بهداشت روانی (Mental Health)
نگاه کلی
کلمه بهداشت روانی چقدر برای شما آشناست؟
چه ارتباطی بین بهداشت روانی و اختلالات روانی وجود دارد؟
چگونه میتوانیم بهداشت روانی خود را حفظ کرده یا بهبود ببخشیم؟
واژه بهداشت (Health) و سلامتی همیشه انسان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است. تدوین برنامههای تربیتی – بهداشتی برای حفظ سلامتی و مطالعه ، جلوگیری و درمان بیماریها نمونهای از این اقدامات بشری است. بهداشت در یک تقسیم کلی به دو نوع "بهداشت جسمی" و "بهداشت روانی" تقسیم میشود. ولی آنها همپوشیهای زیادی را با هم دارند (بر یکدیگر تاثیر میگذارند(
بهداشت روانی از آن جهت که رابطه مستقیمی با "عملکرد فردی – اجتماعی" و آسیبهای روانی – اجتماعی" دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است و این اهمیت باعث تدوین و اجرای برنامههای متعدد بهداشت روانی در سه بعد " پیشگیری ، درمان و توانبخشی" میشود این سه بعد در برگیرنده تمام اهداف و فعالیتهای بهداشت روانی است.
تعاریف بهداشت روانی
تعریف سازمان بهداشت جهانی
سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را اینگونه تعریف میکند: "بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای روانی و جسمی ، بهداشت به معنای نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست."
تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا
انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع بهداشت روانی را در سه قسمت "نگرشهای مربوط به خود ، نگرشهای مربوط به دیگران و نگرشهای مربو به زندگی" تعریف میکند. از نظر این انجمن بهداشت روانی یعنی : "توانایی سازگاری با دیدگاههای خود ، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی."
عوامل موثر بربهداشت روانی
بهداشت روانی افراد متاثر از عوامل متعددی است، اگر چه این عوامل به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار میگیرند ولی در واقع این موضو ع چند وجهی متاثر از یکدیگر است. بدین معنی که افراد به علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی شان دچار تغییراتی میشود و هر چه شدت این عوامل زیادتر باشد، تاثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون : "عدم برآورده شدن نیازهای اولیه، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و... از عمده ترین تاثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.
ابعاد بهداشت روانی
پیشگیری نوع اول (Primary Prevention)
هدف این نوع از بهداشت روانی ممانعت از شروع یک بیماری یا اختلال است، "با حذف عوامل کلی کاهش عوامل خطرساز ، تقویت مقاومت افراد ، دخالت در فرایند اختلال" بدست میآید." برنامههای آموزش بهداشت روانی (نظیر آموزش والدین برای تربیت کودکان ، آموزش تاثیرات مصرف الکل و مواد و...)، برنامههای بالا بردن کارایی و توان افراد (نظیر برنامههای تقویتی برای کودکان محروم) ، ایجاد سیستمهای حمایت اجتماعی (نظیر بیمههای درمانی ، ایجاد و حمایت از گروههای محلی و اجتماعی حمایت کننده از افراد مبتلا)" نمونههای پیشگیری نوع اول میباشد.
پیشگیری نوع دوم (Secondary Prevention)
هدف اقدامات این بعد از برنامه بهداشت روانی ، شناخت به موقع و درمان فوری و مناسب اختلال (یا بیماری) است. تمام نظریهها و اقدامات درمانی نظیر "دارو درمانی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی ، گروه درمانی ، روانکاوی و ..." در غالب این بعد از بهداشت روانی قرار میگیرد.
پیشگیری نوع سوم
هدف این بعد از بهداشت روانی ، بازگرداندن و حفظ تمام یا قسمتی از تواناییهای از دست رفته فرد به علت اختلال (یا بیماری) است، تا فرد بتواند به گونهای مفید و سازنده به زندگی "خانوادگی ، اجتماعی و شغلی" خود باز گردد. در واقع برنامههای این بعد با "توانبخشی" (Rehabilitation) افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال (یا بیماری) در فرد و حفظ و پیشبرد سلامت ایجاد شده توسط درمان ، سروکار داشته ، اقدامات قبلی را تکمیل میکند.
ادامه مطلب ...
فرزند شما بیش از ۳ماه مشغول تفریح و سرگرمی بوده و عملا هر کاری که مایل
بوده انجام داده است. انجام مجدد وظایف مدرسه الزاما برایش خوشایند
نیست.برای پشت سر گذاشتن این مشکل کوچک نیازمند آن است که شما کمی بیش از
معمول در اختیارش باشید و با تمام محبتتان او را در بر گیرید.
در اینجا توصیه هایی برای ورود به مدرسه بدون استرس را پیشنهاد میدهیم.
۱- او را به ساعت جدید عادت دهید.
بعد
از آن میهمانیهای تابستانی و تا ظهر خوابیدنها، فرزند شما نیازمند آن
است که دوباره به ریتم جدیدی عادت کند. چند روز قبل از ورود به مدرسه، از
او بخواهید که شبها زودتر به رختخواب برود و صبحها زودتر از خواب بیدار
شود. بهتر است که دیرتر از ۹شب به رختخواب نرود و نیم ساعت هم به مطالعه
در رختخواب اختصاص دهد.
۲- او را از نظر روانی آماده کنید.
چند
روز قبل از ورود به مدرسه، با او در مورد مدرسه حرف بزنید. برایش توضیح
دهید که به چه دلیل باید به مدرسه برود و رفتن به مدرسه چه مزایایی به
همراه دارد. گفتوگوهایتان باید مطابق با شخصیت و سن فرزندتان باشد. مثلا
همکلاسیهایش را دوباره میبیند و با همکلاسیهای جدید آشنا میشود، به
فعالیتهای جدیدی پی میبرد و چیزهایی را یادمیگیرد که به رشد او کمک
میکند.
۳- به او اطمینان خاطر دهید.
او
دل نگران است و زمانی که از ورود به مدرسه با او سخن میگویید، گریه زاری
میکند: «نه، من نمیخوام مدرسه برم!». این امر طبیعی است. به او بگویید
بهدلیل آنکه میخواهد معلم و کلاساش را عوض کند، نگرانی او را درک
میکنید و زمانی که شما نیز به سن و سال او بودید روزهای ورود به مدرسه
همین نگرانیها را داشتید اما دوستهای زیادی پیدا کردید. به او توضیح دهید
که درصورت هرگونه مشکل، برای کمک به او و مقابله با آن در کنار او خواهید
بود.
۴- او را آماده کنید تا مستقل باشد.
بهخصوص
بچههای کوچکتر، عدماستقلال در آنان موجب استرسی واقعی میشود. برای
جلوگیری از آن به او کمک کنید تا به تنهایی لباسهایش را بپوشد و
دربیاورد. برای کمک به او میتوانید برچسبهایی که روی آنها اسم و یا
علامتی نوشته شده است را روی لباسش بدوزید تا بتواند به آسانی آنرا را
تشخیص دهد. علاوه بر آن، احتمال دارد که دو کودک لباس شبیه بهم بپوشند و
این امر از سردرگمی مداوم آنان جلوگیری میکند. باید فرزند خود را تشویق و
ترغیب کنند تا احساسات و مشکلات خود را به طور آشکار با پدر و مادر و
آموزگار در میان بگذارند و کاری کنند که از حمایت اولیا نسبت به خود
اطمینان پیدا کنند.
۵- مراقب سنجش بینایی، شنوایی، معاینه دندانها و واکسیناسیون او باشید.
برای
آینده فرزندتان مهم است که این معاینهها را انجام دهید زیرا بعید نیست که
بهدلیل ضعف بینایی و یا شنوایی، کودک به شاگرد ضعیفی تبدیل شود. اگر
نتواند بهخوبی ببیند و یا حرفهای معلم را به درستی بشنود، چگونه میتواند
درسهایش را بهخوبی یاد بگیرد؟
۶- فرزندتان را با مدرسه جدیدش آشنا کنید.
منتظر
نخستین روز مدرسه نمانید تا مدرسه جدیدش را به او معرفی کنید. هیچچیزی
دلهرهآورتر از مکانی نیست که هیچ شناختی از آنجا ندارد زیرا در محیط جدید
احساس سردرگمی میکند. برای آنکه او را با مکان جدید آشنا کنید، او را
چندین بار به مدرسه ببرید و مکانهایی چون حیاط مدرسه، کلاسها، محوطه
سرپوشیده را به او نشان دهید. او را روزهایی که مدرسه برای ثبت نام باز
است، به مدرسه ببرید. این عمل در روز ورود به مدرسه به او شناخت جدید و
اعتماد به نفس میدهد.همچنین باید برنامه رفت و آمد دانش آموز به مدرسه و
کسی که مسئول این کار است را قبلا با او هماهنگ کرد و از او بخواهند طبق
همان برنامه عمل نماید اولیا سعی کنند حتی الامکان این برنامه را تغییر
ندهند.
۷- برای او کتابهایی در مورد مدرسه بخرید.
پیشنهاد
ما به اولیا این است که از همین حالا با بچه های خود راجع به مدرسه صحبت
کنند. لوازم مدرسه را با خوشحالی و دوستی برای آنها تهیه کنند و کیف و کفش و
دفتر و مداد را با همراهی کودک خریداری نمایند تا خریدهای مشارکتی و جمعی
را تجربه کنند. کتابهایی در مورد مدرسه و بهخصوص نخستین روز مدرسه برایش
تهیه کنید. بچهها عاشق این هستند که با قهرمانان داستانهای کتابهای
آموزشی همزاد پنداری کنند. علاوه بر آن میفهمند بچههای دیگری هم هستند که
روز اول مدرسه یا گریه میکنند و یا دل نگران هستند. و با تمام این حرفها
همیشه این مسئله ختم بهخیر میشود!
۸- کیف کوچکی برای وسایل شخصیاش آماده کنید.
داخل
کیفش شیئی که به آن علاقه خاصی دارد مثل یک اسباب بازی، عکسهایی که
جمعآوری میکند، و یا یک عروسک پارچهای بیاندازید. با این عمل، به او
اطمینان خاطر میدهید که قسمتی از محیطی که به آن عادت دارد را به همراه
دارد.
۹- اولین روز مدرسه
برای
آنکه نخستین روز مدرسه باعجله خود را آماده نکنید، دیر از خواب بیدار
نشوید. فرزندتان باید به راحتی از خواب بیدار شود و صبحانه خوبی بخورد.
چنانچه بهدلیل اضطراب اشتها نداشته باشد، به او اصرار نکنید اما برایش
تغذیهای مثل ساندویچ نان و پنیر، میوه و… آماده کنید و داخل کیف مدرسهاش
بگذارید
۱۰- او را تا مدرسه همراهی کنید.
درصورت
امکان او را تا کلاساش همراهی کنید. و چنانچه نتوانید او را ببرید، احساس
گناه نکنید بلکه همه چیز را خوب برایش توضیح دهید سعی کنید سرشب برایش وقت
بگذارید تا او بتواند نخستین روز مدرسه را برایتان تعریف کند.
۱۱- اولیا باید سعی کنند:
در
اولین روز مدرسه تمام وقت با خوشرویی با فرزند برخورد کنند زیرا در اولین
روز مدرسه به صورت طبیعی بسیاری از کودکان ترس و هیجانات زیادی دارند که در
رفتار آنها کاملا مشهود است لذا باید با تسلط بر رفتار خود این روز را
برای دانش آموزان کلاس اول دبستان روزی به دور از تشنج و ناراحتی تبدیل
نمایند.
۱۲- انتخاب دوست:
انتخاب
دوست هم سن و سال که می خواهند در یک مدرسه یا یک کلاس درس بخوانند در این
مراحل بسیار مفید است و خانواده ها می توانند میان همسایه ها و فامیل چنین
دانش آموزانی را شناسایی کنند و دانش آموزان ناسازگار با محیط مدرسه را به
همراه او به مدرسه بفرستند و یا با معلم ارتباط کلامی و تلفنی داشته باشند
و دانش آموز با معلم آینده خود مراوده حضوری داشته باشد تا شرایط روز اول
به طور کامل طبیعی باشد و دانش آموز احساس تنهایی نکند.
۱۳- پس از شروع مدرسه هم لازم است:
به
صورت عملی به کودک نشان دهیم که آموزش و یادگیری مطالب بسیار سرگرم کننده و
لذت بخش است البته این کار را قبل از ورود به مدرسه هم با انجام کارهای
مربوط به خود در منزل مانند بازی مرتب کردن وسایل اتاق خود نگهداری گیاهان و
غیره باید تقویت و از آموزش خارج از تکالیف و دستورات معلم خودداری کرد.
۱۴- معلمین و مربیان خوب بدانند که:
در
اولین لحظات ورود دانش آموز به محیط مدرسه هرگاه معلم و مدیر و ناظم در
ذهن او تعبیرات خاص خود را خواهد داشت که باید متناسب با روحیه دانش آموزان
انجام شود در اولین لحظات اگر چه در مدرسه برنامه های خاصی برپا می شود که
معاون مدرسه مجری آن است اما دانش آموز در همان لحظات اول دنبال معلم خود
می گردد و دوست دارد کسی را که نام معلم بر خود دارد ببیند و این برخورد
اول می تواند پیوند دهنده دانش آموز با معلم باشد. بسیار مهم است که
بدانید، بدترین نوع برخورد مسئولان مدرسه با دانش آموزان کلاس اولی
برخوردهای خشک اداری است. زیرا این رفتار خشک محیط مدرسه و کتاب های درسی
را برای دانش آموز خشک و کسل کننده خواهد کرد. چون دانش آموز در منزل از
جایگاه مناسبی برخوردار بوده و عزیز پدر و مادر خود بوده در محیط مدرسه هم
دوست دارد این آقایی و عزت را برای خود داشته باشد و جایی خاص برای خود در
دل اولیا مدرسه باز کند. در این شرایط است که دانش آموز احساس تعلق داشتن
به محیط مدرسه را در دل خود زنده می سازد و به آن محیط علاقمند می شود.
۱۵- در برخی از موارد نه گفتن را یاد بگیرید:
فرزندان
خود را از گزند روزگار حفظ کنید، اما از حمایت بیش از اندازه هم اجتناب
کنید چرا که حمایت بیش از اندازه می تواند مانع رشد و ترقی فرزندان شما
شود. شما می خواهید همه چیزهایی را که خوب است به فرزندان خود بدهید، اما
گاه اتفاق می افتد که این امکان پذیر نیست. بیاموزید که در وقت لزوم به
فرزندان خود نه بگوئید چرا که گاه یک نه گفتن می تواند فرزندان شما نجات
دهد.
در پایان ضمن تبریک به دانش آموزان عزیز، خانواده های گرامی و اولیای محترم پیشاپیش فرا رسیدن ماه مهر را به همه ی دانش آموزان و کارکنان آموزش و پرورش و همچنین تمامی معلمین دلسوز تبریک و تهنیت عرض می نماییم. آرزومندیم این عزیزان در تمامی مراحل درسی خود افتخار آفرینی نمایند و در تمام مراحل زندگی موفق باشند.
همه افراد به هنگام اتفاقات ناگوار از گریه کردن استفاده می کنند. حال این اشک هایی که بر روی گونه جاری می گردد و چشم ها را پف دار می کنند، چگونه می تواند دارای خاصیت باشد؟فرد قادر به ریختن 10 اونس اشک و 30 گالن در سال را دارد. این اشک ها می توانند اساسی، اشک رفلکسی و یا روانی و احساسی باشند. اگرچه اشک های حاصل از احساسات حجم بالایی از استرس را دارند، اما باعث آسودگی عنبیه و انتقال این احساس به دیگران را دارد. افراد از گریه کردن در عموم دچار خجالت می شوند، اما باید بدانندکه اشک ریختن باعث از بین رفتن احساسات منفی می شود.
1)دفع سموم
گریه علاوه بر
اینکه ذهن و احساس افراد را پاک می کند قادر به پاکسازی سموم نیز می
باشد. اشک هایی که توسط استرس تولید می شوندبه بدن کمک می کنند تا از
مواد شیمیایی افزایش دهنده کورتیزول خلاص شوند. گفتنی است که بسیاری از
مواد شیمیایی موجود در گریه های احساسی حاوی پرولاکتین پروتئین و هورمون
آدرنوکوتیکو هستند که در د را کاهش می دهد.
2)بهبود بینایی
اشک
هایی که توسط غدد اشکی تولید می شوند باعث باز شدن دید می گردند. زمانی
که غشای چشم دپار کم آبی می شود از کیفیت بینایی کاسته خواهد شد، لذا اشک
باعث شستشوی سطح چشم شده و مانع از دست دادن آب غشای آن می گردد.
3)بهبود خلق
اشک
قادر است بهتر از هر گونه داروی ضد افسردگی خلق و خو را بهبود بخشد. طبق
مطالعات به عمل آمده گریه کردن باعث تسکین روح و خلق افراد می شود.
افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی و خلقی ممکن است کمتر اثرات مثبت گریه
را تجربه کنند.
علائم ADHD
1- بی توجهی
علامت اصلی ADHD ، ناتوانی در توجه است. کودکان و نوجوانان مبتلا ممکن است در گوش دادن به یک سخنرانی، پایان رساندن وظایف و یا پیگیری مسائل شخصی مشکل داشته باشند. آنها اغلب ممکن است دچار افکار پوچ و از طرفی به دلیل بی دقتی، مرتکب اشتباه شوند. کودکان مبتلا به ADHD تمایلی به انجام فعالیت هایی که نیاز به دقت دارند و یا ممکن است خسته کننده باشند، ندارند.
2- بیش فعالی
یکی دیگر از علائم ADHD ، عدم توانایی در نشستن در یک جا است. کودکان ممکن است مکررا بدوند و یا از وسایل مختلف بالا و پایین بروند، حتی زمانی که در داخل خانه هستند. هنگامی که آنها نشسته اند، تمایل به پیچ و تاب خوردن، بی قراری و گزافه گویی دارند. برخی از کودکان مبتلا به ADHD ، بیش از حد صحبت می کنند و نمی توانند بی سر و صدا بازی کنند.
3- تکانشگری
علامت سوم تحریک پذیری یا تکانشگری است. بی اجازه وارد صف شدن، قطع صحبت دیگران و یا پاسخ به سوال معلم قبل از خاتمه آن از نشانه های این علامت است. این جنبه از ADHD در کودکان، صبر کردن برای رسیدن به نوبت خود و یا فکر کردن قبل از عمل را برای آنها دشوار می سازد.
بدون درمان، ADHD می تواند تکامل اجتماعی و تحصیلی کودک را تحت تاثیر قرار دهد. عدم توانایی در تمرکز ذهنی، اغلب به عملکرد ضعیف در مدرسه منجر می شود. کودکانی که تحریک پذیرند ممکن است در پیدا کردن یا نگه داشتن دوستانشان، مشکل داشته باشند. این موانع می تواند به کاهش اعتماد به نفس و رفتارهای خطرناک منجر شود. ADHD خطر ابتلا به افسردگی دوران کودکی و اختلالات اضطرابی را افزایش می دهد.
علل ADHD
کودکان مبتلا به ADHD فعالیت کمتری در نواحی کنترل توجه در مغز دارند. آنها هم چنین ممکن است عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی داشته باشند. روشن نیست چه عاملی باعث این بی نظمی ها می شود، اما ADHD در خانواده ها تکرار می شود، بنابراین بسیاری از کارشناسان معتقدند که ژنتیک در ایجاد آن نقش دارد.
تشخیص ADHD
هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص ADHD وجود ندارد. پزشکان بر پاسخ بیمار به سؤالات، توضیحات خانواده ها در مورد مشکلات رفتاری و ارزیابی مدرسه ها تکیه می کنند. کودک مبتلا به ADHD، باید ترکیبی از بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری را به مدت حداقل شش ماه به درجه ای که ناسازگار و متناقض با سن او باشد نمایش داده باشد.
شروع علائم نباید بعد از سن 7 سالگی رخ داده باشد.
انواع اختلال ADHD
سه نوع ADHD وجود دارد.
نوع ترکیبی شایع ترین نوع است و شامل کودکانی می شود که بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری را دارا می باشند.
در نوع بیش فعال - تکانشگر، کودک بی قرار است و نمی تواند انگیزه های خود را کنترل کند.
در نوع بی توجهی که قبلا موسوم به اختلال کمبود توجه بود، کودک دچار عدم تمرکز است. اما بیش از حد، فعال نیست و معمولا کلاس درس را مختل نمی کند.
داروهای محرک می توانند با کنترل بیش فعالی و تکانشگری کودکان باعث افزایش میزان توجه آن ها شوند. مطالعات نشان می دهند که این داروها در 70 تا 80 درصد از بیماران موثر می باشند، اگر چه ممکن است عوارض جانبی ناراحت کننده ای نیز داشته باشند.
مشاوره برای اختلال ADHD
مشاوره می تواند به کودک مبتلا به ADHD کمک کند تا اعتماد به نفس خود را بالا ببرد و دچار سرخوردگی نشود. همچنین می تواند پدر و مادر را با راهکارهای حمایتی آشنا سازد.
نوع خاصی از درمان، آموزش مهارت های اجتماعی نامیده می شود.
آموزش استثنایی برای ADHD
اکثر کودکان مبتلا به ADHD در کلاس های درس استاندارد آموزش می بینند، اما برخی از آن ها در یک محیط ساختار یافته تر (استثنایی) بهتر آموزش می یابند. ولی همه کودکان مبتلا، نیاز به آموزش استثنایی ندارند.
رژیم غذایی در مبتلایان به ADHD
دانشمندان هنوز در مورد اینکه آیا رژیم غذایی ممکن است علائم ADHD را بهبود بخشد یا نه، اتفاق نظر ندارند. در حالی که مطالعات انجام شده در مورد رژیم غذایی ADHD نتایج متفاوتی داشته اند، برخی از کارشناسان معتقدند غذاهایی که برای مغز خوب هستند می توانند علائم اختلال را کاهش دهند.
غذاهای با پروتئین بالا از جمله تخم مرغ، گوشت، حبوبات و مغزها ممکن است تمرکز را بهبود بخشند.
هم چنین ممکن است جایگزینی کربوهیدرات های ساده مانند آب نبات و نان سفید، با کربوهیدرات های پیچیده مانند میوه و نان سبوس دار مفید باشد.
ADHD و تلویزیون
ارتباط بین تلویزیون و این اختلال به درستی شناخته نشده است، اما آکادمی متخصصان اطفال آمریکا توصیه می کند که قرار گرفتن کودکان کم سن و سال در برابر تلویزیون کم شود.
این آکادمی، دیدن تلویزیون برای کودکان زیر 2 سال و بیش از دو ساعت در روز برای بچه های بزرگتر را توصیه نمی کند.
برای کمک به افزایش مهارت های تمرکزی کودک خود او را تشویق به انجام بازی های فکری، تکمیل جورچین ها و مطالعه نمایید.
جلوگیری از ADHD
هیچ راه مطمئنی برای جلوگیری از ایجاد اختلال در کودکان وجود ندارد، اما شما می توانید اقداماتی برای کاهش خطر ابتلا انجام دهید.
شما می توانید شانس ابتلای کودک خود را با سالم ماندن در دوران بارداری کاهش دهید.
از الکل، مواد مخدر و سیگار در دوران بارداری استفاده نکنید.
کودکانی که مادرانشان در طی بارداری سیگار می کشند، دو برابر بیشتر احتمال ابتلا به ADHD دارند.
چشم انداز آینده برای کودکان مبتلا به ADHD
با درمان، اکثر کودکان مبتلا به ADHD بهبود می یابند. آن ها باید هم چنان تحت پیگیری منظم قرار گیرند، زیرا در برخی از کودکان همزمان با رشد نیز بیماری ادامه می یابد و بیش از نیمی از بیماران علائم را در سن بزرگسالی نیز تجربه می کنند.
ادامه مطلب ...
اختلالات خلقی فصلی، یک نوع افسردگی می باشد که در هر زمانی از سال می تواند رخ دهد. اگر شما دارای این اختلالات هستید، علائم در پاییز شروع شده و ممکن است تا آخر زمستان ادامه داشته باشد و انرژی شما را تحلیل دهد و بدخلق شوید.
ندرتا، این اختلالات خلقی باعث افسردگی در بهار و اوایل تابستان می شود.
این اختلالات باعث خودکشی، دوری از اجتماع و بدرفتاری در مدرسه یا محل کار می شود.
علائم اختلالات خلقی فصلی در پاییز و زمستان
افسردگی
امید نداشتن
عصبانیت
کمبود انرژی
احساس سنگینی در بازوها و پاها
تمایل به تنهایی
زیاد خوابیدن
کاهش علاقه به فعالیت
تغییر اشتها و زیاد مصرف کردن غذاهای شیرین
افزایش وزن
مشکل در تمرکز
به درستی علت مشخص نیست.
ژنتیک، سن و مواد شیمیایی بدن نقش مهمی را بازی می کنند. از عوامل دیگر می توان موارد زیر را نام برد:
- ساعت بیولوژیک بدن : این ساعت می داند که چه زمانی شما باید بخوابید و چه زمانی باید از خواب بیدار شوید. کاهش مقدار اشعه خورشید موجب تداخل در ساعت بیولوژیک بدن می گردد. این تداخل موجب افسردگی نیز می گردد.
- مقدار هورمون سروتونین (هورمون شادی آور) : کاهش مقدار این هورمون بر خلق و خو اثر می گذارد. کاهش اشعه خورشید باعث کاهش سروتونین و افزایش افسردگی می گردد.
- مقدار هورمون ملاتونین (هورمون خواب) : تغییرات فصول می تواند باعث تداخل در تعادل هورمون طبیعی ملاتونین شود. نقش ملاتونین در خواب و خلق و خو می باشد.
عوامل خطر برای اختلالات خلقی فصلی
مونث بودن
سابقه خانوادگی
سابقه ابتلا به افسردگی
تشخیص
پزشک از شما راجع به خلق و خو، رفتار و کردار و افکار، خوابیدن، برنامه غذایی و کارتان می پرسد.
آزمایشات بدنی: برای اطمینان از اینکه مشکلات جسمی باعث افسردگی گردیده است یا نه.
آزمایش خون
درمان
1- نور درمانی : در این روش شما در مقابل یک جعبه مخصوص نوردرمانی قرار می گیرید. نوردرمانی شبیه نور در محیط خارج می باشد و باعث تغییرات در مواد شیمیایی در مغز و تغییر خلق و خو می شود. نور درمانی یکی از اولین درمان ها برای اختلالات خلقی فصلی می باشد.
2- دارودرمانی : مصرف داروهای ضد افسردگی
3- روان درمانی : این اختلالات باعث تغییر در مقدار مواد شیمیایی در مغز و به دنبال آن تغییر خلق و خو می شود. روان درمانی کمک می کند که افکار و رفتار منفی را دور کنید و استرس را کنترل کنید.
12 عامل اساسی برای جلوگیری از افسردگی در زمستان
1- دقت در مصرف مواد شیرین : افزایش مصرف شکر و فراورده های دارای آرد سفید، بر سیستم بیوشیمیایی بدن اثر خواهد داشت و اثرات آن همانند مواد مخدر خواهد بود و افسردگی را به دنبال خواهد داشت.
2- مصرف امگا 3 : مصرف امگا3، اثر مثبت بر جسم و روح دارد. امگا 3، ضد التهاب می باشد و سلامت روح و ذهن را به ما می دهد و برای ثبات خلق و خو مفید می باشد.
3- به دیگران کمک کنید. هدفمند بودن در زندگی و کمک کردن به افراد، یک پادزهر قوی برای افسردگی می باشد.
4- ورزش کنید. به کلاسهای ورزش بروید و یا خود در خانه ورزش کنید.
5- از نور چراغ استفاده کنید. نور درمانی یکی از شیوه های ضدافسردگی می باشد.
7- بیرون بروید. در هوای سرد، بیرون بروید. همان نور کم نیز می تواند بر روی سیستم مغزی شما اثر داشته باشد و مرکز عاطفی را تقویت کند و ویتامین D را به بدنتان برساند و مهم تر از همه باعث جلوگیری از افسردگی گردد.
8- با دوستان خود در تماس باشید. هنگامی که با هم باشیم، خلق و خویمان نیز بهتر است. مردم نیاز به تفریحات دسته جمعی دارند.
9- سفر کنید. سفر به یک منطقه گرم باعث می شود که روح و جسمتان تازه شود و از افسردگی دور شوید.
10- برنامه ریزی کنید. در فصول سرد، می توانید خانه خود را نقاشی کنید و یا کمد لباس های خود ار مرتب کنید ، گاراژ خود را تمیز کنید و غیره. این کارها باعث می شود که شما از مشکلات خود دور شده و یک احساس موفقیت و شادکامی را در خودتان بوجود آورید.
11- فعالیت کنید. مثلا آموختن این که چگونه ضبط و ویرایش نوار را انجام دهیم، شرکت در کلاس های خطاطی و یا ساختن وب سایت شخصی از جمله کارهایی است که سرمای پاییز و زمستان را به حداقل می رساند.
12- شمع روشن کنید، ساعت های زیادی را برای مسواک زدن و شانه کردن مو و حمام کردن صرف کنید.
رابطه ویتامین D و افسردگی
مصرف روزانه ویتامین D در فصول سرد سال باعث بهتر شدن خلق و خو می شود.
کمبود ویتامین D موجب مشکلات زیادی برای سلامتی می شود.
مصرف مقدار کافی مواد غذای حاوی ویتامین D، قرار گرفتن در معرض نورخورشید و درمان با مکمل های ویتامینی D2 و D3 باعث کاهش مشکلات سلامتی می شود.
محققان به این نتیجه رسیدند که مصرف مکمل ویتامین D باعث کنترل فشار خون و بهتر شدن خلق و خوی زنان دیابتی می شود.
افسردگی با افزایش مقاومت انسولین همراه است. بنابراین افراد دیابتی در معرض خطر بیشتری برای بیماری افسردگی می باشند.
زنان نیز تمایل زیاد به افسردگی دارند و کمتر قند خونشان را می توانند کنترل کنند.
مصرف مکمل ویتامین D ممکن است باعث کاهش مقاومت به انسولین گردد.
اگر بتوانیم مقدار انسولین را ثابت کنیم، می توانیم قند خون را کنترل کنیم و علائم افسردگی را کاهش دهیم.
بیشتر داروهای ضد افسردگی توسط ایجاد تغییراتی در تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی عمل می کنند.
در افراد مبتلا به افسردگی، این مواد شیمیایی به درستی توسط مغز استفاده نمی شوند. داروهای ضدافسردگی، این مواد شیمیایی را قابل دسترس سلول های مغزی می کنند.
داروهای ضد افسردگی توسط پزشکان عمومی هم داده می شود، اما اگر دچار علائم شدید افسردگی هستید، به روان پزشک مراجعه کنید.
انتظارات معقول
داروهای ضد افسردگی بسیار موثر می باشند، مخصوصا هنگامیکه همراه با روان درمانی باشند.
به طور کلی، مجموعه داروهای ضد افسردگی و روان درمانی، یکی از موثرترین درمان ها برای مبتلایان به افسردگی می باشد.
بیشتر مصرف کنندگان داروهای ضد افسردگی دارای علائمی همچون: غم و غصه، از دست دادن علاقه و ناامیدی می باشند.
در برخی افراد، اثرات مثبت این داروها، یک تا سه هفته بعد از مصرف رخ می دهد و در برخی دیگر ممکن است مدت ها بعد از مصرف این داروها، اثرات مثبت نمایان شود.
آیا باید دارو را عوض کنید؟
اگر نشانه ها بعد از سه هفته بهبود نیافت، به دکتر خود بگویید. مقدار و نوع داروی شما ممکن است تغییر یابد.
بسیاری از مردم، به اولین داروی ضد افسردگی تجویز شده، پاسخ نمی دهند.
در برخی افراد، داروهای ضد افسردگی اثرات خود را نشان نمی دهد، به خصوص در افرادیکه قبلا از آن دارو استفاده می کردند.
حتی زمانی که یک داروی ضد افسردگی، تاثیر خود را خوب انجام می دهد، بیمار ممکن است بخواهد دارو را مصرف نکند. این ترک مصرف دارو یا به علت این است که مقدار دارو مناسب نیست و یا عوارض ناخوشایندی را دارو بر بدن بر جا می گذارد.
در برخی از بیماران، داروهای ضد افسردگی اثر خود را نشان نمی دهند و باید از روش های درمانی دیگر استفاده کرد.
موفقیت ضد افسردگی ها
موفقیت این داروها معمولا در طی چندین ماه رخ می دهد.
پزشک برای شما یک برنامه مرتبی ارائه می دهد که از طریق آن برنامه، داروهایتان را مصرف کنید؛ برای مثال پزشک می گوید این داروها را با صبحانه هر روز مصرف کنید.
مقابله با عوارض جانبی
از گفتن عوارض جانبی این داروها با پزشک خود رودرواسی نکنید.
راه هایی برای کنترل کردن این عوارض وجود دارد. برای مثال مصرف کردن این دارو همراه با غذا، از تهوع جلوگیری می کند.
اگر شما مشکلات جنسی دارید، به پزشک خود بگویید، ممکن است پزشک داروی شما را عوض کند.
اگر شما احساس خستگی دارید، داروها را 1 تا 2 ساعت قبل از خواب مصرف کنید.
اگر این داروها موجب بی خوابی می شوند، داروها را صبح مصرف کنید.
بسیاری از عوارض جانبی، بعد از چندین هفته از بین خواهند رفت.
تداخل دارویی
داروهای ضد افسردگی جدید، دارای عوارض جانبی کمتری می باشند.
با این حال، داروهای ضدافسردگی می توانند با سایر داروها، داروهای گیاهی و یا مکمل های تغذیه ای تداخل پیدا کنند.
تداخلات دارویی می تواند منجر به عوارض جانبی شدیدتر شود و اثر بخشی داروها را کم کند.
پیگیری بیماری
از آنجایی که برگشت بیماری بسیار شایع است، پیگیری بیماری نیز امر مهمی می باشد.
اگر علائم برگشت کند؛ پزشک ممکن است مقدار دارو را کم و یا زیاد کند و یا حتی دارو را عوض نماید.
درباره تغییرات عمده زندگی خود مانند: از دست دادن شغل، باردار شدن و یا بهبودی یک بیماری دیگر، با پزشک مشورت کنید.
روش مصرف داروهای ضدافسردگی
برخی از مردم معتقدند که داروهای ضد افسردگی، احساسات را از بین می برند و انسان مانند یک ربات عمل می کند. در حقیقت، این داروها احساسات اندوهگین را درمان می کنند، اما کل احساسات را از بین نمی برند.
یک دوره درمان معمولی با داروهای ضد افسردگی 6 تا 12 ماه طول می کشد.
داروهای ضد افسردگی، اعتیاد جسمی ندارند.
مصرف این داروها را نباید به طور ناگهانی و خودسرانه قطع کنید.
تحقیقات نشان داده که روان درمانی همراه با مصرف داروهای ضد افسردگی، نتایج رضایت بخشی را در درمان افسردگی دارد.
انواع رواندرمانی شامل: درمان رفتارهای ادراکی و درمان روابط مردمی می باشند.
درمان رفتارهای ادراکی، بر تغییرات افکار و رفتارهای منفی شخص متمرکز می باشد.
درمان روابط مردمی، بر روابط فرد با دیگران تمرکز دارد.
افسردگی و ورزش
ورزش کردن موجب آزاد شدن آندروفین می گردد. آندروفین، ماده شیمیایی است که موجب تقویت روحیه می گردد و افسردگی را کاهش می دهد.
بسیاری از تحقیقات نشان داده که ورزش منظم دارای اثرات مفیدی در درمان افسردگی خفیف و شدید می باشد. دسته جمعی ورزش کردن نیز در این رابطه کمک کننده می باشد.
ترک داروهای ضد افسردگی
پزشک به شما خواهد گفت که چه موقع این داروها را دیگر مصرف نکنید.
قطع ناگهانی این داروها توسط بیمار به طور خودسرانه، می تواند موجب تشدید عوارض جانبی و یا حتی برگشت افسردگی شود.
بهتر است بر طبق تجویز پزشک تان، مقدار دارو را یا کم کنید و یا دارو را تغییر دهید.