای این ناحیه را از بین میبرد.وی ادامه داد: استرس نقش عمدهای در ایجاد این بیماری دارد که گاهی کمکاری تیروئید و برص نیز در آن دخیل است. 3 تا 5 درصد افراد جامعه به ریزش سکهای مو مبتلا میشوند که محدودیت سنی برای آن وجود ندارد. در اکثر موارد امکان بهبودی خودبهخودی وجود دارد اما افراد باید مراقب باشند که اجازه ندهند بیش از 3 تا 6 ماه از ایجاد این ضایعه بگذرد و بعد برای درمان مراجعه کنند چون امکان درمان سختتر خواهد بود. ممکن است در این بیماری فرمهای خفیف آن از اندازه یک سکه شروع میشود تا ریزش کل موی سر رخ بدهد یا حتی افرادی که به آلرژی پوستی مبتلا هستند ناحیه دور سر درگیر شود.این متخصص پوست و مو بهترین درمان برای این بیماری را تزریق دارو روی بخشهایی که مو ریزش داشته عنوان کرد و افزود: باید این تزریقها به فاصله یک ماه و چند مرتبه انجام شود تا مو در ناحیه آسیبدیده دوباره بروید. در ابتدای رویش، موها کرکی شکل هستند که به مرور به حالت طبیعی برمیگردند و اما موهای سفید از ریزش سکهای مستثنی هستند.
بیشترین گروه سنی که با اختلالات روانی دست و پنجه نرم میکنند 20 تا 40 سالهها هستند. شایعترین بیماری روانی نیز افسردگی و اضطراب است که طی ۳ تا ۶ماه درمان زیر نظر روانپزشک درمان میشود. افسردگی و اضطراب بهعنوان شایعترین اختلالات روانی در زنان نام برده میشود که دلیل آن وضعیت هورمونی، زایمانها، و مسئولیتهایی است که جامعه بر دوش آنها میگذارد. در مردانی اختلال روانی ناشی از سوء مصرف مواد مخدر و اختلال شخصیت از شایعترین بیماریهای روانی است. طبق بررسیهای انجام شده چنانچه درمان دارویی و غیردارویی برای افسردگی و اضطراب انجام شود پیش بینی میشود که ظرف مدت 3 تا 6 ماه علائم بیماری کاهش یابد. در مورد نحوه برخورد خانواده و اطرافیان بیماران مبتلا به بیماران روانی وقتی در خانواده فردی دچار یکی از اختلالات روانپزشکی مانند وسواس، اضطراب و افسردگی میشود بهترین برخورد با وی درک شرایط بیمار است به طوری که مشکل بیمار را مشکل خود بدانند و قبول کنند به نوعی در ایجاد آن نقش داشتهاند. به جای اینکه به بیماری بگوییم به پزشک مراجعه نکند باید او را به درمان نزد روانپزشک ترغیب کنیم و در ایجاد محیطی شاد تلاش کنیم تا بیمار احساس امنیت کند.همچنین انتقاد پذیر باشیم و جر و بحثها، تنشها و اضطراب را در محیط خانواده کاهش دهیم. باید بدانیم تمام بیماریها و اختلالات روانی قابل درمان و پیشگیری هستند و پس از یک دوران رخوت و و بیماری دوران سلامت هم وجود دارد و باید در زمانی که بیمار دارو مصرف میکند تغییرات روحی وی را شناخته و آنها را تحمل کنیم.
دین
و دینداری حقیقتی است که پیوسته با بشر بوده و شالوده زندگی انسان را
تشکیل می دهد. دین و مذهب از ارکان اصلی فرهنگ هر ملتی است؛ جامعه را هویت و
انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس همبستگی به وجود می آورد.
در
این میان ارزش ها و باورهای زندگی ارزش ها و معتقدات دینی از مهمترین آنها
است و روش زندگی یکی از شاخص های مهم سلامت از جمله سلامت روان است.
معتقدات و دستورات دینی در تمام شئون زندگی دخالت داشته و از عوامل مؤثر در
رشد شخصیت بوده، از این رو دین می تواند اهرمی برای رفع نواقص شخصیتی برای
اصلاح روش زندگی باشد. به عبارتی، دین عاملی است برای حفظ و ارتقاء سلامت
اعم از بدنی و روانی.
انسان در تفکر دینی بالاتر از آن است که به
چیزی تعلق و وابستگی پیدا کند. همه چیز برای انسان است و او خود تنها و
تنها به خدا و جمال و کمال مطلق تعلق دارد و چون از اوست به همه چیز رسیده
است و آنچه غیر اوست ابزار است و بازیچه است.
سازمان بهداشت جهانی
بهداشت سلامت روان را قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و
اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه و
مناسب می داند.
ویلیام جیمز، دین را عبارت از نظم نامرئی موجود در
جهان می داند که وظیفه انسان هماهنگی با این نظم است و برای رسیدن به شخصیت
بالغ (سالم) یک دینداری عمیق لازم است و داشتن اعتقادات مذهبی نقش مهمی در
بالا رفتن قدرت تحمل افراد در رویارویی با مشکلات و فشارهای روانی دارد.
حفظ، تامین و ارتقاء بهداشت روان از طریق:
-
توکل بر خدا و واگذاری همه چیز به خدا، ضمن اینکه همه وظایف خویش را انجام
دهند." و مَن یتوکلَ عَلَی الله فهو حسبه ان الله . . ."
- وجود آرامش و بر طرف کردن اضطراب و نگرانی ها و دلهره ها که بهترین و مطمئن ترین راه برقراری آن آموزش و تربیت دینی است.
- درک واقعیت های جهان و آگاهی از قوانین نظام آفرینش و دیدن و اندیشیدن در آثار الهی.
- تسلیم محض بودن در برابر خداوند متعال و نداشتن ترس و اندوه و غم از غیر خدا.
- رسیدن به یقین و باور قلبی از طریق ایمان به خدا.
و
نزد خدا هیچ چیز افضل و بالاتر از توکل و رضایت به آنچه که مقدر کرده،
نیست و امور خویشتن را به پناه خدا و معبودیت ببرد که در این صورت به
پناهگاهی مستحکم و دژی خلل ناپذیر و مانع و حافظی عظیم و بی مانند پناه
برده ای.
یشگیری از اختلال های روانی و رشد، که فرایند های روانی
در سه فرایند شناخت، عواطف و رفتار طبقه بندی می شود و اساسی ترین فرایند
روانی انسان، شناخت است و عواطف و رفتار تحت تأثیر شناخت قرار دارد و تنها
راه شکوفایی و حاکمیت فطرت پیاده شدن معیارهای الهی در همه شئون زندگی
انسان است و مشخص کردن هدف و اصلاح شناخت در ابتدای حرکت الزامی است.
رشد
به عنوان هدف اصلی پیامبران الهی تأمین کننده و ارتقاء بهداشت روانی انسان
ها است و توجه به جنبه های مثبت زندگی توجه به مسئول بودن انسان، لزوم
برنامه ریزی بر اساس تفکر و تعقل و لزوم توجه به ظرفیت روانی و عوامل تقویت
کننده و محدود کننده آن، اصل سالم بودن افکار و رفتار فرد برای خود و
جامعه و اصل توجه و تأکید بر امیدواری و پیروزی فرد و اجتماع در صورت
حاکمیت فطرت و عمل به تکالیف الهی و اصل معیار قرار دادن خود در روابط
اجتماعی و اصل واکنش متقابل با توجه به عمل.
و هدف اصلی تأمین و
ارتقاء بهداشت روح و روان از طریق اصلاح شناخت و عواطف و رفتار با ضمانت
های اجرایی قوی و قانونی بر آورده می شود.
روح و روان انسان که حقیقت
آدمی است، مظهر ذات الهی بوده و بیش از تن بالقوه موجود بوده و پس از آن
نیز معدوم نمی شود و علی هذا بیماری به اختلال در وی محدود نیست و اما
معنای لغوی روان همان روح است.
نقش دین و تعالیم دینی و تحکیم
باورهای مذهبی در افراد مانع از شکل گیری اختلال ها یی نا به هنجار و
بسیاری از رفتارهای توأم با بی بند و باری خواهد شد.
عوامل مهم در حفظ و ایجاد بهداشت روان:
-
بهبود بخشیدن به روابط بین فردی و اجتماعی و شناختن خصوصیات نیک و بد
خویشتن و دانستن حدود و ثغور اختیارات و حقوق خود و آگاهی داشتن به آثار و
پیامد های اعمال و کردار شان، پرهیز از بدی ها و روی آوردن به خوبی ها.
-
آگاهی داشتن از زشتی ها و زیبایی های درون نخستین گامی است که برای حفظ
سلامت روان و دوری جستن از تنش ها و پرهیز از تنش آفرینی باید بر داشته
شود.
- ایمان، معتقدات مذهبی و دستورات دینی و مراسم و ایین نامه های
مذهبی همه عواملی هستند که می توانند در امر درمان و پیشگیری اختلالات
روانی و همچنین برای ارتقاء سلامت روان به کار برده شود و پژوهش ها اثبات
کرده که جهت گیری دینی با سلامت روان رابطه دارد بدین مفهوم که اگر این جهت
گیری درونی است، فرد سالم تر است
واژه ی
استرس به احساس درونی فشار روانی اشاره دارد، توانمندیهای روانی و جسمانی
را کاهش داده و از طریق مختل ساختن سیستم ایمنی بدن، فرد را در معرض انواع
بیماریهای روانی و جسمانی قرار میدهد.
راههای مقابله با استرس و ایجاد آرامش درونی متعددند. یکی از این راهها نقش
تعالیم اسلامی است. داشتن هدف در زندگی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا،
امیدواری به یاری خداوند منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها
میتوانند آسیب کمتری را متحمل شوند. «اَلا اِنّ اَولیاءَ الله لا خَوفٌ
عَلَیهم وَ لا هُم یحزَنون: آگاه باش ترس و اندوهی بر دوستان خدا نیست»
(سوره یونس ایه 62).
نظر به تعالیم اسلام در درمان ناراحتیهای روانی و ایجاد اطمینان قلبی به
بررسی این مهم پرداختهایم. اینکه زندگی مدرن امروز علی رغم فواید بی شمار،
مضراتی از قبیل استرسها، افسردگی و سردرگمی را نیز به همراه دارد. امنیت
خاطر و آسایش دل اختصاص به کسانی دارد که برخوردار از ایمانند و پردهای از
ستم و بیداد بر آن نکشیدهاند» «اَلَذینَ آمَنوا وَ لَم یلبِسوُا
ایمانَهُم بِظُلمِ اوُلئِکَ لَهُم الاَمنُ» (سوره انعام ایه 82).
بر اساس مطالعات انجام شده، بین مذهبی بودن و کاهش استرس ارتباط نزدیکی
وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین سنی 4/73 سال شرکت
داشتند معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن، روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی
همبستگی مثبتی وجود دارد.
بر اساس اعتقاد ما مسلمانان دین اسلام ارائه دهنده کامل ترین و سلامت
سازترین سبک زندگی بشریت است و دستورات آن حوزههای وسیع اخلاقی، فردی،
بهداشتی و اجتماعی را در بر میگیرد لذا مطالعه علمی نقش متغیرهای مذهبی در
سلامت روانی ضروری است.
در تعالیم اسلام روشهایی برای مقابله با استرس ذکر شده که میتوان آنها را در سه بخش:
1_ روشهای عاطفی – معنوی (یاد خدا، دعا، توسل به ائمه معصومین علیهم السلام)،
2_ روشهای شناختی (ایمان و توکل به خدا، اعتقاد به مقدرات الهی، بینش نسبت به وقوع سختیها)،
3_ روشهای رفتاری (صبر، تفریحات سالم، روابط خانوادگی مطلوب، حمایت اجتماعی) ارائه کرد.
در روشهای عاطفی – معنوی، فرد نوعی ارتباط عاطفی با خدا و اولیای دین
برقرار کرده که انسان را در مواجهه با مشکلات و حل آنها مساعدت میکند.
«هُوَ الذی اَنزَلَ السَّکینَته فی القُلوُبِ المؤمِنینَ: خداست که بر
دلهای مؤمنان، سکون و آرامش میبخشد» (سوره فتح ایه 3).
منظور از روشهای شناختی، شیوههایی است که با شناختها و عقاید فرد سر و
کار دارد که او با استفاده از شناختها در صدد مقابله با استرسها بر
میاید. در روشهای رفتاری، دستورات و توصیههای عملی در مقابله با سختیها
مورد بررسی قرار میگیرد. «الا بِذِکر الله تَطمَئنُ القُلوُبُ: آگاه
باشید که با یاد خداوند دلهای پریشان مطمئن و آرام خواهند شد» (سوره رعد
ایه 28).
اریک فرام روانشناس آلمانی مینویسد: « سر سپردگی به یک نیروی برتر جلوهای
است از نیاز انسان به کمال». وی نیاز به یک نظام اعتقادی را جزء ذاتی انسان
میداند و اعتقاد دارد که هیچ کس را نمیتوان یافت که فاقد این نیاز باشد.
دکتر احمد الکادی اکبر با بررسی آثار شنیدن تلاوت قرآن از لحاظ پارامترهای
فیزیولوژیکی به عنوان مثال ضربان قلب، فشار خون، انقباض ماهیچه به این
نتیجه رسیده است که انعکاس صوت قرآن در سلامتی بدن مؤثر است. گفته و ناظر
شده حرف «الف» در قلب منعکس گردیده و حرف «یا» درغده پینه آل واقع در مغز
طنین انداز میشود. خداوند در سوره یونس ایه 57 میفرماید: «قُل بِفَضل
اللهِ وَ بَرحمَته فَبِذلکَ فَلیفرَحوا هوَ خَیرُ مِمّا یجمَعوُنَ: ای رسول
به خلق بگو که شما باید منحصراً به فضل و رحمت خدا شادمان شوید (مسرور از
قرآن) که مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته میکنید.»
بر اساس نتایج بدست آمده از این مطالعات باور به اینکه خدایی هست که
موقعیتها را کنترل میکند بر عبادت کنندگان تا حد زیادی اضطراب مرتبط با
موقعیت را کاهش میدهد. «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُم الاعلُونُ
اِن کُنتُم مؤمِنین: اگر ایمان داشته باشید نباید ترس و اندوه به خود راه
دهید، زیرا شما با همین سرمایه ایمان بر دیگران برتری دارید» (سوره آل
عمران ایه 133).
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و السلم) نیز مانند همة پیامبران الهی در
هنگام سختی و ناراحتیها به درگاه الهی پناه میبردند و میفرمودند «خدا
برای ما کافی است. او نگهبان عالی است. ما با اعتقاد به خدا به آرامش
میرسیم». «به طور مطمئن ما متعلق به خدائیم و باید به سوی او بازگردیم.
خدایا از تو میخواهم تا پاداش سختی مرا بدهی. به من پاداش بده و مشقت مرا
با چیز خوبی جبران کن».
اگر قبلا یکی از اعضای خانواده تان دچار افسردگی گردیده است، شما جزو افراد در معرض خطر خواهید بود، اما این به آن معنا نیست که شما حتما دچار افسردگی خواهید گردید.
1- تشخیص افسردگی در مردان مشکل است.
یک پزشک نمی تواند به راحتی افسردگی یک مرد را تشخیص دهد، زیرا مردان کمتر از زنان، راجع به احساسات خود صحبت می کنند و حتی برخی مردان افسرده، غمگینی و ناراحتی خود را نشان نمی دهند.
مردان افسرده ممکن است تحریک پذیر، عصبی و یا بیقرار باشند. آنها ممکن است به طور غیر معمول پول خرج کنند.
مردان افسرده برای مقابله با افسردگی ممکن است رفتارهای بی پروا داشته باشند، الکل بنوشند و یا از مواد مخدر استفاده کنند.
2- هر کسی می تواند افسرده شود.
شاعر یا فوتبالیست، فرد خجالتی یا اجتماعی و به طور کلی هر کس در هر قوم و نژاد می تواند به افسردگی دچار شود.
زنان دو برابر مردان دچار افسردگی می شوند، اما زنان بیشتر دنبال درمان این بیماری هستند.
اغلب، افسردگی در اواخر نوجوانی و یا سن 20 سالگی ظاهر می شود، اما این بیماری در هر سن دیگری هم می تواند ایجاد شود.
تجارب سخت زندگی، می تواند باعث افسردگی و یا تشدید آن گردد.
3- افسردگی می تواند خود را پنهان کند.
افسردگی می تواند به تدریج علائم خود را نشان دهد و این باعث تشخیص دیررس آن می گردد.
نوعی از افسردگی به نام دیس تایمیا (افسردگی خفیف) می تواند سال ها به عنوان یک بیماری مزمن باقی بماند. این نوع افسردگی باعث تضعیف وضعیت شغلی و روابط اجتماعی شما می شود.
افسردگی می تواند شدید باشد و فرد قادر به انجام کارهایش نباشد.
4- سابقه خانوادگی موثر نیست.
اگر قبلا یکی از اعضای خانواده تان دچار افسردگی گردیده است، شما جزو افراد در معرض خطر خواهید بود، اما این به آن معنا نیست که شما حتما دچار افسردگی خواهید گردید.
افرادی که دارای سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی می باشند؛ علائم اولیه افسردگی را می شناسند و به همین خاطر روش های کاهش استرس را می آموزند، ورزش می کنند، با مشاور مشورت می کنند و درمان های حرفه ای را به کار می بندند تا دچار افسردگی نشوند.
در افراد مسن، افسردگی می تواند باعث مشکلات حافظه، گیجی و در برخی موارد هذیان شود.
پزشکان ممکن است این علائم را با علائم دیوانگی (زوال عقل) و یا مشکلات ناشی از افزایش سن اشتباه کنند.
روان درمانی برای افرادی که از دارو استفاده نمی کنند و یا قادر به استفاده از دارو نیستند، بسیار موفق آمیز می باشد.
6- افکار مثبت ممکن است به افسردگی کمک کند.
این روش درمان به نام درمان شناختی- رفتاری نامیده می شود.
در این روش، افراد راه های جدید تفکر و رفتار را می آموزند و افکار خوش بینانه و روحیه مثبت جایگزین منفی ها می شود.
این روش درمان را می شود بدون تجویز دارو و یا با دارو استفاده کرد.
7- ورزش کردن یک درمان خوب برای افسردگی است.
مطالعات نشان داده است که ورزش کردن منظم با شدت متوسط می تواند باعث بهبودی علائم افسردگی شود.
ورزش کردن با یک گروه و یا با دوستان می تواند باعث بهبود روابط اجتماعی و خلقوخوی فرد شود.
8- احساس غمگینی همیشه علامت افسردگی نیست.
برخی وقایع زندگی باعث ناراحتی و ناامیدی می شوند، اما این علائم بیماری افسردگی نمی باشد.
پس از مرگ یک یا از نزدیکان، طلاق، از دست دادن شغل و یا بروز یک بیماری، احساس غمگینی امری طبیعی می باشد.
اما اگر این غمگینی مدت های طولانی ادامه داشت، نیاز به درمان دارید.
9- ناامیدی نسبت به روزهای بهتر، در افسردگی وجود دارد.
افراد افسرده هیچ امیدی برای زندگی بهتر ندارند. این ناامیدی، علامتی از بیماری افسردگی می باشد.
با درمان؛ افکار مثبت به تدریج جایگزین افکار منفی آنان می شود و نیز خواب، اشتها و خلق و خوی آنها بهتر می شود.
افسردگی فصلی، نوعی افسردگی است که عمدتاً با آغاز برخی فصول سال بروز و از الگوهای فصلی تبعیت میکند. افسردگی فصلی در برخی از افراد حساس شایع است و شدت افسردگی آنها از حد خفیف و ملایم فراتر رفته و علائم آنها با آغاز پاییز و زمستان بیشتر میشود.
آیا به هنگام تغییر فصل از بهار و تابستان به پاییز و زمستان، دچار تغییرات روحی و اخلاقی شده اید؟
آیا متوجه شده اید که در طی زمستان و پاییز، بی حال تر هستید؟
آیا طی زمستان و پاییز بیشتر می خوابید، اما به هنگام بیداری باز هم احساس خستگی می کنید؟
آیا به هنگام زمستان و پاییز، احساس اضطراب، غمگینی یا افسردگی را بیشتر احساس می کنید؟
آیا در طی زمستان و پاییز فعالیت های ثمربخش و خلاقانه شما کاهش می یابد؟
آیا در طی زمستان و پاییز متوجه شده اید که کنترل شما بر اشتها و وزنتان کمتر شده است؟
آیا به هنگام زمستان و پاییز، مشکلات حافظه ای و تمرکزی بیشتری پیدا می کنید؟
آیا دریافته اید به هنگام زمستان و پاییز، کمتر بیرون می روید و فعالیت اجتماعی تان کاهش یافته است؟
آیا به هنگام زمستان و پاییز، مقابله با فشارهای روحی و عصبی را سخت می یابید؟
آیا به هنگام زمستان و پاییز، امیدواری تان به آینده کاهش می یابد و از زندگی تان کمتر لذت می برید؟
اگر پاسخ شما به دو مورد یا بیشتر از سوالات فوق، «بله» باشد، احتمالا شما نیز یکی از هزاران افرادی باشید که گرفتار «اختلال خلقی فصلی» یا disorder affective seasonal هستند.
در حال حاضر این اصطلاح برای نوع خاصی از افسردگی به کار می رود که در اثر کاهش نور آفتاب در فصول سرد سال و کوتاه شدن طول روز بروز می کند.
علل افسردگی فصلی
علت دقیق این اختلال کاملا مشخص نیست، اما تاثیر عرض جغرافیایی حاکی از این است که اختلال فوق بواسطه تغییرات قابلیت در دسترس بودن نور خورشید ایجاد می شود.
کوتاه شدن طول روز و کاهش تابش نور خورشید و به دنبال آن کاهش تولید ملاتونین در ایجاد این نوع افسردگی نقش دارد و زمینه بروز افسردگی فصلی را خصوصاً در افرادی که آسیب پذیری بیولوژیک بیشتری دارند، ایجاد می کند.
تئوری دیگر این است که موادشیمیایی مغز که اطلاعات را بین اعصاب منتقل می کنند، در افراد مبتلا به افسردگی فصلی دستخوش تغییراتی می شوند و قرار گرفتن در معرض نور خورشید این عدم تعادل را اصلاح می کند.
علائم افسردگی فصلی
احساس غم و اندوه، تمایل به گریه، احساس پوچی، عدم تصمیم گیری صحیح، کسالت و یکنواختی، کاهش انرژی و خود ملامتگری از جمله مهمترین علائم این بیماری است و گاهی در درجات شدیدتر فرد تصمیم به خودکشی می گیرد.
تغییر در الگوهای خواب و تغذیه از دیگر علائم افسردگی پاییزی است. در این حالت فرد دچار کم اشتهایی و کم خوابی می شود.
برخی افراد مبتلا به این افسردگی نیز علاقه شدید به مواد قندی و یا شکلات پیدا می کنند و نیز در ماه های سرد سال، نیاز شدید به خواب در آنها ایجاد می شود.
سطح عملکرد اجتماعی افرادی که به افسردگی فصلی مبتلا هستند کاهش می یابد و در روابط روزمره خود دچار مشکل میشوند و معمولاً با احساس یاس شدید، عقاید منفی را در مورد گذشته و حال خود دنبال می کنند.
میزان شیوع افسردگی فصلی
امکان ابتلا به افسردگی فصلی در تمام سنین وجود دارد، اما این بیماری بیشتر در دهه سوم و چهارم زندگی رخ می دهد، یعنی افراد جوان در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی در پاییز و زمستان قرار دارند.
افسردگی فصلی در خانمها تا حدودی از آقایان بیشتر است. زنان 60 تا 90 درصد مبتلایان به افسردگی فصلی را تشکیل می دهند.
همچنین میزان شیوع آن در اقلیم های مرتفع (کوهستانی) بیشتر است.
پیشگیری از افسردگی فصلی
برای کاهش خطر بروز این اختلال، میتوانید اقداماتی را انجام دهید. برای مثال، حتیالمقدور در روزهای زمستان و پاییز، حتی در روزهای ابری از منزل خارج شده و روزی یک ساعت چشمهایتان را در معرض نور طبیعی قرار دهید.
اگر در خانه هستید، پردهها را کنار بزنید تا نور طبیعی وارد منزل شود.
حداقل هفته ای سه بار و هر بار 30 دقیقه ورزش کنید.
درمان افسردگی فصلی
باید علائم افسردگی فصلی را شناخت تا بتوان با درمان به موقع، از تبعات آن جلوگیری کرد.
اگر گمان می کنید علائم افسردگی فصلی را دارید، با پزشک در این مورد مشورت کنید تا تحت آزمایشات و ارزیابی های لازم قرار گیرید.
پزشک شما باید مطمئن شود که این علائم، علت دیگری مانند نوع دیگری از افسردگی یا بیماری عمده بالینی ندارند. انواع دیگر افسردگی ممکن است منجر به این شوند که فرد به خود آسیب رسانده یا حتی خودکشی کند.
در صورتی که تشخیص ابتلا به افسردگی فصلی در مورد شما داده شد، توجه به این موارد می تواند به شما در درمان آن کمک کند.
در مراحل اولیه درمان، استفاده از فوتوتراپی (نوردرمانی) در کنار درمان دارویی توصیه می شود و در این حالت فرد چند ساعت در روز، در معرض نور لامپ مخصوص (تصویر بالا) قرار می گیرد.
استفاده از داروهای ضد افسردگی کم عارضه از مهمترین شیوههای کنترل این بیماری است، اما در مراحل حادتر در کنار روان درمانی و دارودرمانی، از الکتروشوک هم استفاده می شود.
شناخت و درمان به موقع افسردگی فصلی اهمیت خاصی دارد و می توان فرد را در گذراندن این دوران تلخ تا حدودی کمک کند.
ادامه مطلب ...تداوم احساس غم و یاس به افسردگی و ناامیدی میانجامد که از آن گریزی نیست.
غم نوعی احساس طبیعی است که در واکنش به شرایط ناخوشایند و وقایع ناراحت کننده پدید میآید. این حالت معمولا با اضطراب، کاهش انرژی بدن، کسالت عمومی و خواب کم همراه است.
معمولاً حوادث و رویدادها تغییر میکنند، مشکلات حل میشوند و این تغییرات خلق و خویی برطرف میشود. ولی تداوم احساس غم و یاس به افسردگی و ناامیدی میانجامد که از آن گریزی نیست.
علائم افسردگی
- خلق افسرده مانند: احساس غمگینی، درماندگی، احساس پوچی و همچنین گریه کردن بیمورد
- کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیت ها یا فقدان احساس لذت
- کاهش یا افزایش اشتها
- بیخوابی یا پرخوابی که بیخوابی شایع تر است
- کندی روانی حرکتی
- کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایع تر است
- خستگی یا فقدان انرژی
- احساس بیارزشی یا گناه بیجا
- کاهش تمرکز و به دنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم گیری
- افکار خودکشی تکرار شونده
اگر فردی پنج مورد یا بیشتر از علائم ذکر شده در بالا را به مدت دو هفته داشته باشد، بیمار افسرده است و باید به روانپزشک مراجعه کند. البته باید حداقل یکی از دو علامت، خلق افسرده و از دست دادن لذت را نیز داشته باشد.
شخص نباید علایم ناشی از تاثیر داروی تجویزی یا مورد سوء مصرف و یا نوعی بیماری جسمی مثل کمکاری تیروئید را داشته باشد.
بعضی مواقع، افراد افسرده با شکایت های جسمانی و درد مراجعه میکنند. این علائم شامل: مشکلات شکمی، سوءهاضمه، نفخ، کاهش اشتها، تپش قلب، احساس ناراحتی در قفسه سینه، سردرد، درد گردن، درد پشت و شانهها میباشد.
علل افسردگی
- عوامل ژنتیکی
- نوع شخصیت فرد
- عوامل محیطی
- بیماری های جسمانی و معلولیت جسمانی
- وقایع پراسترس زندگی
سروتونین و افسردگی
شواهد روز افزونی از اختلالات بیوشیمیایی در بیماران افسرده وجود دارد، ولی ماهیت آنها هنوز مشخص نیست. بررسی ها نشان داده که در مایع مغزی- نخاعی بیماران افسرده، غلظت سروتونین (هورمون شادی)، پایین میباشد. همچنین سطح کورتیزول (هورمون استرس) خون در نیمی از بیماران افسرده بالا میباشد.
درمان افسردگی
برخی روانشناسان، درمان افسردگی را به معنای تولدی دوباره میشناسند. فردی که یک مرحله از افسردگی را پشت سر گذاشته و درمان شده است، توان مقابله با مشکلات در این فرد بالا می رود و نگرش او به زندگی واقعبینانهتر میشود.
روان درمانی
افسردگی اگر خفیف باشد، میتوان با استفاده از روش های روان درمانی، حمایت های اجتماعی و حل مسئله ، آن را درمان کرد.
برای درمان روان شناختی نباید با گذشته بیمار مبارزه کرد و یا بیش از حد به گذشته پرداخت، زیرا خلق او را بیشتر سرکوب میکند.
در مورد داغدیدگی، بیمار را باید تشویق کرد که در مورد احساسات خود با دیگران صحبت کند و مشکلات خود را با دیگران در میان بگذارد.
بیمار افسرده را باید تشویق کرد که از گوشه گیری پرهیز کرده و فعالیت های اجتماعی مناسبی داشته باشد. ولی نباید او را به فعالیتهایی وادار کرد که به علت تمرکز ضعیف یا کندی، احتمال شکست در آنها وجود دارد.
تشویق کردن بیمار برای انجام کارهای بدنی از جمله ورزش و استحمام روزانه و مرتب کردن ظاهر و پوشیدن لباس های مرتب و ... برای درمان مفید است.
درمان دارویی
روانپزشک برای فرد بیمار، داروی مناسب را تجویز می کند. اثر داروهای ضد افسردگی پس از حداقل دو هفته مصرف، دیده می شود.
درمان با الکتروشوک
اثر درمانی این روش نسبت به درمان دارویی سریع تر دیده می شود و بیشتر در افسردگی های شدید موثر است. در این روش بعد از بیهوش کردن بیمار، به وی شوک الکتریکی داده میشود.
بیمارانی که کاهش وزن شدید، بیدار شدن در صبح زود، کندی حرکتی و هذیان دارند، اثر این روش در آنها بهتر خواهد بود.
بررسی ها نشان داده که بیمارانی که اعتقاد به مذهب و دین دارند، کمتر به افسردگی مبتلا میشوند و در صورت ابتلا، پاسخ خوبی به درمان نشان می دهند.
رضایت الهی و درمان افسردگی
دین اسلام برای پیشگیری از افسردگی راهکارهایی را ارایه کرده که عبارت است از: یاد خدا و متصل شدن به دریای رحمت الهی. حضرت علی (ع) نیز در نهج البلاغه می فرمایند: چیزی جز خدا، تو را آرام نمی کند.
ارتباط های صحیح و درمان افسردگی
حضرت علی (ع) می فرمایند:
- روابط خود را با افراد با شخصیت و اصیل و خاندان های صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و افراد بزرگوار، چرا که آنها کانون گرم و مراکز نیکی هستند.
- قلب ها افسرده می شوند همچون بدن ها، برای رفع ملامت آنها، سخنان حکمت آمیز و جالب انتخاب کنید.
استفاده صحیح از فرصت های زندگی و درمان افسردگی
امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند: از دست دادن فرصت ها، غصه آفرین است و واگذاری نتیجه امور به خداوند، مهم ترین عامل برای جلوگیری اضطراب و افسردگی است.
فروتنی و درمان افسردگی
حضرت علی (ع) می فرمایند: حلقه های زنجیر خودبرتربینی را از گردن فرو نهید و فروتنی و تواضع را سنگر میان خود و دشمنانتان (ابلیس و سپاهیانش) برگزینید.
دیر خوابیدن و افسردگی
افرادی که تمایل دارند شب ها تا دیروقت بیدار بمانند که اصطلاحا به آنها «بوف» می گویند، خیلی بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی، استرس و یا حتی اضافه وزن هستند.
از سوی دیگر اشخاصی که صبح ها زودتر و راحت تر از خواب بیدار می شوند و سریع تر به انجام کارهای روزانه خود می پردازند، اغلب شادتر و سالم تر هستند و از نظر تناسب اندام و مقابله با چاقی نیز در وضعیت بهتری قرار دارند. افراد سحرخیز به طور متوسط تا ساعت 7 صبح از خواب بیدار می شوند، در حالی که اشخاص بوف معمولا تا ساعت 9 صبح برخاستن از رختخواب را طول می دهند.
رنگ ها و افسردگی
افراد سالم رنگهای سبز، آبی و صورتی را انتخاب می کنند. آن ها رنگ های قهوه ای، خاکستری و مشکی را نمی پسندند.
در بیماران دچار بیماری روانی، رنگ سرخ، جایگزین رنگ صورتی است. همچنین این افراد رنگ زرد را نمیپسندند. بیماران دچار افسردگی شدید، رنگهای تیره و به ویژه مشکی را می پسندند.
مواد غذایی مفید در افسردگی
- چای سبز
- ماهی
- روغن زیتون
- چربیهای ضروری : یکی از روشهای کمک به روحیه فرد، خوردن چربی به مقدار کافی و نه زیاد است.
- قهوه و مواد دیگر حاوی کافئین : افرادی که دچار افسردگی هستند، معمولا از کافئین برای بالابردن انرژی خود استفاده میکنند. کافئین، سیستم عصبی را تحریک میکند. تحریک بیش از حد سیستم عصبی میتواند باعث افزایش سطح اضطراب شود. اضطراب و افسردگی معمولا دست در دست هم حرکت میکنند و این امر، بهبودی را دشوارتر میسازد. پس به اندازه قهوه بنوشید، نه زیاد.
ادامه مطلب ...
افسردگی علاوه بر ایجاد مشکلات روحی و روانی، می تواند باعث ایجاد مشکلات جسمی زیادی شود، مثل تهوع، اسهال، دلدرد و سردرد و ... . در این مطلب تعدادی از علائم جسمی افسردگی را برایتان بیان می کنیم.
مشکلات گوارشی
ناراحتی معده یکی از مشکلات شایع در افراد افسرده و یا مضطرب می باشد.
مشکلات گوارشی در کودکان و نوجوانان شایع تر می باشد. بسیاری از کودکان که از درد شکم ناله می کنند، ممکن است درد شکم آنها مربوط به اضطراب در مدرسه و یا مشکلات در روابط خانوادگی آنها باشد.
بزرگسالان دچار افسردگی ممکن است تهوع و یا اسهال داشته باشند.
برخی از بیماری های گوارشی مانند: بیماری کرون، کولیت و یا زخم های گوارشی با استرس و افسردگی بدتر می شوند.
سردرد
سردرد می تواند علل مختلفی داشته باشد و گاهی می تواند به علت افسردگی باشد.
سردرد وابسته به افسردگی معمولا آهسته می باشد.
برخی افراد افسرده می گویند که سردرد آنها در صبح و شب شدیدتر می باشد.
این سردرد، مانند سردرد تنشی است و هنگامی رخ می دهد که عضلات گردن و پوست سر منقبض و سفت شود.
مشکلات خوابیدن
افراد افسرده مشکلاتی در خوابیدن دارند و گاهی ممکن است در نصفه های شب بیدار شوند و دیگر نتوانند بخوابند.
اگر مشکل خوابیدن شما بیش از چند هفته طول کشید، باید ببینید آیا ناراحتی های روحی باعث بروز این مشکل گردیده است یا نه.
حدود یک سوم افراد مبتلا به افسردگی ممکن است بیش از حد معمول بخوابند.
درد پشت و عضلات
افراد افسرده، کمتر ورزش می کنند و کمتر به آنچه که می خورند، اهمیت می دهند.اگر شما به سلامتی خود اهمیت ندهید، دچار دردهای جسمی زیادی خواهید شد، از جمله درد مفاصل، عضلات و پشت.
اگر هم درد مزمن داشته باشید، افسردگی آن را بدتر می کند.
خستگی
خستگی و بیحالی و احساس ضعف، یکی از علائم جسمی افسردگی می باشد. اغلب خستگی و افسردگی، با هم در بدن یک فرد بروز می کنند، بنابراین سخت است بگوییم کدام یک زودتر ایجاد شده و کدام یک موجب بروز دیگری بوده است.
تغییر اشتها
آیا شما زیاد می خورید و وزنتان زیاد شده است و یا غذاهای مورد علاقه خود را دوست ندارید و کاهش وزن یافته اید؟
هر گونه تغییر اشتها، یکی از علائم جسمی افسردگی می باشد.
غالبا افراد برای مقابله با فشار روحی غذا می خورند.
تغییرات وزن
تغییرات وزن بدن می تواند وابسته به عادات غذایی و میزان فعالیت بدنی باشد.
برخی مواقع، افراد افسرده بیشتر از 12 ساعت می خوابند، در نتیجه فعالیت بدنی آنها کم می شود و به همین خاطر افزایش وزن پیدا می کنند.
اگر هم در اثر کاهش اشتها، به اندازه کافی غذا نخورید، ممکن است کاهش وزن پیدا کنید.
اگر شما دارای کاهش و یا افزایش وزن بی دلیل گشتید، با پزشک خود صحبت کنید و ببینید این نوسان وزن به علت افسردگی است و یا بیماری دیگری.
درد قفسه سینه
درد قفسه سینه می تواند نشانه ای از بیماری قلبی و یا دیگر بیماری های خطرناک قلبی باشد.
درد قفسه سینه همچنین می تواند به دلیل مشکلات روحی باشد.
هنگامی که یک فرد بترسد، دارای تپش قلب و سختی تنفس می شود و این علائم درست همانند علائم حمله قلبی می باشد.
اگر پزشک به شما اطمینان دهد که درد قفسه سینه شما مربوط به بیماری قلبی نیست، از او بخواهید که به شما بگوید این درد می تواند نشانه ای از افسردگی و اضطراب باشد.
تشخیص افسردگی
علائم روحی افسردگی عبارتند از: ناراحتی، گریه کردن، از دست دادن انرژی و از دست دادن علاقه.
علائم جسمی افسردگی را نیز در متن بالا نام بردیم، اما باید توجه کنید که اگر این علائم به مدت چند هفته ادامه داشت و به علت بیماری های دیگر نبود، می توان گفت که این علائم مربوط به افسردگی است.
شما می توانید با گفتار درمانی، ایجاد تغییرات در شیوه زندگی و دارودرمانی، افسردگی خود و یا عزیزانتان را درمان کنید.